به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه اطلاعرسانی کمیته امداد، جوانان نسل جدید از آن نشنیدهاند، از شغل نوغانداری که مربوط که تولید نخهای ابریشم است. با کمک کمیته امداد، اما شغلی که منقرض شده بود، احیا شد و بیش از ۷ هزار خانواده مددجو، صاحب شغل شدند.
حدود ۳ هزار سال پیش بود که بزرگترین و مهمترین جاده اقتصادی جهان به نام جاده ابریشم، راهاندازی شد، جادهای که بخشی از مسیر عبوری آن از شمال ایران، از استانهای مازندران، گیلان و خراسان شمالی امروز میگذشت تا نخ گرانبها، ابریشم را به کشورهای اروپایی برساند. عبور این جاده از استانهای شمالی باعث شد تا پرورش کرم ابریشم در این نواحی هم رونق پیدا کند و شغلی به نام نوغانداری در این مناطق، متولد شود. به مروز زمان و از بین رفتن جاده چند هزار ساله، این شغل هم به فراموشی سپرده شد، کمیته امداد حالا در صدد احیای این صنعت است، صنعتی که با احیای آن، برای بیش از هفت هزار خانواده مددجو، و در پنج استان، اشتغالزایی کرده است.
ابریشم زندگی بخش
دیگر همه اهالی جلگه گیلان، از شهرستان لنگرود تا شهرستان لاهیجان، خانواده حسینپور را میشناسند. خواهر و برادری که برای بیش از ۱۱۰ نفر اشتغالزایی کردهاند. آنها خود در مزرعهشان پیله ابریشم تولید میکنند و بعد به کمک دستگاههای ریسندگی، ابریشمها را به نخ تبدیل میکنند؛ البته که در این راه تنها نیستند و بسیاری از اهالی به عنوان نیروی کار به آنها کمک میکنند. داستان، اما در اینجا پایان نمییابد؛ نخ ابریشمی، در کارگاههای قالیبافی این خواهر و برادر و هنر دست قالیبافان منطقه شمال، تبدیل به قالیهای باارزش ابریشمی میشود.
خانواده حسینپور، سه کارگاه دارد، کارگاه قالیبافی، کارگاه ریسندگی و کارگاه تولید لباس که در همه این کارگاهها، اغلب کارگران، از سرپرستان خانواده، بدسرپرستان و افراد بیسرپرستاند. با احیای شغل نوغانداری (تولید کرم ابریشم و بهرهبرداری از الیاف ابریشمی برای قالی و لباس) در شمال کشور، بسیاری از افراد به روستاها، مهاجرت معکوس کردند.
روایت زهرا صادقی، هنرمند روستای قاسمآباد هم شبیه به روایت خانواده حسینپور، باشکوه است. همه هنردوستان، روستای قاسمآباد را مهد تولید چادربافی میدانند؛ درست است که هنر چادربافی در استانهای شمالی رواج دارد، اما چادربافی این روستا با دیگر مناطق متفاوت است؛ زمانی که تا همین حدود ۴۰ سال قبل، چادربافی بانوان این روستا، از جنس ابریشم بود. بعد، اما زمانی که شغل نوغانداری به فراموشی سپرده شد، تولید پارچههای به روش چادربافی با نخ ابریشم از رونق افتاد. صادقی در همین نقطه وارد داستان شد، زمانی که به عنوان یک بافنده، اول از همه تصمیم گرفت، هنر چادربافی را احیا کند و بعد، پارچههایی با نخ پنبه تولید کرد. او همه اهالی روستا را تشویق کرد به بافت پارچه با نخ پنبه، بعد مرحله دیگری را شروع کرد و از اهالی خواست تا پارچههایی با نخ ابریشم تولید کنند؛ پارچههای ظریف و ارزشمند. بعد از کار صادقی بود که اهالی روستا، به کشت و برداشت ابریشم دست زدند و دوباره شغلی به نام نوغانداری سر زبانها افتاد. حالا صادقی، پارچههای هنر دست بانوان روستا را در مغازهاش به فروش میرساند و خوشحال است هنری را احیا کرده که به فراموشی سپرده شده بود.
حالا چند سالی میشود که تعاونی نوغانداران در لاهیجان فعالیت میکند، اما کار این تعاونی ادامه پیدا نمیکرد اگر کمیته امداد آنها را زیر چتر حمایتی خود قرار نمیداد. کمیته امداد بود که اقدام به خرید و قیمتگذاری منصفانه کرد، تا کشاورزان و نوعانداران، تشویق به ادامه مسیر سخت شوند. درباره این حمایت، همین بس که در سال گذشته، ۱۲ درصد از تولید پیله کشور را مددجویان تولید کردند؛ یعنی ۷ هزار خانواده مددجو در ۵ استان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، گلستان، مازندران و گیلان طرح نوغانداری را با حمایت این نهاد انجام دادند. با انجام این طرح است که هر خانواده مددجو، حدود ۲۰ میلیون تومان درآمد دارند، یعنی سال گذشته مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) و به صورت سالانه حدود ۱۲۲ میلیارد تومان، از طرح نوغانداری درآمد داشتهاند.