گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو؛ امیر نوده فراهانی، پژوهشگر مطالعات اجتماعی، در یادداشتی برای خبرگزاری دانشجو نوشت: سال گذشته، در ماه رمضان برای خرید به یکی از مراکز خرید شهر تهران رفته بودیم. رستورانی در آن مرکز خرید غذای سرد عرضه میکرد نزدیک به آن رستوران یک خانمی که وضعیت پوشش خوبی نداشت از کنار ما عبور کرد. جوانی که همیشه جلوی رستوران میایستد و افراد را دعوت میکند به حضور و صرف غذا در رستوران به آن خانم برگه تبلیغاتی داد و اینجا شروع درگیری بود. خانم فریاد میکشید که «تو مگر مسلمان نیستی؟ مگر نمیدانی ماه رمضان است؟ باید اینجا را پلمپ کنند.»
مواجهه با چنین صحنهای تمام افکار من را به هم ریخت، از یک سو نوع پوشش این خانم و از سوی دیگر توجه او به حرمت ماه رمضان و شاید سوال برانگیزتر اینکه او روزه بود و غیرت وی در برابر دعوت به روزهخواری.
وقتی با نگاه دقیق و جستجوگر وارد میدان شویم و با افرادی که نوع پوشش خاصی دارند که شرع مقدس و قوانین کشور را زیر سوال میبرد، صحبت کنیم برخی ابعاد ماجرای بیحجابی یا شل حجابی مشخص میشود. ابعادی که شاید برای برخی مغفول و برای برخی اینقدر بدیهی باشد که به سادگی از کنار آن گذر کنند. یکی از مسائل و نکات مهمی که در مورد حجاب و پوشش در معنای گسترده آن مورد غفلت قرار گرفته، بحث دسته بندی و تفکیک افراد است.
با توجه به مطالعات و بررسیهای میدانی به نظر میرسد افراد بیحجاب یا شل حجاب و حتی افرادی که دست به کشف حجاب زدهاند در چهار گروه قابل دستهبندی هستند. چهار دستهای که باید برای هریک از آنها سیاستگذاری متفاوتی انجام شود.
دسته اول افرادی هستند که به دلایل مختلفی به اصطلاح سرِ لج افتادهاند. شاید ذکر یکمثال تعریف این دسته را راحتتر کند. فردی برای انجام کاری به یک اداره مراجعه کرده است؛ به دلیل رفتار بد کارمند یا به تاخیر افتادن کارش از آن اداره و کارمندان آن دلگیر شده و حالا این دلگیری با کمتوجهی به قوانین کشور خود را نشان میدهد. این سرِلج افتادن دلایل مختلفی دارد از دلگیری از خانواده، از مسایل اقتصادی و اجتماعی، دلخوری از فلان دوست یا حتی مشاهده رفتار اشتباه یک فرد ظاهرا متدین.
دسته دوم افرادی هستند که حقیقتا نسبت به مسئله پوشش و حجاب اطلاع و دانش کافی ندارند و به دلیل سبک زندگیشان و محیط اجتماعی که در آن نفس کشیدهاند بحث حجاب اصلا در اولویت ذهنی آنها نیست. به عبارت دیگر ایشان دست به یک انتخاب زدهاند و اصلا از چرایی، چگونگی حتی پیامدهای انتخاب خود اطلاعی ندارند.
افرادی که در دسته سوم قرار میگیرند افرادی هستند که نسبت به چگونگی حجاب مخالفت دارند. در میان این گروه هم افراد مذهبی هستند و هم افراد غیر مذهبی. بعنوان مثال افرادی که با شیوه اجرای گشت ارشاد مسئله داشتند و برای نشان دادن مخالفت خود در رعایت حجاب و پوشش کمی مسامحه میکنند.
دسته چهارم افرادی هستند که به طور کلی با نظام اسلامی مسئله دارند و به اصطلاح در دسته معاندین جای میگیرند. معمول کشف حجابها و پوششهای زننده از سوی این گروه اتفاق میافتد. وضعیت دسته چهارم که مشخص است و مربوط به نهادهای امنیتی میباشد. اما دسته اول و دوم و حتی دسته سوم را میتوان با بحث و گفتگو و شنیدن نظرات و استدلال عقلی و نقلی نسبت به موضوع حجاب روشن کرد. همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند بسیاری از افراد به ظاهر کمحجاب دل در گروه نظام اسلامی دارند. فلذا میشود با ایجاد یک فضای تعاملی، همدلی و تبیینی ایشان را در رعایت قانون پوشش و حجاب همراه کرد.
اما یک نکته کلی و مهم که باید همیشه مورد توجه قرار گیرد این است که هجمه دشمنان و رسانههای مختلف جهت سیاسی کردن بحث پوشش و حجاب یکی از مهمترین دلایل اتفاقات اخیر است. در حالیکه میدانیم بیش از ۸۰ درصد بانوان ایرانی در پژوهشها و نظرسنجیهای مختلف و متعدد اعلام کردهاند که خود را مقید به رعایت حجاب میدانند. همچنین مطالعه تاریخ ایران نشان میدهد که حفظ خانواده، توجه به حیا و عفت همیشه از مهمترین و اساسیترین ارزشهای ایرانیان بوده است.