به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - زهره مقیسه، لذت مطالعهی یک کتاب و تاثیر خیالانگیزی که بر ذهن خواننده دارد، قابل قیاس با تماشای یک فیلم نیست. اما اقتباس سینمایی، میتواند حیات جدیدی به کتابها ببخشد و داستانها و مفاهیم کتاب، از طریق تصاویر متحرک به واقعیت نزدیکتر شود. فیلمسازان میتوانند ارتباطی خلاق و پویا با کتابها برقرار کنند و به ارائهی جذاب از آنها بپردازند.
اقتباس، کتابها را در معرض مخاطبان گستردهتر قرار میدهد. مثلا کتابهایی مانند «ارباب حلقهها» و «هری پاتر» از طریق فیلم به میلیونها نفر در سراسر جهان معرفی شدند که شاید هرگز بهخود کتابها دسترسی نداشته یا آن را نخوانده بودند. همچنین فیلمهای اقتباسی به مخاطبان کمک میکنند تا با سرزمینها، شخصیتها و ماجراهایی آشنا شوند که ممکن است هنگام خواندن کتاب برایشان ناشناخته باقی بماند.
اقتباس در سینما از طریق انتقال و تقویت ارزشهای فرهنگی، ایجاد ارتباط بین هنرهای مختلف و توسعه داستانگویی، به غنای هنری و اجتماعی این هنر کمک میکند. بررسی ابعاد گوناگون این فرایند نشان میدهد که چگونه اقتباس میتواند به عنوان پلی میان ادبیات و سینما عمل کند و هر دو بخش را تقویت نماید.
اقتباس از آثار ادبی به سینما امکان میدهد تا از گنجینههای فرهنگی ادبیات استفاده کند و این ارزشها را به مخاطبان گستردهتری منتقل نماید. بسیاری از داستانهای ادبی حاوی مضامین و پیامهای عمیق فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی هستند که میتوانند در قالب فیلم به طرز مؤثری بازگو شوند. این انتقال فرهنگی به حفظ و ترویج میراث فرهنگی کمک شایانی میکند.
اقتباس به عنوان یکی از پایههای پیوند بین ادبیات و سینما، این دو حوزه هنری را به یکدیگر نزدیک کرده و زمینهساز تعامل و تأثیر متقابل آنها را فراهم میآورد. این فرایند به ادبیات امکان میدهد تا به زبانی جهانی و تصویری تبدیل شود و مخاطبان جدیدی پیدا کند که به گستره ادبیات دسترسی نداشتهاند.
توسعه مهارتهای روایت در سینما
یکی از ابعاد علمی اهمیت اقتباس، تقویت و توسعه مهارتهای روایت در سینماست. اقتباس از آثار ادبی، چالشهای خاص خود را در فرایند تبدیل نوشتار به تصویر دارد، که این چالشها میتوانند به غنای تکنیکهای داستانگویی و تنوع در سبکهای روایی کمک کنند. فیلمسازان با بررسی و تحلیل ساختار داستانهای ادبی میتوانند به درک عمیقتری از پیچیدگیهای روایت دست یابند.
اقتباسهای ادبی اغلب بر پایه آثار شناختهشده و پرفروش تولید میشوند که این امر باعث میشود فیلمها از تبلیغات آماده برخوردار باشند و بر جلب توجه مخاطبان تأثیر مثبتی بگذارند. فیلمهایی نظیر اقتباسهای هالیوودی از آثار مشهور ادبی، نشان دادهاند که چگونه میتوان از محبوبیت قبلی یک کتاب بهرهبرداری کرد و به موفقیت تجاری دست یافت.
با استفاده از داستانهای ادبی، سینما میتواند دامنه موضوعی و محتوایی خود را گسترش دهد و به مضامین جدید و متنوعی دست پیدا کند. داستانهایی که پیش از این در زمانهای مختلف نوشته شدهاند، با اقتباس به سینما منتقل میشوند و این تنوع به غنای موضوعات فیلمها میانجامد.
فیلمهای اقتباسی با ارائه داستانها و شخصیتهای آشنا، میتوانند پیوندهای احساسی عمیقتری با مخاطبان برقرار کنند. این ارتباط ممکن است بر اساس آشنایی قبلی با کتاب باشد که میتواند باعث ایجاد همذاتپنداری و تجربهی احساسی غنیتر برای تماشاگر شود.
به نظر میآید یکی از کاستیهای چشمگیر سینمای ایران، عدم توجه به اقتباس از آثار ادبی است. این موضوع نه تنها به محدود کردن دامنه موضوعی و محتوایی فیلمهای ایرانی منجر شده، بلکه مانعی بر سر راه تعامل سازندهتر بین ادبیات غنی فارسی و سینما ایجاد کرده است.
یکی از مهمترین دلایل عدم توجه به اقتباس در سینمای ایران، شاید به آشنایی محدود تهیهکنندگان و کارگردانان با آثار ادبی برگردد. این بیتوجهی ممکن است ناشی از کمبود مطالعه، و یا پیشفرضهای اشتباه درباره میزان علاقهمندی مخاطبان به محتوای اقتباسی باشد.
در بسیاری از موارد، تولیدکنندگان سینما بهجای جستجو در عرصه ادبیات، به ایدههای تکراری و فرمولهای داستانی متکی میشوند که در نهایت به کاهش کیفیت و تنوع در تولیدات سینمای ایران منجر میشود.
سینمای ایران با بهرهبرداری از گنجینه ادبی خود میتواند به پویایی و غنای بیشتری دست یابد. اقتباس، نه تنها پلی است میان دو هنر قدرتمند، بلکه میتواند به عنوان محفلی برای به نمایش گذاشتن تاریخ، فرهنگ و جامعه ایران در سطحی بینالمللی عمل کند. این تعامل میتواند به ارتقای سطح کیفی و محتوایی سینمای ایران کمک کرده و آن را به جایگاه شایستهتری در جهان سوق دهد.