به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سید نوید رضا موسوی - «ما اطلاعات نادرست را منتشر میکنیم، من یک خبرنگارم و این چیزی است که میگویم» این صدای فریاد مردی در دستان پلیس است، فریادی که پس از یک واقعه هولناک طنین انداز شد، در ۱۵ مهرماه امسال و در جریان راهپیمایی ضد صهیونیستی، ساموئل منا جونیور عکاس خبرنگار آریزونا تی وی (از رسانههای وابسته به CBS) در اعتراض به نسل کشی در غزه و بایکوت رسانههای آمریکایی دست چپ خود را آتش زد. در میانه حملات پلیس و تلاشهای برای خاموش کردن آتش مداوم تکرار میکرد: «ما اطلاعات نادرست را منتشر میکنیم»
خودسوزی ساموئل، پنجمین مورد از خودسوزیهای اعتراضی به انفعال آمریکا و جامعه جهانی نسبت به جنایات حقوق بشری رژیم صهیونیستی است، بمباران بیمارستانها و کشتار غیرنظامیان، شلیک مستقیم به زنان و کودکان، کشتار هدفمند خبرنگاران، حمله به یگانهای بی طرف سازمان ملل و حتی حمله به اماکن دیپلماتیک تنها بخشی از کارنامه سیاه رژیم بچه کش است؛ فریادهای ساموئل زیر دستان پلیس سوالات زیادی را ایجاد میکند، چرا رسانهها اطلاعات نادرست را منتشر میکنند؟ چرا از بروز حقیقت ترس دارند؟ به راستی چه کسی پشت این حجم از جنایات حقوق بشری است؟
بارش تکنولوژی بر سر کودکان بیگناه
نیروی هوایی رکن اصلی ارتش اسرائیل و سلاح اصلی این رژیم در مقابل تهدیدات منطقهای محسوب میشود و بیشترین جنایات حقوق بشری هم به واسطه کشتارهای این نیرو بوده است با توجه به گزارشهای موجود، این نیرو از مدرنترین جنگ افزارهای تولید صنایع آمریکایی استفاده میکند و سقف تکنولوژی آمریکا در اختیار این نیرو قرار میگیرد و حفظ برتری هوایی همواره اولویت اصلی مقامات رژیم بوده است، نکته حائز اهمیت راجع به ساختار نظامی اسراییل نقش ایالات متحده آمریکا در تامین نظامی و اطلاعاتی رژیم است و از همان زمان شکل گیری، آمریکا به عنوان متحد تراز اول اسراییل شناخته میشود به طوری که از همان دوران شکل گیری تسلیحات آمریکایی بخش جدانشدنی شاکله رزمی اسراییل به شمار میآمدند و پای ثابت تمام درگیریها به هستند.
البته آمریکا تنها تامین کننده رژیم نیست و کشورهای نظیر انگلیس و فرانسه (هسته اولیه نیرو هوایی رژیم پس از تاسیس با جنگندههای میراژ ۳ فرانسوی بود) هم کمکهای نظامی گستردهای به رژیم میکنند.
در چارت زیر آمار کمکهای اقتصادی و نظامی مستقیم و رسمی آمریکا به اسراییل را شاهد هستید.
آنچه مشهود است کشف فرمول چگونگی تبدیل کاغذ به خون توسط مقامات آمریکایی است، اینگونه است که شهروند آمریکایی مالیات میدهد، دولت آمریکا با پولش تسلیحات میسازد، تسلیحات توسط نظامیان رژیم صهیونیستی بر سر مردم بی گناه میریزد و به همین راحتی پولهای هنگفتی که گره گشای بحرانهایی نظیر بیخانمانی و بحران مسکن و بحران نقدینگی است تبدیل به بمبهای نقطهزنی میشود که سر از اسرائیل در میآورند.
برای مثال در سال ۲۰۰۸ آمریکا با شدیدترین بحران مالی رو به رو شد که برخی کارشناسان از آن به عنوان یکی از بزرگترین بحرانهای مالی جهان و هزاره سوم یاد میشود. نکته عجیب این است که حتی در طول این بحران هم از حجم کمکهای اقتصادی و نظامی آمریکا به اسراییل کم نشد و آمار رسمی رقم بیش از ۵ میلیارد دلار فقط کمک نظامی را در سال ۲۰۰۸ و در اثنای بحران مالی خانمان سوز ثبت کرده است که جدا از خرید تسلیحات رسمی با وامهای حمایتی و کمکهای غیر رسمی است.
