گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ مارز پرادو، دانشجوی آمریکایی دکتری علوم سیاسی گرایش مسائل ایران دانشگاه تهران: با نزدیک شدن به چهلمین روز از شهادت فرمانده یحیی سنوار (۲۰۲۴-۱۹۶۲)، بسیاری در جمهوری اسلامی ایران به دنبال بزرگ داشت شخصیت این فرد بینظیر میباشند. برای نشان دادن ارزش شخصیت ایشان ابتدا باید به برخی از جنبههای کلیدی زندگی ایشان اشاره کرد.
او زاده اردوگاه آوارگان خان یونس در غزهی تحت محاصره بود. والدین سنوار پس از نکبت سال ۱۹۴۸ مجبور به فرار از مجدل عقسلان و سکونت در این اردوگاه شدند. زندگی در اردوگاه با محدودیتهای تحقیرآمیز تحمیلی از جانب صهیونیسم همراه بود و ارتباط با جهان بیرون را بسیار دشوار میساخت؛ با این حال یحیی مانند سایر همنوعان فلسطینی خود بر این محدودیتها فائق آمد و از جهان الهام پذیرفت و به جهان الهام بخشید.
زمان تحصیل در دانشگاه اسلامی غزه به فعالیت در بلوک اسلامی مشغول شد. در سن ۲۰ سالگی مانند سایر فلسطینیان به دلیل فعالیتهای ضد صهیونیستی بارها دستگیر شد. در سال ۱۹۸۵ در حلقه داخلی نزدیکان شیخ احمد یاسین، رهبر معنوی و بنیان گذار حماس که شاخهای از مقاومت اسلامی است و ریشه در جریان اخوان المسلمین دارد، وارد شد. در سال ۱۹۸۹ مجددا دستگیر و به حبس ابد، معادل ۴۲۶ سال محکوم گشت.
در زندان علاوه بر یادگیری زبان عبری به مطالعه فرهنگ و سیاست دشمنش پرداخت و اندوختههایش را به سایر زندانیان نیز میآموخت. در سال ۲۰۰۴ رمان خار و میخک را نوشت. در پیشگفتار این رمان آمده است که دهها نفر برای نسخه برداری، حفظ و مخفی نگاه داشتن این کتاب از ماموران اسرائیلی تلاش کردند تا این اثر به دست خوانندگان برسد. احمد، شخصیت اصلی رمان، تصویری از زندگی مهندسی شده فلسطینی که با المانهای فقر، غذای جیرهبندی شده، محدودیتهای رفت و آمد، تخریب خانهها، دستگیری، شکنجه، باج خواهی و ... همراه است بدست میدهد.
او سعی میکند لایههای مختلف اشغالگری، استعمار و خشونتی که تاریخ و حیات فلسطینی را شکل میدهد را ترسیم کند و با نشان دادن ریشههای شکلگیری جریانات مبارز، تبارشناسی اخلاقی فلسفی از مقاومت فلسطین برای خواننده عرضه میکند. سنوار در این اثر ما را به قلب درگیری فرد با اصول آزادی خواهانه برای ملتها رهنمود میسازد.
نکته قابل توجه در مواجهه اسرائیلیان با شهید سنوار آن است که از طریق تقلیل جریان مقاومت به یک فرد ترور شده مواجهه خود با شکست را برمیسازند. عبدالجواد عمر، تحلیلگر دانشگاه برزیت میگوید: «صهیونیست تحت تاثیر میراث شرق شناسان هنوز معتقد است که با ترور یک فرمانده یا رهبر میتواند ایده و جریان مقاومت را فرو ریزد. این تصور منجر به شکلگیری تصویری اغراق آمیز از پیروزی میشود و این حقیقت عمیق را نادیده میگیرد که مقاومت تنها یک ایده موقت نیست. اروپائیان هنوز ساده لوحانه بر این باورند که جوامع ما تحت تاثیر و قائم به اشخاص اداره و هدایت میشوند و بدین ترتیب دست به ترور فرماندهان ما میزنند». ما نیز باید مراقب باشیم تا مبادا دچار این اشتباه شده و بدین ترتیب لازم است تا نه فقط با شخصیت سنوار بلکه با اندیشه او که به خوبی در خار و میخک نهفته است آشنا شویم.
در صفحات این کتاب نمیتوان از پیامهای وظیفه شناسانه، انتظار و فداکاریهای بلند مدت برای رسیدن به آزادی جمعی و رهایی که شامل همسایگان نیز میشود را نادیده گرفت. این رویکرد جمعی خود دلیلی بر خفه کردن سیستماتیک صدای فلسطینیان و انزوای جهانی آنان میباشد. برای مستکبران، زندان ابزار خفه کردن انقلابها و جدا کردن آزادیخواهان از جامعه بومی خود میباشد. انزوا به معنای جدا کردن جامعه از روایاتی است که ظرفیت تحریک روح را دارند. اگر اینها موارد کافی برای خواندن خار و میخک نیست این را در نظر بگیرید که چگونه محوطه زندان صهیونیستی تلاش میکند تا مبارزه را برای یک ملت ممتنع سازد و این رمان که خود نمادی از مبارزه است از دل آن بیرون میآید. به گفته احمد سعادت، آنها میدانند که ما واقعا میتوانیم جهانی دیگر بسازیم و عمیقا از این میترسند. این وحشت برای آنان شکست است و برای ما نوید پیروزی.
برای مثال میتوان این را به یاد آورد که چگونه فلسطینیان علیرغم قطعی اینترنت و ویرانی مخابرات توانستند تصاویر مبارزه و مقاومت در غزه را که نه کسی میتواند به آن سفر کند و نه کسی از آن خارج میشود را به جهانیان مخابره سازند. آنان قدرت و تسلط خود در روایت مقاومت را تقویت کردند. کار فکری و فرهنگی با استفاده از نمادهای مقاومت در ۷۰-۱۹۶۰ نمونهای اولیه است و امروزه توسل به جهان بیرون، منطق اجتناب ناپذیر مقاومت بومی قویتر از گذشته روایت میشود. خالد قدومی نماینده حماس در جمهوری اسلامی یادآور میشود که موفقیت فلسطینیان در برقراری ارتباطات بخشی از دیپلماسی جامع آنها میباشد که علاوه بر حق مقاومت مسلحانه، شامل هنر و ادبیات نیز میشود.
به عنوان یک نکته جانبی باید گفت در زمانی که ایرانیان به بهای پرداخت شده برای حمایت از فلسطینیها اشاره میکنند، در طول یک قرن، میلیونها نفر توسط نیروهای آمریکایی- صهیونیستی- اروپاییِ حاضر در منطقه و به بهای مقاومت و مبارزه کشته شدهاند. این امر اهمیت به پیوستن به انتفاضه جهانی و همبستگی و ایجاد شبکههای بزرگتر را نشان میدهد. این ما را به خیابانهای تهران برمیگرداند. اخیرا کمپین عمومی با عنوان «ایران همدل» به وجود آمده است؛ پوسترهایی زیادی با تصاویری از مردان و زنانی که کودکان را به آغوش میگیرند، امدادگران داوطلب و جنایات اسرائیل در غزه و لبنان در سطح شهر پر شده است و در پایین برخی از آنها شعر سعدی «بنی آدم اعضای یک پیکرند» نوشته شده است. در مرکز شهر تهران نمایشگاه هنری برای نمایش درد، رنج، ویرانی، مرگ و زندگی فلسطینی برگزار شده است. یک زمین بازی با قدم گاههای ۱ تا ۱۰ که بازی بچگانهای را بازسازی میکند و آمار کشتار کودکان فلسطینی، هر ۱۰ دقیقه کشته شدن یک کودک را نشان میدهد. چفیهای از دستگاه بافندگی بیرون آمده و الگو زیگزاگی آن به پرندگان آزاد تبدیل میشود؛ یک دیوار آپارتاید که اگر از لا به لای شکافهای آن نگاه کنید، میتوانید تودهای از خرابه و خون را مشاهده کنید. یک مبل به عنوان نمادی از شهادت یحیی سنوار و آیهای که میگوید «مبادا گمان کنید که شهید کشته شده است، بلکه او زنده میباشد و نزد خداوند روزی دریافت میکند».
سعدی میگوید «تو کز محنت دیگران بیغمی، نشاید که نامت نهند آدمی». نسل کشی دنیای امروز تمرینی است برای آدمیت؛ عملی که ترحم معنا نمیشود بلکه به انسانیت میافزاید. ماری ترفه در مقاله حدود شهادت (گواهی) از ما میخواهد که با عمل سیاسی، بیان زندگی را تمرین کنیم و بیطرفی را به جهان پس از مرگ واگذاریم. به بیان دیگر و برگرفته از گفتگو با یکی از دوستان ما در جنوب لبنان، اکنون وقت نوحه و عزاداری نیست بلکه زمان عمل میباشد. اما منظور از این عمل چیست؟ شاید ما نتوانیم به جبهه فیزیکی بپیوندیم، اما آشنا شدن با فکر و جهان مقاومت خود یک عمل سیاسی میباشد و ادعای زنده بودن و تحول خواهی در خود دارد. برای پا گذاشت در این مسیر چه کاری بهتر از همراه شدن با صفحات رمان تاریخی خار و میخک در این چهلم تاریخی؟
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.