به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ موضوع دورههای دانشجویی تشکیلاتی و تبیین نسبت کنشگری با خودسازی، یکی از مسائل جدی مورد بحث میان فعالان دانشجویی است. به همین جهت برنامه «شانزده آذر» با هدف نقد و بررسی این دورهها و با محوریت نگاهی به طرح ولایت و سؤالات پیرامون آن برگزار شد. در این برنامه آقای حامد طونی، مسئول سابق طرح ولایت و آقای محمدحسین اصغریان، مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر حضور داشتند.
محمدحسین اصغریان در ابتدای برنامه با اشاره به ریشههای آموزشی در طول تاریخ، توضیح داد: ما همیشه با یک بستر عملی روبرو هستیم که باید نیازهای آن را پاسخ دهیم. بستر عملی نقش مهمی در انضمامی کردن مسائل دارد. خصلت تسامح عملا از تربیت آغاز میشود. ناگزیر به نزدیک کردن عمل و نظر هستیم.
وی گفت: رویکرد رفع شبه و شبه زدایی عملا رویکردی واکنشی و تفننی است، یعنی اگر شبهای نباشد به برگزاری دوره هم نیازی نیست. هدف این دوره میشود رها کردن آدم که قلبش آرام شود. تربیت در بستر نقش آفرینی و شکل دهی به خود و دیگران صورت میگیرد.
اصغریان ادامه داد: قضیه بر سر مسئله داشتن است، آموزش نظری در خلاء اشتباه است و ریشه در عمل دارد. فرد باید به دنبال کشف سوالات خود باشد نه اینکه برای مثال صرفا مبنی بر پاسخ به هجمه و شبهات از سوی غرب باشد. این نگاه متاثر از اشتباهات قبلی ماست.
حامد طونی در توضیح لزوم دورههای آموزشی برای تقویت مبانی گفت: متأسفانه به رغم برگزاری دورههایی مثل طرح ولایت، اسلام ناب و دیگر توجهاتی که به بحث مبانی معرفتی شده اساسا هنوز کارکرد اینها درک نشده و نسبت ساخت درونی تشکیلات یا همان رشد و کادرسازی و ساخت بیرونی که همان کنشگری تشکلی است، ادراک درستی نشده است.
وی گفت: وقتی بین این دوگانه رشد یا کنش قرار میگیریم، که هر سمت آن را بگیریم دچار خطا شدیم، بعضی به سمت آموزش و تربیت میغلتند و برخی به سمت کنش بیرونی. مهمترین چالشی که تشکلهای دانشجویی از دیرباز داشتند تا الان همین است. معارف دینی ما امتزاج همیشگی ایمان و عمل صالح را مورد تأکید قرار داده است. آموزش و کنشگری باید توأمان باهم باشد.
طونی ادامه داد: دو آسیب تشکلهای دانشجویی را تهدید میکند، انحراف و انفعال. انفعال با خودسازی برطرف میشود و انحراف با تقویت مبانی معرفتی. مادامی که حوزه ایمانی خود را درست نکرده باشیم عمل صالح معنا ندارد. این به معنای این نیست که صبر کنیم تا ایمان خودمان را تقویت کنیم، بلکه به معنای این است که به این ادراک برسیم که اهمیت بعد ایمانی نباید نادیده گرفته شود. کنشگری و عمل صالح بدون ایمان و خودسازی بدون تربیت اشتباه است. امر بیرونی و کنش همواره در اولویت تشکلها بوده است. طرح کلی اندیشه اسلامی بهترین ارتباط بین رشد و کنش را نشان میدهد.
طونی با اشاره به حوادث اخیر کشور گفت: برای مثال در موضوع حجاب، وقتی این پرسش که دین میتواند قانون گذاری کند یا نه برای من حل نشده باشد، کنش بیرونی هم کامل و درست نخواهد بود.