جنگندههای آمریکایی مورد استفاده رژیم صهیونیستی
ناوگان هوایی اسراییل تماماً از جنگندههای آمریکایی بهره میبرد که در صنایع بویینگ، لاکهید مارتین و جنرال داینامیکس (امروزه توسط لاکهید مارتین خریداری شده) زیر نظر کارشناسان فنی اسراییل ساخته شده اند. در واقع تفاوت رژیم نسبت به باقی مشتریان مثل کشورهای عربی اجازه ورود و تطبیق فنی متناسب با خواستههای رژیم است و در جنگندهها از قطعات خاص ساخت صنایع نظامی اسراییل مثل البیت سیستمز هم استفاده میشود.
اساساً شرکتهای سازنده مایل نیستند به مشتریان اجازه دسترسی به تکنولوژیهای مورد استفاده و دخل و تصرف در تولیدات را بدهند (متناسب با خواستهها و استانداردهای مشتری توسط خود شرکت توسعه پیدا میکند) ولی اسرائیل از این مسئله مستثنی است و تمامی فرایند تولید و قطعات تحت نظر کارشناسان اسرائیلی انجام میشود و گاها تغییراتی را در جنگنده ایجاد میکنند که خود شرکت سازنده اجازه تحقیقات را ندارد، برای همین عمده جنگندههای مورد استفاده رژیم، علی رغم تشابه ظاهری با تولیدات معمول کارخانههای هوانوردی از نام و لقب جداگانه استفاده میکنند مثلا جنگندههای اف ۱۶ مخصوص اسراییل که با کد “I” خوانده میشوند "سوفا" نام دارند چرا که نمونه مخصوص اسرائیل هستند و عملا محصول متفاوتی نسبت به محصولات معمول کارخانه هستند.
در حال حاضر جنگندههای آمریکایی از خانواده اف ۱۵، اف ۱۶ و اف ۳۵ و... ساختار رزمی نیروی هوایی رژیم را تشکیل میدهند.
اولین برخورد اسراییلیها با اف ۱۵ به اوایل دهه هفتاد میلادی بر میگردد که اسراییل دنبال شکاری برتری هوایی میگشت و اخباری راجع به توسعه جنگندههای چالاک و مدرن توسط شوروی به گوش میرسید.
با توجه به حسن روابط شوروی و کشورهای عربی این بیم وجود داشت که در برتری هوایی اسراییل نسبت به رقبا خدشه وارد شود. به همین منظور اف ۱۵ به جنرال داینامیکس سفارش داده شد و از سال ۱۹۷۷ فرایند تحویل و عملیاتی شدن در اسراییل آغاز شد.
رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۹۲ مجموعاً ۸۸ فروند ایگل را در نسخههای A، B، C و D سفارش داد و در ارتش رژیم با لقب باز شناخته میشود، مشخص نیست چند فروند ایگل در خدمت است، اما برآوردها نشان میدهد نیمی از تعداد خریداری شده امروزه عملیاتی است و باقی ذخیره اند.
اف ۱۵ سی نیرو هوایی اسرائیل (F۱۵ I Srtike eagle)
نمونه توسعه داده شده و ارتقایی پلتفرم اف ۱۵، در اواخر دهه هشتاد با نام استرایک ایگل روی خط تولید رفت و تا الان تولیدش ادامه دارد و گزینه اول آمریکا در پکیج فروش جنگنده است. به دلیل محبوبیت پلتفرم ایگل، اسراییل از اولین مشتریان نمونه ارتقایی بود و از سال ۱۹۸۸ این جنگنده را در خدمت گرفت.
بارزترین تفاوت نسبت به استرایک ایگلهای فروخته شده به خود ارتش آمریکا یا عربستان، استفاده از قطعات خاص الکترونیکی و راداری ساخت اسرائیل بوده است و نسخه مخصوص اسرائیل تولید شد که با نام رام شناخته میشود. این جنگنده اصلیترین گزینه حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به ایران است و بارها تحت ارتقا قرار گرفته است. جنگنده اصلی ترور شهید نصرالله و حمله به کنسولگری ایران در دمشق همین جنگنده بوده است.
اف ۱۵ استرایک ایگل محبوبترین محصول هوانوردی آمریکا در خاورمیانه است و تمام فرایندهای تعمیر و نگهداری توسط کارشناسان آمریکایی صنایع بویینگ انجام میشود.۲۵ فروند رام در خدمت اسرائیل است.
F۱۶ Fighting falcon
پرتعدادترین جنگنده و ستون فقرات نیروی هوایی رژیم جنگنده اف ۱۶ است. اولین دسته این جنگنده در سال ۱۹۷۸ تحویل ارتش رژیم شد و تا سال ۱۹۹۵ تعداد ۲۶۰ فروند اف ۱۶ فالکن را در نسخههای A، B، C و D دریافت کردند.
