به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعید جلیلی؛ روز ۱۸ تیرماه برنامه «شانزده آذر» اینبار با موضوع نقد و بررسی ماهیت فعلی فعالیتهای جنبش دانشجویی در قامت تشکیلات و رفتار اعضای هر تشکل در مواجهه با نسبت امر خودسازی و کسب کرسی یا کار سیاسی، با حضور پیام مرادی، دبیر اسبق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و علی ریاحیپور، معاون سیاسی اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران برگزار شد.
بیش از نیم قرن از ایده ایجاد تشکلهای اسلامی و کاشتن این بذر هویت دانشجویی در میدان دانشگاه میگذرد، از زمانی که نهالی نوپا بود و با اندیشههای بهشتی آبیاری شد تا زمانی که تنهٔ آن در برابر سنگ فتنههایی که از چرخ فلک میبارید، مقاومت کرد و امروز به ثمر نشست. پرسش اینجاست که چه کسانی میوهٔ این درخت را خواهند چید و این شبهه وجود دارد که افرادی حق دارند از چوب تنهٔ آن برای ساخت میز مدیریت و کرسی مسئولیت، سواستفاده کنند یا باید همگان از نعمت سایه این درخت برخوردار شده و در جهت اصلاح و ساماندهی آن بکوشند، برای آبادانی تمام گلستانی که به وسعت ایران است.
در ابتدای برنامه، علی ریاحیپور با ارائه توضیحاتی اجمالی درباره وضعیت فعلی تشکلهای دانشجویی گفت: من اعتقاد دارم بخشی از فضای جنبش دانشجویی و بدنه جریان دانشجویی همان فرعونهایی هستند که به دنبال مصرهای کوچک خودشان هستند. یعنی به مسئولینی در سطح کوچکتر تبدیل شدهایم. مصرهای کوچکتر پله میشود برای مصرهای بزرگتر. این بحث ناظر به بخشی از جریان دانشجویی است نه کلیت آن. وی ادامه داد: این مطلب را باید مفروض بگیریم که بخشی از جنبش دانشجویی متأسفانه جریان و تشکل دانشجویی را پله کرده و این ولع و طمع برخی را نمیشود انکار کرد.
ریاحیپور گفت: صرف گرفتن مسئولیت پله کردن نیست. اما میبینیم در برخی از اتخاذ مواضع، انگار یک طراحی قبلی پشت برخی اتخاذ مسئولیتها هست. اصل وجود چنین رفتارهایی را نمیتوان منکر شد. یک سری آدمها ارزشها را به مسلخ برده و بهانه کردهاند، دعوای آنها از جنس مبتنی بر انانیت است نه دعوای توحیدی. بعضی اوقات در صحنه انتخابات تشکلها طوری اتفاقات را دوستان طراحی میکنند با زدوبندها و لابیها که انگار وزارتخانه است و نه تشکل.
وی گفت: اینکه مسئول یک تشکل کار هم بکند مذموم نیست. مسئله این است که آیا هدف این جلسات و ارتباطات در راستای تحقق آرمانهای تشکل بوده است یا قرار است پازل یک جریان سیاسی را تکمیل کرده و پادویی یک حزب سیاسی را بکند.
ریاحیپور با تاکید بر اینکه بنده با اصل ورود جریان دانشجویی به عرصه کسب مسئولیت مخالف نیستم، گفت: مشکل درباره سازوکار و نحوه ورود است. اینکه شما به واسطه ارتباطات، تعلق جناحی و خوشآمد و بدآمد دیگران کسب مسئولیت کردید یا به واسطه تجربه. اینجا محل نزاع است.
وی ادامه داد: بعضا دوستان در دورههای دانشجویی به آدم جلسهای تبدیل میشوند و به دنبال دیدن این و آن مسئول هستند. ما نیتخوانی نمیکنیم، خروجی داریم میبینیم. برخی بدون کسب تجربه و مهارت کارشناسی مسئولیتهای بزرگ میگیرند. سؤال افکار عمومی این است که چرا این اتفاق برای همه نمیافتد؟ آیا نظام توانسته در توزیع فرصت برابر میان آحاد جوانان کشور تناسب را برقرار کرده یا فقط برای یک عده این امکان و فرصت سیاسی اقتصادی را فراهم است. به نظرم جواب روشن است که اینطور نیست.
پیام مرادی با اشاره به برخی کسب مسئولیتها توسط برخی جوانان و دانشجویان در اوایل انقلاب، گفت: دوگانه اول تعهد و تخصص است. یکی از ابعاد تخصص این است که شما در دانشگاه درس آن رشته را خوانده باشید. گاهی به مهارتهای فردی و تجربه شما برمیگردد و موقیعتهای مشابه، گاهی هم به استعدادهای ذاتی بستگی دارد. قضاوتهای ما باید با در نظر گرفتن این دوگانگی باشد که آیا افراد نسبت به حوزه مسئولیت خود شناخت دارند یا نه.
