در حاشیه رونمایی از نمایشنامه «راه طی شده» به قلم نصرالله قادری، وی در مصاحبهای با دانشجو در مورد چگونگی آغاز نگارش این نمایشنامه اظهار داشت: قرار بود از نهجالبلاغه اقتباسی برای عصر حاضر صورت گیرد. در آن دوره به خیلی از نویسندهها پیشنهاد دادند و در نهایت، یک طرح و نصفی مورد تصویب قرار گرفت و زمانی که از من برای این کار درخواست کردند، براساس خطبه شقشقیه نهجالبلاغه و با این شرط که تمام صفحات چیزی را که مینویسم تایید کنید، این کار را قبول کردم.
وی ادامه داد: طرح به اتفاق آراء تصویب شد و نمایشنامه به اتفاق آراء شورایی که وجود داشت، به تصویب رسید؛ اثری به نام «قربانی همیشه». من در این اثر، داستان امیرالمومنین(ع) را در عصر امروز روایت کردم. اما کسی که همیشه قرار بود به عنوان آخرین نفر روی کار ما نظر بدهد، خودش را در نمایشنامه پیدا کرده و «قربانی همیشه» من را قربانی کرد.
این نویسنده افزود: با اینکه این اثر اکنون در مرکز هنرهای نمایشی چاپ شده است، حتی در نمایشگاه کتاب نیز کتاب آن را پخش نکردند و با اینکه قرارداد دوسویه دارم که براساس آن زمانی که نمایشنامه چاپ شود، بعد آن میبایستی به اجرا درآید، مدیریت جدید مرکز، امکان اجرا نیز از من گرفته است.
قادری با اشاره به اینکه دومین اثر او «تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» نام داشت، توضیح داد: این اثر در مورد زندگی شهید بهشتی بود. من نمایشنامه را نوشتم و قرار بود آقای زارعی آن را کارگردانی کنند اما با وجود تمام پیگیریهای صورت گرفته، متاسفانه امکان آن ایجاد نشد. سومین اثر «راه طی شده» است. نام نمایشنامه از عنوان یکی از مقالات خود شهید آوینی است. چهارمین اثر در مورد شهید مطهری با عنوان «نه، دیگر نمینویسم» بود.
وی در مورد ساختار و محتوای نمایشنامه «راه طی شده» خاطرنشان کرد: باید بگویم که چهار گروه روبروی مولا علی(ع) ایستادهاند: قاسطین، مارقین، ناکثین و در نهایت، قاعدین. در این نمایشنامه با تجربهای که به دلیل تجربه همکاری نزدیکی که با سید مرتضی داشتم، شاهد این بودم که در آن زمان چهار گروه در مقابله مرتضی ایستاده بودند و در حال حاضر همین چهار گروه در حال مصادره کردن مرتضی هستند. آنهایی که تلاش میکنند بگویند مرتضی «کامران» است. آنها تمام سعی خود را به کار میگیرند و فیلم میسازند و مصاحبه میکنند تا مرتضی را شخصیت دیگری معرفی کنند و مزخرفاتی را بیان میکنند که هیچ عقیل سلیمی قادر به پذیرش آن نیست.
قادری: از سویی گروهی در حال مصادره کردن مرتضی به عنوان «مرتضی» هستند. ای کاش ما از ماهیت مرتضی و همان چیزهایی که در کتابها و سرمقالههای او در سوره است بگوییم. یک عده، مرتضی را فقط با دوران «کامران» شناخته و به حواشیای میپردازند که هیچ ربطی به شخصیت او ندارد.
گروهی دیگر، از بیرون مرتضی را مورد هجمه قرار میدهند. گروه چهارم، گروهی هستند که از نزدیکان مرتضی بودند و باید از او دفاع کنند، اما سکوت کردهاند. گروه مارقین در زمان حیات مرتضی آمده بودند که او را مجبور به توبه کنند و اگر نه، او را از طبقه چهارم مجله سوره به پایین پرتاب میکنند.
این نویسنده ادامه داد: آنقدر به ویژه دو گروه قاسطین و ناکثین جسارت را در حق مرتضی بالا بردند که اظهار کردند وقتی به فکه سفر کرد، به قصد خودکشی بخاطر عشقش به غزاله به آنجا رفته بود. اینقدر ناجوانمردی، به دور از انسانیت است. این ادعا بیپایه و اساس است و حداقل، فیلم زمان شهادت مرتضی وجود دارد و نشان میدهد او برای چه چیزی رفته بود.
وی بیان کرد: مرتضی وقتی در حال عادی حرف میزد، زبانش میگرفت اما حتی یک نریشن در «روایت فتح» نمیتوانید پیدا کنید که در آن زبان او گرفته باشد.
قادری در مورد «راه طی شده» افزود: وقتی قرار شد من این نمایشنامه را بنویسم، با این چهار گروه و اینکه مرتضیِ من «مرتضی» است و هیچ چیز دیگری نیست، روبرو هستم.
قادری: مرتضی با سلوکاش است که مرتضی است. کسانی که شب آخر حیات مرتضی را روایت میکنند، اشاره کردهاند که زودتر از همه بیدار میشود و نماز شبش را میخواند. او با این که مثل سایر انسانها است و عصمتی ندارد، اما آگاهانه برای شهادت میرود.
وی ادامه داد: سلوک و شهود مرتضی اهمیت دارد. نوع رفتار او با افراد دیگر مهم است. نه در زمان حیاتش دانشگاه او را تحمل کرد و نه امروز. نه در زمان حیاتش در سوره مورد توجه بود (و از سویی دائم مورد حمله قرار میگرفت)، نه حالا مورد توجه است.
نویسنده نمایشنامه «راه طی شده» پیرامون رفتار شهید آوینی گفت: نکته مهم در سلوک مرتضی آن است که او آشنایی فوق العادهای با فلسفه داشت، اما از نظر من او یک فیلسوف نبوده بلکه یک حکیم و عارف است. ما این موضوع را در رفتار او مشاهده میکردیم.
قادری خاطرنشان کرد: مرتضی، همان مرتضیای است که روایت فتح و خان گزیدهها را ساخته و همان آدمی است که در جهاد بوده و او را از همه جا بیرون کردند و آخرین جا هم همین حوزه هنری بود.
این نویسنده در پاسخ به سوالی در مورد چرایی خالی بودن صحنه تئاتر از نمایشنامههایی که پیرامون افرادی چون شهید بهشتی باشند، بیان داشت: ما تنها شعار میدهیم. من اصلا موافق حذف کسی از تئاتر نیست اما دنبال آن هستم که همان مقدار امکاناتی را که در اختیار رقیب من قرار میدهند، در اختیار من نیز قرار دهند تا بتوانم بگویم «حسین». آیا همان امکاناتی را که در اختیار یک تودهای گذاشته میشود تا امام حسین(ع) را به نفع خود مصادره کند، در اختیار من نیز قرار میدهند؟
وی ادامه داد: ای کاش ما با روشنفکران باشم اما در حقیقت با روشنفکر نماها هستیم. تمام این کارها ادا است. بسته به اینکه از بالا چه زمانی در مورد شهید بهشتی و آوینی صحبت شود، ناگهان از ما میخواهند که راجع به آن کار کنیم.