لقب نسخه A و B نیتز و لقب نسخههای C و D باراک است. نسخه A و B از خدمت خارج شد و امروزه نسخه C و D در تعداد حدوداً ۱۰۰ فروند خدمت است. جالب است بدانید اولین جنگندههای وارد شده به ساختار رزم ارتش رژیم در سال ۱۹۷۹، سفارش ایران بودند که به دلیل وقوع انقلاب لغو شدند.
F۱۶ I Sufa
این جنگنده در اصل نمونه ارتقایی و مدرنتر پلتفرم فالکن است. بزرگترین تفاوت این نسخه نسبت به نمونههای ساخت لاکهید مارتین استفاده از قطعات الکترونیک و راداری اسراییلی در آن و همچنین تجهیز به مخازن سوخت تطبیقی به منظور افزایش شعاع عملیاتی این جنگنده آمریکایی است.
با اضافه کردن مخازن سوخت تطبیقی به این جنگنده توسط صنایع آمریکایی لاکهید مارتین برد عملیاتی اف ۱۶ از ۳۷۰۰ کیلومتر به ۴۲۵۰ کیلومتر افزایش پیدا کرد تا در عملیاتهای احتمالی علیه ایران مشکل سوخت تا حدودی برطرف شود. از اف ۱۶ سوفا حدود ۱۰۰ فروند در خدمت است. این جنگنده یک مرتبه در سال ۲۰۱۸ توسط سامانه پدافندی اس ۲۰۰ ارتش سوریه مورد رهگیری قرار گرفت و منهدم شد.
F۳۵ Adir
اف ۳۵ جنگنده تحت توسعه مشترک نیروهای هوایی غربی است و اسراییل اولین مشتری خارجی این جنگنده بوده است. جنگنده ۱۱۰ میلیون دلاری آمریکایی که قرار است تا ۵۰ فروند تحویل این نیرو شود. اف ۳۵ برد عملیاتی محدود تری نسبت به اف ۱۵ رام دارد و به دلیل نبود برد مناسب نیازمند سوختگیری هوایی روی آسمان است و به همین دلیل این جنگنده در تهاجم دوربرد ضربه پذیری بالایی دارد.
رژیم صهیونیستی تا الان مجموعاً ۷۵ فروند اف ۳۵ سفارش داده است که تقریبا ۵۰ فروند تحویل ماشین کشتار رژیم شده است. این جنگنده توسط صنایع لاکهید مارتین آمریکا ساخته شده است که نسخه اسرائیلی از برخی قطعات ساخت صنایع اسرائیل بهره میبرد و تماماً توسط کارشناسان مشترک اسراییل آمریکا ساخته شدند.
جنگندههای فوق شاکله رزمی رژِیم را تشکیل میدهند و تماماً ساخته صنایع نظامی آمریکا هستند. همچنین تعمیرو نگهداری و ارتقا هم توسط این شرکتها انجام میشود. عمده مراودات هم در قالب کمکهای نظامی و بدون پرداخت رسمی انجام میشود.
تسلیحات هواپرتاب نیروی هوایی رژیم صهیونیستی
اصلیترین بمبهای مورد استفاده نیرو هوایی رژیم که از دهه شصت میلادی توسط رژیم استفاده میشود بمبهای سری مارک آمریکایی است. این بمبها توسط صنایع جنرال داینامیکس تولید شده اند. دو بمب مارک ۸۲ و مارک ۸۴ پرکاربردترین بمبهای مورد استفاده است.
این بمبها سقوط آزاد هستند (به واسطه نبود قابلیت هدایت شوندگی به دامب بمب یا بمب احمق معروف هستند) و امروزه منسوخ محسوب میشوند ولی همچنان در خط تولید قرار دارند و در حجم بالا تولید میشوند. چرایی استمرار تولید را باید در کیتهای هدایت شونده جستجو کرد. در واقع امروزه این بمبها نه در کاربری کلاسیک سقوط آزاد بلکه به عنوان بمبهای هدایت شونده نقطه زن استفاده میشوند.
روی این بمبهای کیتهای گلاید، موتور و سیکرهای مختلف هوشمند لیزری، اپتیکی و حرارتی نصب میشود. به خروجی ارتقا یافته این بمبها پس از ارتقا با کیت، Guided Bomb Unit یا به اختصار GBU گفته میشوند که بسته به ویژگیهای فنی یک کد عددی دریافت میکنند. در عمده کمکهای نظامی آمریکا به رژیم بمبهای هدایت شونده (GBU) تحویل میشوند.
به بمبهای هدایت شونده ماهوارهای JDAM گفته میشود که کوتاه شده Joint Direct Attack Munition است. این کیت به شدت در بمبارانهای اخیر غزه و لبنان استفاده میشود و در حجم بالا در قالب کمکهای نظامی تحویل ماشین کشتار میشود. در کنار مسله آیپک و حمایت تسلیحاتی از رژیم به نظر میآید از باب فروش تسلیحات و اشتغالزایی ناشی از آن خون غیر نظامیان چرخ صنایع نظامی آمریکا را تقویت کرده است.
