به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، برنامه شانزده آذر با موضوع نقد و بررسی «مسئله محوری» در تشکلهایی دانشجویی با حضور ارشا نامدار، دبیر سابق تبیین مواضع بسیج دانشجویی تهران و محمد اسکندری، دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی برگزار شد.
در ابتدای برنامه محمد اسکندری با بیان اینکه مسئله محوری لزوماً ارائه کردن راه حل نیست، گفت: وظیفه ذاتی دانشجو به آن معنا ارائه دادن راه حلهای سیاستگذارانه نیست. بلکه عینکی است که در مقام تحلیل و طرح مسئله میتوان داشت. شروع ادبیات مسئله محور از آنجایی شکل گرفت که ما امروز کمتر طرح سیاسی را میتوانیم پیدا بکنیم که عاری از نگاه سیاستگذارانه باشد. مسئله محوری ابزاری برای پختهتر شدن طرح سیاسی است.
ارشا نامدار گفت: مسئله محوری پاسخی بود به فضای دانشجویی آرمانزده بدون نگاه داشتن به واقعیتها که خروجی آن به اصطلاح میشود غرغر و نغ زدن که این حرفها نسبتی با واقعیت جامعه ندارد. مسئله محوری یعنی به سرانجام رسیدن که بنا به مسئله ممکن است هر دفعه یک چیز باشد و لزوماً به معنی حل مسئله نیست. اگر میتوانستیم یک مسئله محوری درست داشته باشیم، هم مسائل کشور حل میشد و حداقل جلو میرفت و هم اینکه خروجی نیروی انسانی این فضا بسیار خروجی کارآمدتری بود.
مسئله محوری نه درست فهم شد و نه روی سیستم عامل ما نصب شد
اسکندری گفت: در ابتدا مسئله محوری درست فهم نشده و اصلا روی این سیستم عامل ما نصب هم نشده. مثلا الان لایحه برنامه هفتم توسعه را داریم ولی هیچ تشکل دانشجویی دغدغهای نسبت به آن ندارد. در حالی که پنج سال نظام برنامه ریزی کشور در گرو این اسناد بالادستی است. نسبت اندیشکده با تشکل دانشجویی، در صورت کوتوله بودن تشکل باعث میشود که بازیچه آن شود. در این صورت از یک جایی به بعد تشکل بی اعتبار میشود. این مهمترین آسیب است چون تشکل دانشجویی را از هویت خودش تهی میکند.
امکان ندارد تشکل را از ورود کردن به صورت مسئله محور منع کرد
امین سلیمی، دبیر اسبق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور در برنامه شانزده آذر گفت: اساساً در سن و سال دانشجویان کارشناسی که بدنه فعال تشکل هستند و با این تجربه، امکان عمیق شدن تشکل دانشجویی در مسئله بسیار پایین است و تشکل برای اینکه موضع بگیرد مقلد اندیشکدهها و آدمهای سیاسی و افراد صاحب نظر میشود و ایده خود را از افراد دیگری میگیرد. آسیبی که رخ میدهد این است که تشکل بلندگوی یک سری اندیشکدهها و افراد سیاسی میشود. آسیب در این است که ما به این علت اساس ورود تشکل به مطالبهگری تخصصی را منکر شویم.
وی ادامه داد: انکار کلیت مسئله محوری تشکل را دچار زیست گلخانهای و مفهوم انتزاعی آن میکند. امر سیاسی امری غیرتخصصی نیست. خود مسئله محوری گاهاً به ضد خودش تبدیل شده و راهزن بوده که اینها آسیب این مسیر است اما مسیر دیگری وجود ندارد. اوایل دهه نود، بحثی بسیار بین تشکلهای دانشجویی مطرح شد و آن هم فاصله گرفتن کنش و ادبیات تشکلهای دانشجویی از مردم بود. انکار کلیت موضوع مسئله محوری تشکل را دوباره دچار همان زیست گلخانهای و مفهوم انتزاعی آن میکند.
ارشا نامدار گفت: در مسئله محوری میخواستیم در فضای صرفاً سیاسی، فضای سیاستی را هم چاشنی آن بکنیم اما سختی و ظرافت فضای سیاستی ما را در خودش نگه داشت و فضای سیاسی را از یاد بردیم. تشکل در فضای سیاستی هضم شده است. یعنی بچههایی که قرار بود واسطهای بین فضاهای عمومی-رسانهای با کارشناسی و حاکمیتی باشند، خودشان ادای مجموعههای کارشناسی مختلف را درآوردند.