گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو به نقل از فورین افرز: اگر سوریه در هرجومرج فرو رود، این تنها یک فاجعه انسانی نخواهد بود، بلکه به این معنا خواهد بود که بقای بشار اسد توجیهپذیر بوده و خواهد بود.
تا قبل از سقوط نظام سوریه در هشتم دسامبر (۱۷ آذر)، بسیاری از کشورها به دلایلی تمایلی به پایان حکومت بشار اسد نداشتند. دلیل اصلی این نگرانی، ترس از این بود که چه چیزی جایگزین نظام او خواهد شد: حکومتی از تندروهای افراطی، خونریزیهای فرقهای و هرجومرجی که نه تنها سوریه بلکه بخش بزرگی از خاورمیانه را در بر خواهد گرفت.
این چشمانداز هولناک، همواره بزرگترین توجیه دولت بشار اسد برای بقای خود بود. او و حامیانش اینگونه استدلال میکردند که تنها راه جلوگیری از فروپاشی و فاجعه در کشور، ادامه حکومت او است. بسیاری از ناظران بینالمللی و حتی سیاستگذاران خارجی نیز این استدلال را باور داشتند. در سال ۲۰۱۵، زمانی که مخالفان مسلح به اسد نزدیک شدند و احتمال سقوط او افزایش یافت، مقامات آمریکایی این احتمال را یک «پیروزی فاجعهبار» توصیف کردند.
اکنون اما اسد دیگر در قدرت نیست. مردم سوریه در خیابانهای دمشق جشن گرفتهاند، گروههای مخالف به دنبال سازماندهی انتقال قدرت هستند و جهان در انتظار مشخص شدن پیامدهای این سقوط است. آنچه باقی مانده، کشوری تکهتکه و ویران است. هر دولتی که جایگزین اسد شود، چه یک دولت مرکزی و چه یک ائتلاف از گروههای مسلح پراکنده، باید در میان این ویرانیها حکومت کند؛ شرایطی که موفقیت در آن بسیار دشوار است.
از سوی دیگر، عملکرد ضعیف بسیاری از گروههای مخالف سوری در مدیریت مناطق تحت کنترلشان، امیدها برای آیندهای روشن را کاهش میدهد. اما علیرغم همه این مشکلات، موفقیت سوریه در برقراری ثبات و بازسازی کشور، برای همه ضروری است. مردم سوریه دیگر توان تحمل درگیری و ویرانی بیشتر را ندارند و جامعه بینالمللی نیز نمیتواند شاهد سقوط کامل سوریه باشد.
اکنون، کشورهایی که به آینده سوریه اهمیت میدهند، باید تلاش کنند تا از وقوع بدترین سناریوها جلوگیری شود. این شامل تشویق به یک انتقال قدرت صلحآمیز و فراگیر و همچنین ارائه کمکهای انسانی و اقتصادی کافی است.
در سال ۲۰۱۱، دولت بشار اسد تلاش کرد یک جنبش اعتراضی گسترده را سرکوب کند. این اعتراضات که در ابتدا صلحآمیز بود، به سرعت به یک شورش مسلحانه تبدیل شد.
در مراحل مختلف جنگ داخلی سوریه، حکومت اسد چندین بار در آستانه سقوط قرار گرفت. اما دخالتهای نظامی ایران و روسیه، نقش حیاتی در بقای او ایفا کردند. حمایت این دو کشور باعث شد که ارتش سوریه بتواند بخشهای وسیعی از کشور را بازپس گیرد و مخالفان را به عقب براند. بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، نیروهای اسد با بمباران مداوم مناطق تحت کنترل مخالفان، بخش بزرگی از کشور را دوباره تحت کنترل خود درآوردند.
با این حال، جنگ به تدریج به یک بنبست طولانی کشیده شد. ترکیه توانست مناطق تحت کنترل مخالفان در شمال سوریه را تثبیت کند، در حالی که نیروهای سوریه دموکراتیک، که تحت حمایت ایالات متحده بودند، بخش شرقی کشور و منابع ارزشمند آن مانند زمینهای کشاورزی و منابع نفت و گاز را در کنترل خود گرفتند.