اصغریان گفت: متاسفانه از نظر بنده طرح ولایت یک آموزش در خلاء است. در وجهه کلامی برای دفاع از آموزهها تلاش تنها دفاع کردن از مبانی است و فکر کردن اصالت ندارد درحالی که بین مبانی و زندگی روزمره ارتباطی پیدا نمیکند. ما پیش فرضهایی داریم مانند توحید که مثلا ارتباطی با سیاست خارجی در برخی افراد پیدا نمیشود. کتابی را میتوان به کسی معرفی کرد که سوالی در آن زمینه داشته باشد. به نظر من دانشجویان بیشتر به خودسازی مشغول هستند.
اصغریان ادامه داد: تربیت عمیقاً سیاسیترین کنش یک تشکل است. لحظهای که تشکل نمیتواند یک کنشگری قوی انجام دهد، به دلیل این است که داریم کاری میکنیم تا صرفاً کاری کرده باشیم. کنش زمانی منجر به اکت سیاسی تأثیرگذار میشود که تنیدگی اندیشه و عمل در یک نقطه رقم بخورد. رشد در بستر نقشآفرینی صورت میگیرد. یک کنش از مبدا تا نقطه سرانجام را تحلیل کند. آموزش عملا نمیتواند به کنش منجر شود چون جهت ندارد. جهت دادن میل ناخودآگاه انسان است که با مسائل آمیخته شده. جهت داشتن آموزش یعنی فرد با رویکرد خودش به سراغ مسئله برود. دورههایی مانند طرح ولایت اصرار دارد که ما داریم مبانی را به افراد میگوییم، این مبنا با رویکرد سنتی نمیتواند به یک امر مدرن جواب دهد. وقتی بین مبنا و کنش فاصله باشد، این افراد طراح نمیشوند و در گورستان اندیشه غرق میشوند.
اصغریان گفت: از نظر من دانشجویان بیشتر به خودسازی توجه میکنند تا کنشگری. روش اصالت دارد، نظام آموزشی ما یک نظام پدرسالار آموزشی نشان میدهد که باید از معلم یا فردی که چیزی میداند مطالب را دریافت کنید، در حالی که تربیت در فلسفه اسلامی اینطور است که فرد باید به یک حدی برسد تا مطلبی را بشنود و باید تلاش کند.
طونی گفت: آموزش به معنای تربیت و تقویت بُعد ایمانی باید در کنار کنشگری و عمل صالح جریان داشته باشد. مادامی که ساخت درونی تقویت نشده باشد ساخت بیرونی شکل نمیگیرد، ذات نایافته از هستی بخش، کی تواند که شود هستی بخش.
وی گفت: راه حل این است که کار برساخت بیرونی را جدی بگیریم. در ساحت فکری و معرفتی باید کار تشکیلاتی انجام دهیم مانند کرسیهای آزاداندیشی. تا زمانی که خود من به یک سطحی نرسیده باشم نمیتوانم کرسی آزاداندیشی مفیدی داشته باشم. مناظره و تریبون آزاد مدلهای دیگری است که جای کرسی آزاداندیشی را نمیگیرد. رشد فکری یک فرایند است که صرفاً در کار داخلی خلاصه نمیشود. سیاستزدگی یعنی ما در ساحت کنش، تنها قشریترین مسئله را میبینیم، مثل دعوای جناجی دو حزب. از آسیبهای دیگری که تشکلهای دانشجویی دارد سیاستزدگی است. مسائلی مثل اقتصاد، سبک زندگی، اقتصاد و... وجود دارد که بدون پشتوانه فکری کافی، به این موضوعات در لایه صرفاً سیاسی پرداخته میشود.
طونی در پایان بیان کرد: گفته شد دورههای دانشجویی میتواند تسلی بخشی یا تخدیر ایحاد بکند، اما در مقام واقع دورهای که اصیل باشد چنین نخواهد شد.
تجربیات شخصی و دیدگاه دانشجوها درباره دورههای آموزشی تشکیلاتی و طرح ولایت در مصاحبه با دوربین برنامه «شانزده آذر»