به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ ترامپ در سال ۲۰۲۵ به نظر میرسد که مغرورتر، بیرحمتر و افراطیتر از همیشه باشد. او تمام تلاشش را به کار گرفته تا نهتنها قدرت خود را در داخل تثبیت کند، بلکه نفوذ آمریکا را در جهان به شکلی سلطهجویانه گسترش دهد. سیاستهای او بهویژه در قبال فلسطین و ایران در خاورمیانه و چین و روسیه در سطح جهانی، تهاجمیتر و بیملاحظهتر از همیشه شده است.
ترامپ در چهار سال دوم ریاستجمهوری خود، دیگر نیازی به اثبات خود ندارد و حالا با اعتمادبهنفسی خطرناک و بیپروایی نگرانکننده به دنبال اجرای سیاستهایی است که میتوانند جهان را درگیر بحرانهای تازه کنند. او همچنان سیاست «آمریکا اول» را دنبال میکند، اما این بار، با شدت و خشونت بیشتری به همپیمانان سنتی آمریکا فشار میآورد و از رقبا انتقام میگیرد.
ترامپ با نگاهی تحقیرآمیز به متحدان اروپایی، بارها اعلام کرده که دیگر حاضر نیست هزینههای امنیتی آنها را پرداخت کند و کشورهایی مثل آلمان و فرانسه را تهدید کرده که اگر سهم بیشتری از هزینههای نظامی ناتو را نپردازند، ممکن است آمریکا از این پیمان خارج شود. او اروپا را ضعیف و وابسته میداند و با زبانی توهینآمیز، رهبران این قاره را به سواری گرفتن از آمریکا متهم کرده است.
در خاورمیانه، ترامپ سیاستهای خطرناک و آشفتهای را دنبال میکند که میتواند منطقه را به آتش بکشد. او با همکاری مصر و قطر، نقشی در برقراری آتشبس بین حماس و اسرائیل داشت، اما در عین حال، پیشنهاد جنجالی و وحشتناک خود را مطرح کرد: جابجایی اجباری مردم غزه به صحرای سینا و کرانه شرقی اردن! این پیشنهاد که شبیه به یک پاکسازی قومی مدرن است، خشم فلسطینیها، اعراب و حتی برخی از همپیمانان آمریکا را برانگیخت.
همچنین، ترامپ با بیاعتنایی به حقوق فلسطینیها، از طرحهایی حمایت کرده که هدف آنها تبدیل غزه به «ریویرا خاورمیانه» و محو هویت فلسطینی این منطقه است. او سرنوشت میلیونها فلسطینی را به یک پروژه گردشگری تنزل داده و از اسرائیل خواسته تا فشارهای خود را بر این منطقه افزایش دهد.
در قبال ایران، ترامپ سیاستی تندروتر و خصمانهتر از گذشته را در پیش گرفته است. او نهتنها قصد دارد تحریمهای بیشتری علیه ایران وضع کند، بلکه احتمال حمایت از حملات نظامی را نیز افزایش داده است. برخلاف دوره اول که تنها به خروج از برجام اکتفا کرد، حالا به دنبال راههایی برای برخورد سختتر با ایران است. این سیاستهای تهاجمی و نسنجیده، منطقه را بیش از پیش به سمت درگیری و بیثباتی سوق میدهد.
در داخل آمریکا، ترامپ با کنترل بیشتر بر سیستم سیاسی و قضایی، حالا آزادی عمل بیشتری برای اجرای سیاستهای افراطی خود دارد. او توانسته است مقامات فدرال و امنیتی را تغییر دهد و دستگاههای نظارتی را تضعیف کند. برخلاف دوره اول که برخی از جمهوریخواهان سنتی مانع تصمیمات او میشدند، حالا بیشتر افراد اطرافش از حامیان سرسخت او هستند و هیچ مقاومتی در برابر تصمیمات جنجالی او وجود ندارد.
او در سیاست داخلی، بیش از پیش ضد مهاجر، ضد رسانه و ضد نهادهای دموکراتیک سنتی شده است. سرکوب مهاجران، اخراج گسترده آنها و سختتر کردن قوانین شهروندی از اولویتهای اصلی او هستند. ترامپ همچنین بهشدت در تلاش است تا قدرت مطبوعات مستقل را محدود کند و رسانههایی را که منتقد او هستند، تحت فشار بیشتری قرار دهد.
ترامپ در ۲۰۲۵ نهتنها نسخهای تکراری از خودش نیست، بلکه نسخهای افراطیتر، تهاجمیتر و غیرقابل پیشبینیتر است. او حالا با اعتمادبهنفسی خطرناک، تصمیماتی میگیرد که میتوانند جهان را به آشوب بکشانند.
اروپا تحت فشار است، خاورمیانه در آستانه بحران، روابط آمریکا با چین و روسیه تیرهتر از همیشه و دموکراسی در داخل آمریکا در حال تضعیف شدن. همه اینها نشان میدهد که ترامپ ۲۰۲۵، نهتنها نسخهای خشنتر از خودش در ۲۰۱۷ است، بلکه تهدیدی جدی برای ثبات جهانی نیز به شمار میرود.
اگر این روند ادامه یابد، جهان در چهار سال آینده باید خود را برای تصمیمهای جنجالی، بحرانهای دیپلماتیک و شاید حتی درگیریهای گستردهتر آماده کند.