در همین زمان، تحریمهای شدید آمریکا و بحران اقتصادی لبنان، سوریه را به سمت یک بحران اقتصادی عمیقتر سوق داد. این وضعیت باعث شد که نهادهای دولتی و ارتش سوریه ضعیفتر شوند و دولت در بازسازی مناطق بازپسگرفتهشده از تروریست ها ناتوان شود.
در سال ۲۰۲۳، در حالی که ایران و روسیه به دلایل دیگر درگیر بودند، مخالفان مسلح باقیمانده در سوریه فرصت را غنیمت شمردند. در ماه نوامبر، گروه هیئت تحریر الشام به همراه سایر مخالفان، از پایگاه خود در ادلب به سمت حلب حمله کردند. سقوط حلب باعث شد که ارتش سوریه به سرعت در سراسر کشور شکست بخورد.
در هشتم دسامبر، مخالفان از شمال و جنوب به دمشق نزدیک شدند. در همین زمان، بشار اسد سوریه را به مقصد روسیه ترک کرد. سقوط حکومت او که بیش از ۱۳ سال درگیر جنگ داخلی بود، در کمتر از دو هفته رخ داد.
اکنون، در دمشقِ پس از اسد، تحریر الشام تلاش میکند تا یک فرآیند انتقال قدرت منظم را مدیریت کند. این گروه، «دولت نجات سوریه» را که پیشتر در ادلب تشکیل داده بود، بهعنوان یک نهاد انتقالی معرفی کرده است. نیروهای امنیتی تحریر الشام در سراسر دمشق مستقر شدهاند و ایستگاههای بازرسی در نقاط کلیدی کشور ایجاد کردهاند.
اما حکمرانی بر کل سوریه چالش متفاوتی است. تحریر الشام، که از دل جبههالنصره (شاخه سابق القاعده در سوریه) پدید آمده، سابقهای بحثبرانگیز دارد. اگرچه این گروه در سال ۲۰۱۶ از القاعده جدا شد و تلاش کرده تصویر خود را بهعنوان یک گروه معتدل بازسازی کند، اما هنوز توسط بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده و سازمان ملل، بهعنوان یک گروه تروریستی شناخته میشود.
در سالهای اخیر، تحریر الشام سعی کرده با تأکید بر حاکمیت قانون و نهادهای حکومتی، تصویری از ثبات ارائه دهد. رهبر این گروه، ابومحمد الجولانی، بارها در مصاحبههای عمومی تلاش کرده به جامعه بینالمللی و مردم سوریه اطمینان دهد که این گروه به تنوع دینی و قومی کشور احترام میگذارد.
پیامد سقوط نظام اسد نه تنها محدود به سوریه، بلکه امنیت منطقه را تهدید خواهد کرد. کشورهای همسایه، بهویژه ترکیه و رژیم صهیونیستی، ممکن است با هدف تأمین منافع خود در سوریه دخالت کنند، اما این دخالتها میتواند اوضاع را پیچیدهتر کند.
ترکیه احتمالاً به سیاست سختگیرانه خود علیه نیروهای کرد ادامه خواهد داد، در حالی که رژیم صهیونیستی نیز با حملات هوایی به دنبال کاهش نفوذ ایران در سوریه است. چنین دخالتهایی ممکن است تلاشها برای برقراری صلح و ثبات را ناکام بگذارد و شرایط را برای رقابتهای منطقهای فراهم کند.
برای جلوگیری از بدترین سناریوها، جامعه بینالمللی باید بهسرعت کمکهای اقتصادی و انسانی ارائه دهد. سوریه در شرایط کنونی به یک فرآیند انتقال قدرت صلحآمیز و فراگیر نیاز دارد. بدون حمایتهای لازم، این کشور با خطر فروپاشی کامل روبهرو خواهد شد، و این وضعیت نه تنها سوریه بلکه تمام منطقه را بهطور جدی تهدید خواهد کرد.