گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو علیرضا کیامهر- دانشجوی مقطع دکتری حکمرانی اقتصادی:
نمایش قدرت تکنولوژی و سرمایهداری نظارتی
افراد حاضر در تصویر نمایندگان اصلی اقتصاد دیجیتال و بزرگترین بازیگران عصر دادهها هستند. حضور آنها کنار یکدیگر، بر تسلط روزافزون شرکتهای بزرگ فناوری بر سیاست و اقتصاد جهانی تأکید دارد.
چهرههای مثل جف بزوس، ایلان ماسک، و دیگران نشاندهنده پیشبرد عصر «پلتفرمکراسی» و «دموکراسی الگوریتمی» است که در متن به آن اشاره شد.
۲. همگرایی قدرت اقتصادی و سیاسی
این تصویر تأکید دارد که مرزهای سنتی بین شرکتهای تجاری و نهادهای دولتی در حال کمرنگ شدن است. همانطور که اشاره شد، سرمایه نظارتی به دنبال تصاحب قدرت تصمیمگیری است و در این راستا، دولتها ممکن است به ابزارهای این شرکتها تبدیل شوند.
۳. نشانههای هژمونی فناوری
افرادی که در این تصویر هستند، نه فقط نماینده شرکتهای بزرگ، بلکه سمبل تغییرات بنیادی در ماهیت قدرت هستند. آنها قواعد سنتی دموکراسی را تغییر داده و نظام جدیدی مبتنی بر دادهها و الگوریتمها پایهریزی کردهاند.
۴. پایان دموکراسی سنتی
در متن به تأثیر این افراد در برچیدن نظمهای پیشین و جایگزینی آنها با قواعد جدید اشاره شده است. این عکس به نوعی «قاب تاریخی» دوران گذار از حکمرانی سنتی به حکمرانی مبتنی بر فناوری و داده است.
۵. فقدان انسانیت در نظم جدید
عدم حضور چهرههای نماینده جوامع انسانی (از جمله کارگران، کاربران، یا مردم عادی) نشاندهنده آن است که تصمیمگیریها و مسیر آینده، بیشتر در دست گروه کوچکی از افراد قرار گرفته است.
اگر بخواهیم این تحلیل را به رویکرد هرمنوتیکی مارک بویر ارتباط دهیم، میتوان گفت که این عکس نشاندهنده تغییر معانی حکمرانی و مفاهیم قدرت در عصر جدید است. دورانی که فناوری و سرمایه نظارتی، بازیگران اصلی آن هستند و بازبینی عکس با تمرکز بر حکمرانی نوین و بردگی مدرن موارد ذیل را می توان استفاد کرد.
۱. سرمایه نظارتی: ابزار کنترل نوین
برخلاف حکمرانیهای سنتی که از قدرت فیزیکی و قوانین آشکار استفاده میکردند، حکمرانی نوین با بهرهگیری از دادهها و الگوریتمها کنترل نامرئی ایجاد میکند. شرکتهای حاضر در تصویر، نماد این تحولاند: از طریق جمعآوری و تحلیل دادهها، رفتار انسانها نه تنها پیشبینی، بلکه جهتدهی میشود.
بردگی مدرن در اینجا به این معناست که افراد بهطور ناخودآگاه تحت کنترل پلتفرمها قرار میگیرند، در حالی که تصور آزادی دارند. این نوع حکمرانی به جای اجبار، با ایجاد وابستگی به ابزارها و شبکههای دیجیتال، تسلط را اعمال میکند.
۲. حاکمیت شرکتها بر دولتها
حکمرانی نوین به تدریج نقش دولتهای ملی را کاهش داده و شرکتها را به بازیگران اصلی قدرت تبدیل میکند. شرکتهایی مثل آمازون، متا، و تسلا دیگر محدود به مرزهای جغرافیایی نیستند. آنها فراتر از دولتها عمل کرده و حتی تصمیمات حکومتی را هدایت میکنند.
بردگی نوین در این حالت از طریق تضعیف حاکمیت ملی و جایگزینی آن با حاکمیت دادهای اعمال میشود.
۳. از شهروند به کاربر: تغییری بنیادی
شهروندان در این عصر، دیگر نقش فعالی در سیاست و اجتماع ندارند. آنها به کاربران پلتفرمها تبدیل شدهاند، و هویتشان از طریق تعاملات دیجیتال تعریف میشود. این تغییر باعث میشود افراد بیشتر به جای کنشگر اجتماعی، مصرفکننده داده و محصول شوند.
این فرآیند، نوعی «بردگی دیجیتال» است که در آن، آزادی افراد با لذتهای لحظهای دیجیتال مبادله شده است.
۴. فروپاشی حریم خصوصی: ابزار نظارت همیشگی
در این دوران، مرز بین زندگی شخصی و نظارت عمومی کاملاً از بین رفته است. هر رفتار، خرید، و حتی احساسات افراد به داده تبدیل شده و برای بهرهبرداری فروخته میشود.
این نوع نظارت، انسانها را به «بردگان داده» تبدیل میکند که تمام زندگیشان برای بهرهبرداری تجاری در دسترس است.
۵. مشروعیتبخشی به قدرت جدید
همانطور که پیر بوردیو اشاره میکند، قدرت اقتصادی زمانی که وارد سیاست میشود، به ابزار مشروعیتبخشی تبدیل میشود. این بازیگران جدید، با ادعاهای مثل نوآوری، پیشرفت، و ایجاد رفاه، مشروعیت خود را تثبیت کردهاند، اما در عمل، تسلطشان به معنای کنترل گسترده بر جوامع است.
۶. غایت بردگی مدرن: انحلال اراده فردی
هدف نهایی در این دوران، انحلال اراده فردی است. انتخابها و تصمیمهای افراد، نه بر اساس خواستههای حقیقیشان، بلکه بر اساس جهتدهی الگوریتمها شکل میگیرد.
این حالت، بردگی نهایی است: انسانی که تصور میکند آزاد است، در حالی که انتخابهایش از پیش تعیین شده است.
نتیجهگیری: دوران گذار به نظم جدید جهانی
آنچه در این عکس و تحلیل متن دیده میشود، فراتر از یک تغییر فناوری است؛ این یک انقلاب در معنای حکمرانی است. در این نظم جدید:
انسانها به ابزار کنترل و سودآوری تبدیل میشوند. دولتها ابزار مشروعیت شرکتها میشوند. هویت ملی جای خود را به هویت دیجیتال میدهد.
حکمرانی نوین، برخلاف دوران گذشته، نه بر اساس سرکوب آشکار، بلکه از طریق تسلط نامرئی و ایجاد وابستگی شکل میگیرد. این همان عصر بردگی نوین است که در آن، زنجیرها دیجیتالاند و کنترل در سایه جریان دارد.