وی ادامه داد: دوگانه دیگر، بین منفعت و هزینه است. تشکل دانشجویی ذاتا کارکردش آرمانگرایی است. مثلا در مسئله برجام یا خصوصی سازی و... ما یک جور مبنا برای قضاوت داریم، برخی برای منافع خود موضع گیری میکنند، برخی با غرایز و احساسات خودشان و بعضی هم با ارزشها و اعتقادها. تشکلهای دانشگاهی جزو معدود گروههایی هستند که واجد پرداختند به موضوعات از منظر ارزشها هستند.
مرادی گفت: ورود به این حوزه هزینه دارد، چون آنهایی که منتفع هستند در برابر شما ایستادگی میکنند. ترسیدن از این هزینهها یعنی پشت کردن به ذات تشکلهای دانشجویی، من نمیگویم هزینه بیجهت ایجاد کنیم. اما اگر کسانی برای کرسی مسئولیت پا پس بکشند از میدانهای پرخطر، یعنی هزینه نکنند در دوره مدیریتی هم خود را نشان میدهد.
وی گفت: افرادی که اهل منفعت هستند در هر نقطهای باشند به گام بعدی نگاه میکنند. سومین مورد میشود تشخیص مرز میان آرمان و واقعیت؛ و مورد چهارم هم دوگانه بین اعتقاد و غریزه. این دوگانهها بین آدمها تفاوت ایجاد میکند.
سیدحسن موسوی فرد، دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی، در مصاحبه با برنامه «شانزده آذر» گفت: بالاخره یکی از کارکردهای تشکل دانشجویی کادرسازی برای انقلاب هست. فرصت کار در تشکیلات دانشجویی متفاوت با آدم عادی است. تشکیلات یک نوع حمایت و مشروعیت برای افراد میسازد و از طرفی یک دسترسیهای ویژه در اختیار برخی قرار میدهد که این دسترسیهای ویژه بعدا مسئلهساز میشود. جلسه با برخی مسئولان کشور حکم پمپ باد را دارد و دستگاه بادکنک درست کردن است، یعنی مثلا کسی که با رئیسجمهور نشسته دیگر حاضر به انجام خیلی از کارها نمیشود و این توقع ایجاد میکند. البته تشکیل این جلسات وظیفه تشکل است.
وی ادامه داد: بهترین کار این است که بعد از دوره فارغ التحصیل شدن مسیرهایی برای مهارت افزایی و درک بهتر وضعیت کشور کسب کنند. نخبه سیاسی کسی است که اثربخشی داشته باشد نه رانت و دسترسی. باید فرصت دویدن به بچهها داده شود نه اینکه سوار ماشین شوند تا آماده شوند برای اداره کشور.
ریاحیپور در بخش دیگری از صحبتها گفت: با این مدل از دخالت و ورود ادوار به مجموعه تشکل دانشجویی مخالفم. وی با اشاره به ویژگی افرادی که تشکل را آسانسور ترقی میبینند، گفت: این تیپ آدمهایی که ما امروز در تشکلها با آنها مواجه هستیم، مبنای کار کردنشان فقه ماکیاولی است نه فقه جعفری. یعنی اصالت برای آنها کسب قدرت است و تاکتیک آنها بر تئوری آنها ارجح است.
وی ادامه داد: کسانی که تفاوتشان با رغیبهای سیاسی برای استقرار اشخاص است و نه شاخصها. این تیپ آدمها دوزیستوار زندگی میکنند و عموما با وزش باد کنش و مواضع خود را تنظیم میکنند. یک روز اصول را پله میکنند و یک روز از روی اصول عبور میکنند. شدیدا دچار چرخشهای گفتمانی هستند که مبتنی بر چرخش برای قدرت است.
وی گفت: این دوستان صحنه تشکیلات را بازی میبینند و اقتضای بازی را در برد و باخت. چرکته انداختن در مواضع این افراد مشهود است. جریانی در کشور امروز به دنبال سفله پروری و قبولاندن صغارت سیاسی برای این بچههاست یعنی اینکه میگویند شما باید تحلیلگیر بار بیایید نه تحلیلگر. این عوامل انفعال جنبش دانشجویی را در سه جریان اصولگرایی، اصلاحطلبی و بخشی تحت ادبیات مسئله محور میبینم که از اصل اولیه منحرف شده.
پیام مرادی گفت: زیرساخت سیاسی یعنی سازوکار مناسب برای کشف بهترین متخصصان از افراد متعهد. بخشی از گرفتاریهای ما این است که تکلیفمان با مقوله حزب مشخص نیست. باید فکری به حال زیرساختهای سیاسی کشور کرد. کارکرد اصلی تشکل بحث آرمانگرایی است و اینکه شما یک انسان خودساخته بشوید.
بیشتر بخوانید: