به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، مازیار شیری: مهدی نصیری، چهره سوپرافراطی دیروز، با ظاهری جدید در لباس نوعی از اپوزیسیون متوهم و یکنفره ظاهر شده و در گفتوگویی با بیبیسی، اظهارات عجیبی را مطرح کرده است. چرخش نصیری به سمت پهلوی یک نظریه کوانتومی را در عرصه سیاست نمایندگی میکند. نظریهای که نشان میدهد هرچه یک چهره سیاسی رادیکالتر باشد، احتمال بیشتری برای سقوط و چرخش به سمت اپوزیسیون را دارد. سقوطی که این افراد را تا آستانه افول اخلاقیات و منطق و درک سیاسی پایین میبرد.
نصیری در مصاحبهاش با بیبیسی چنین مطرح کرده است: «شکاف تاجزاده و شاهزاده باید پر شود.» نسخهنویسی آقای همیشه رادیکال واکنش طیف گستردهای از مخاطبان را به همراه داشته است. لفظ «شاهزاده-تاجزاده» ابتکاری نامیمون از نصیری است که نشان میدهد به احتمال زیاد او که همیشه علاقه نامعقولی به حاشیههای رسانهای دارد، راهبرد و نگاه سیاسی را با شعر سراییدن اشتباه گرفته و بیش از آنکه او به معنای اظهاراتش توجه کند، به صرافت قافیهسازی روی آورده است.
چرخش ۱۸۰ درجهای نصیری را میتوان در نتیجه عدم اعتنای طیف مخاطب داخلی به وی دانست. آقای دوربینی دیروز، حالا که از مخاطبان داخلی ناامید شده است، درحالیکه مجری بیبیسی به شکاف و اختلاف میان اپوزیسیون و ناتوانی در اتحاد با یکدیگر اذعان دارد، برای موفقیت براندازان جمهوری اسلامی طرح «ترمیم شکاف بین تاجزاده تا شاهزاده» را ارائه میکند!
البته که اصلاحطلبان هم واکنشهای تندی را به این موضع نصیری نشان دادهاند. گویا نصیری تاکنون متوجه نشده است که اصلاحطلبان در چارچوب نظام جمهوری اسلامی تعریف میشوند و چهرههای این اردوگاه سیاسی هم خود را در درون نظام تعریف میکنند. سید محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در توئیتر خود در واکنش به اظهارات نصیری نوشت: «نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است. بد پوست خربزهای زیر پای آقای نصیری انداختهاند تا تمامش کنند.»
نصیری این نکته مهم را فراموش کرده که عمده گفتمان اصلاحطلبان این است که نقد درون ساختاری بر مبنای دغدغه و دلسوزی است و حتی نقدهای شکننده باز هم از مختصات درون سیستمی بیان میشوند. گویی دوری آقای نصیری از مرزهای ایران، اطلاعات ایشان را در خصوص سیاست داخلی ایران هم دستخوش تغییرات کرده است. البته در این میان این سؤال هم مطرح است که تاجزاده چهها گفته که نصیری را وسوسه کرده تا چنین پیشنهادی بدهد.
شاید بتوان گفت تنها طیفی که اظهارات نصیری را مغتنم بشمارند، همان طیف اطرافیان پهلوی باشند که پس از شکست سخت در یک پروژه هیبریدی، در کنام مطرح شدن دوباره بودند. در نهایت ماجرای نصیری، پندی مهم را برای سیاسیون دارد و آن هم اینکه تندروی و رادیکالیسم، یک بازی دو سر باخت است و رادیکالها از هر حیثی قابلیت سقوط در آغوش براندازی را دارند. درست مثل سقوط نصیری افراطی در آغوش پهلوی.
منبع: صبح نو