کدام بمبهای آمریکایی در خط مقدم نسل کشی قرار دارند؟
مارک ۸۲ ((GBU ۳۸:بمب ۵۰۰ پوندی (۲۲۷ کیلوگرم) که از پرکاربردترین بمبهای غربی به شمار میرود. مارک ۸۲ از اوایل دهه شصت میلادی عملیاتی است ولی امروزه به عنوان بخش انفجاری کیتهای JDAM مورد بهره برداری قرار میگیرد و این بمب با کیت GBU ۳۸ تبدیل به سلاح مدرن بمباران نقطهای میشود. تعداد بالایی از این کیت به اسراییل تحویل شده است و در بمباران شهرها مورد بهره برداری قرار میگیرد.
BLU-۱۰۹ بمب سنگر شکن و ضد استحکامات
دیگر بمب پراستفاده توسط نیرو هوایی رژیم که توسط صنایع لاکهید مارتین ساخته شده است. این بمب به منظور حمله به استحکامات بتنی زیر زمینی توسعه داده شده است و رژیم از آن برای بمباران شهرها استفاده میکند. این بمبها هدایت لیزری هستند.
مارک ۸۳ (GBU ۳۲): بمب ۴۵۰ کیلوگرمی است که با کیت GBU ۳۲ در اسراییل عملیاتی است. همچنین نمونه گلایدر با کیت مخصوص توسط اسراییل برای این بمبها ساخته شد.
مارک ۸۴: بمب ۲۰۰۰ پوندی (۹۰۰ کیلوگرم) که حجم تخریب بسیار بالایی دارد. محبوبترین بمب فعلی در اسراییل به دلیل شدت بالای انفجار همین بمب است که با کیت GBU ۳۱ تبدیل به یک بمب نقطه زن سنگرشکن میشود. در ترور شهید حسن نصرالله و بمبارانهای نقطهای بیروت از این JDAM استفاده شد. پس از ۷ اکتبر تولید این بمب به طور فزایندهای افزایش پیدا کرد و مقصد اول صادرات نظامی این بمب با حمایت اقتصادی آمریکا، غاصبان فلسطین بود. اولین باری که نام این بمب در رسانههای دنیا ترند شد حمله اسراییل به وسیله این بمب آمریکایی به بیمارستان المعمدانی غزه بود. برآورد قیمت این کیت (بدون احتساب هزینه خود بمب) تقریبا ۲۵ هزار دلار است که فقط در یک مورد اهدای تسلیحات نظامی بیش از ۱۲۰۰۰ کیت بمب جدام به اسراییلیها تحویل شد.
به دلیل حجم بسیار بالای بمبارانهای روزانه توسط رژیم، انبارهای نظامی و دپوی تسلیحات موجود مطلقا پاسخگوی نیاز اسرائیل نیستند و همان روزهای اول جنگ موجودی ذخیره مورد استفاده قرار گرفت. در حال حاضر پشتیبانی تسلیحاتی مستقیماً از انبارهای ارتش آمریکا تامین میشود و در صورت قطع پشتیبانی تسلیحاتی حتی در یک بازه کوتاه، ماشین جنگی رژیم متوقف میشود پس با این وجود میتوان گفت که رد خون کودکان غزه به کاخ سفید میرسد و بازی گردان این نسلکشی تصمیمگیران آمریکا هستند.
آن واگنر، نماینده ایالت میسوری ۲۲ میدر جلسه استماع کنگره آمریکا با بلینکن وزیر خارجه از تعلیق و تاخیر صدور ۶۵۰۰ بمب JDAM به اسرائیل شکایت میکند که باعث از بین رفتن مشاغل میشود و برای صنایع تسلیحاتی و رای دهندگان حوزه انتخابیه اش که شغل و درآمدشان به تولید این بمبها وابسته است مشکل ایجاد میکند.
او میگوید که آیا نگران این هستید که تاخیر در فروش به اسرائیل اعتبار ما را به عنوان زرادخانه دموکراسی کاهش دهد؟
کاخ سفید سعی میکند پای خود را از جنایات غزه بیرون بکشد و دستهای خونی خود را با پرچم سفید صلح پاک کند، بر خلاف تمام ادعاها راجع به تلاش برای پایان دادن به جنگ، آمریکا مغز متفکر این جنگ است و با تامین تسلیحاتی صهیونیستها عملا پیش برنده جنگ شناخته میشود در حالی که تنها یک دستور منع صادرات ادوات نظامی کافی است تا ماشین کشتار رژیم صهیونیستی متوقف شود؛ دستوری که به نظر نمیآید تا رفع عطش کامل صهیونیستها از خون مردم فلسطین صادر شود.