به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) نامه ای خطاب به دغدغهمندان حوزه عفاف و حجاب نوشت.
متن این نامه به شرح زیر است:
قانونی که مقبولیت اجتماعی برای آن ایجاد نشود، به شکاف جامعه منجر میشود
﷽
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
قرآن کریم، سوره آل عمران آیه ۱۰۳
برادران و خواهران دغدغهمند حوزه حجاب و عفاف،
سلام علیکم؛
انقلاب اسلامی ایران صحنه اتحاد عموم ملت ما بود که پس از سالها منازعه میان مردم با یکدیگر و با دولت حاکم، رویدادی کم نظیر در تاریخ هزاران ساله این مرز و بوم به حساب می¬آمد. علایق و سلایق مختلف علیرغم اختلاف نظرهای سیاسی، اعتقادی و مذهبی خود ذیل یک بزرگمرد گرد آمده و برای تحقق شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بر سر سرنگونی رژیم دیکتاتور پهلوی یکدل شدند. این همدلی مژده از ساخت ایرانی قوی میداد که خود را فراتر از نظم موجود جهان تعریف مینمود. آرمانی که صد البته برای مستکبرین این عالم خطرناک بوده و جایگاه آنها به عنوان حافظان نظم موجود را زیر سوال میبرد. بدیهی است که در برابر این حرکت عظیم بی تفاوت نبوده و در طول سالیان پس از انقلاب از طریق انواع و اقسام فشارها و فریب¬ها، موانعی جدی در تحقق شعارهای انقلاب ایجاد نمودند؛ موانعی که هر بار چالشی را در یکی از حوزه¬های اداره امور کشور آفرید. در برهه کنونی و به خصوص در سالیان اخیر، این انقلاب از همه جهت و توسط همه سازمان¬ها، کشورها و افراد مختلف که در جبهه باطل و استکبار قرار گرفته¬اند مورد تهاجم و هجمه قرار گرفته است.
امروز شرایط کنونی منطقه به گونهای است که رهبر انقلاب اینگونه آن را توصیف میکنند که هم برای دشمن صهیونیستی «شرایط مرگ و زندگی» است و هم برای جبهه حق به این صورت است. این میزان از اهمیت شرایط کنونی انقلاب و جبهه حق بیش از پیش ضرورت این نکته را روشن می¬کند که به چه میزان، اقدامات مسئولین و مردم میتواند نقش تعیین کننده و حیاتی در تعیین سرنوشت و وضعیت کشور داشته باشد.
در حال حاضر یکی از نقاط بسیار مهم و کلیدی که دشمن جهت آسیب رساندن و ضربه زدن به انقلاب بر آن تکیه کرده است و آن را به خصوص در یک یا دو سال گذشته نقطه محوری تحرکات خود قرار داده است موضوع فرهنگ و به طور خاص پوشش بانوان جامعه به حساب می¬آید. به مرور زمان صحنه¬هایی بیش از پیش هنجارشکن و ضد ارزشهای دینی، کوچه و خیابان شهرها را فراگرفت تا آنکه واکنش قشر حزب اللهی را برانگیخت و اغلب تصمیم گرفتند که صرفا از طریق تذکر لسانی، مواجهه سلبی و همچنین مطالبه اجرای قانون عفاف و حجاب توسط دولت، به اصلاح روندهای موجود بپردازند.
نیک میدانیم که بر مبنای آیه «و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» پیششرط و لازمه امر به معروف و نهی از منکر، ولایتی است که میان مومنین در جامعه اسلامی وجود دارد؛ ولایتی که از آن به نوعی پیوند و محبت تعبیر میشود که حول امام جامعه شکل میگیرد. ما معتقدیم پرتوی از این ولایت میان مومنین به رهبری امام راحل (ره) و در راه رسیدن به عدالت و استقلال و آزادی در جامعه ایران شکل گرفت و رشته پیوندی محکم میان عموم مردم ایجاد کرد. اکنون باید اندیشید جامعه امروز که پس از گذشت چند دهه از شکل گیری نظام اسلامی علیرغم موفقیتها شاهد کثرت مشکلات اقتصادی و سیاسی و… که ناشی از فشار حداکثری دشمنان خارجی و همچنین ناکارآمدی برخی مسئولین داخلی بوده و مانع از تحقق کامل وعدههای انقلاب گشت، آیا به همان میزان و بلکه بیشتر به یکدلی و صمیمیت جامعه ابتدای انقلاب نیازمند نیست؟ آیا روحیه ایثار و فداکاری که در اقشار مختلف مردم موج میزد و بزرگ مردان و زنانی را روانه جبهه¬های جنگ و پشتیبانی آن میساخت امروز هم به میزان همان روزهای آغازین در بحبوحه جنگی پیچیده و همه جانبه لازم نیست؟ آیا غفلت از تقویت همبستگی اجتماعی و تالیف قلوب مردم با یکدیگر در حالی که تنها صدای قانون قانون ما بلند باشد ما را به جامعهای دستهدسته و گروهگروه که رشته پیوند خویش را از دست داده تبدیل نخواهد کرد؟ در شرایطی که روزانه صدها رسانه سعی بر شوراندن و متنفرسازی مردم از یکدیگر دارد، نوع مواضع و مطالبات ما ممکن نیست تکمیل کننده پازل آنها در خشکاندن هر نوع عطوفت و همدلی بین مردم باشد؟ در حالی که از قبل دستپخت الگوهای غربی در حکمرانی و در سبک زندگی جامعه با طعم تلخ «شکاف طبقاتی» و عقب ماندگی در عدالت روبرو شده است، ادامه همین دست فرمان بدون توجه به ضرورت تدبیر برای اختلاف سلایق و نظرات و نادیده انگاشتن آن ما را به «شکاف قلوب» نمی¬رساند؟ بلای خانمان سوزی که اگر اتفاق افتاد هم آتش به رابطه مردم با حاکمیت میزند و هم مردم با مردم. در شرایط حساسی که باید وحدت در دشمنی با استکبار اولویت یک جامعه ایمانی ما باشد آیا شایسته است تا با فشار بر دولت، خواستار مداخله سلبی در امر حجاب شد؟ آیا تنها رسالت مسلمان انقلابی برای اجرای حکم الهی به میدان فرستادن حاکمیت دینی برای مقابله با هر گونه بی دینی و بد عملی است؟ آیا این وظیفه مهمتر قشر حزب اللهی نیست که یک مرحله عقب¬تر رفته و برای فراهم نمودن پیششرط¬های نهی از منکر، در پی احیای پیوند و محبت میان مردم باشد؟ حقیقت این است که کشاندن مرز خودی و غیر خودی از مردم و دشمنان ملت ایران به مردم با مردم و بعضا بیگانه قلمداد کردن سایر اقشار مردم میان ما و آنها فاصله انداخته و موجب شده تا دیگر گوشی برای شنیدن آنچه در دل داریم و دارند نباشد. القصه وظیفه اصلی ما امروز، فهمیدن مردم است. ما باید خود را به آنها نزدیک کنیم، باید خواستههای آنها را بدانیم و شنوای اعتراض آنها باشیم. تحقق حجاب در جامعهای میسری است که بر مدار محبت سامان یافته باشد چرا که نهی از منکر در آن از سر دلسوزی است؛ وگرنه فشار بر مردم از طریق اجبار و مداخله سلبی قانون، جز عناد چیزی را به دنبال ندارد.
اینکه روحانیت در جریان انقلاب اسلامی، سردمدار عموم ملت ایران شد و آنها را در راستای احیای ارزشهای اسلامی بسیج کرد جز به این دلیل نبود که در میان عموم مردم میزیست، پیگیر مطالبات آنها بود و نیازهای آنها را به صورت دقیق شناخته بود. وظیفه ما برای تحقق ارزشهای انقلاب که حجاب نیز از موارد مهم آن به حساب میآید پیمودن راه پیشینیان است.
«جهاد تبیین» حلقه مفقوده یا لااقل کمرنگ کنشگری¬های ماست. ما در سالهای اخیر مدام شاهد تاکید رهبری مبنی بر شناساندن نقشه استکبار برای زنان ایرانی هستیم و اشاره به اینکه اگر بدانند چه کسانی در پشت پرده ماجرای کشف حجاب هستند خود دست به این کار نخواهند زد. اکنون از خود بپرسیم آیا وظیفه ما حزب¬اللهی¬ها جز تمرکز تلاشها در راستای عمل به این مطالبه رهبری است؟ چرا به جای آنکه نیروهای دغدغه مند را معطل و درگیر اجرای قانون توسط دولت کنیم که به هر نحو جامعه آمادگی پذیرش آن را ندارد، مسئله تبیین را در دستور کار آنها قرار نمیدهیم؟ وقتی تبیین از نقشه استعماری دشمن صورت بگیرد و اقناع افکار عمومی محقق شود زمینه برای اجرای قانون نیز توسط دولت فراهم خواهد آمد. وقتی دولت درگیر چالشهای عدیده اقتصادی است و در این میان اجرای قانون حجاب را دستمایهای برای سوء استفاده دشمن و فشار مجدد بر نظام و بر هم ریختن نظم عمومی میداند بدیهی است که در برابر اجرای آن مقاومت نموده و حتی از دستگاهی نظیر شورای عالی امنیت ملی برای ورود به مسئله کمک میطلبد! همه اینها به این خاطر است که در اثر کمکاری قشر حزب اللهی در زمینه تبیین نقشه¬های شوم دشمن در خصوص بی¬حجابی، غفلت بر اذهان و افکار مردم غالب گشته و به اثرات سوء بی حجابی در بلند مدت واقف نیستند. لذاست که ما با مقاومت در برابر هرگونه مداخله دولت در امر حجاب نیز مواجه میشویم.
بنابراین در شرایط کنونی آنچه به عنوان وظیفه دغدغه مندان حوزه عفاف و حجاب باید در دستور کار قرار بگیرد این است که با رویکردی ایجابی سعی بر تبیین نقشه استعماری دشمن و ایجاد مودت و محبت از دست رفته در بین عموم مردم داشته باشند تا ان¬شالله بدین وسیله نقشه خناسان داخلی و شیاطین خارجی را نقش بر آب کنند.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته