به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ در سال ۲۰۰۷ ابزار جدیدی به نام آیفون وارد بازار شد. در ۱۸ سال پس از آن، تلفنهای هوشمند جهان را دوباره اختراع کردند. تقریباً ۷ میلیارد نفر دستگاهی را در دست دارند که فوراً پیامها را در سراسر جهان ارسال میکند (تقریباً ۲۳ میلیارد از آنها در روز)، سفرها را هدایت میکند، صورتحسابها را میپردازد، فیلمها را ضبط میکند، عکس میگیرد، سرگرمی ارائه میدهد، اینترنت را ترول میکند، به عنوان وسیلهای برای حواسپرتی و اختلال عمل میکند، اخبار مهم و بیهوده را پینگ میکند که باعث نگرانیهای روز شده است مهارتهای بین فردی، انسجام اجتماعی و سلامت روانی جوانان. تماس تلفنی که با بسیاری از احتمالات دیگر تحت الشعاع قرار گرفته است، میتواند عجیب باشد.
تلفن هوشمند نمادی مناسب از قدرت فناوری برای دگرگونی عمیق ارائه میدهد. همانطور که جهان با بحران آب و هوا مواجه است، تعجبی ندارد که هر چه بیشتر به فناوری متمایل شود، چیزی که آلوین تافلر آینده نگر آن را " موتور بزرگ و غرغر کننده تغییر " مینامد.
سرعت سرسام آور نوآوریهای تکنولوژیک به وضوح با پیشرفت کند سیاسی و عقب نشینی در تضاد است. شکاف بین تعهدات سیاسی و پیشرفت گسترده و رو به رشد است. انتشار گازهای گلخانهای هنوز به اوج خود نرسیده است. دمای جهانی همچنان به سطح بی سابقهای افزایش مییابد.
همانطور که آرتور سی. کلارک، آینده پژوه، کاشف و نویسنده داستانهای علمی تخیلی گفته است، ما در زمان تکثیر فناوریهایی زندگی میکنیم که «از جادو قابل تشخیص نیستند». جهان دانش لازم برای ویرایش ژنهای انسانی، ایجاد شبکه جهانی اطلاعات و ایجاد هوش مصنوعی را دارد. با این حال، نزدیک به یک قرن و نیم پس از اختراع لامپ، بشریت هنوز نتوانسته است ابزاری برای بیرون آوردن بیش از یک میلیارد انسان از تاریکی مطلق پیدا کند. اکنون جهان به دنبال نبوغ فناوری است تا پیامدهای پیشبینی نشده ناشی از فناوری شگفتانگیز عصر دیگری را که کشف کرده است چگونه از نیروی سوزاندن سوختهای فسیلی استفاده کند، برطرف کند؛ و بنابراین این سوال مطرح میشود: آیا جهان میتواند راه خود را برای خروج از بحرانهای درهم تنیده آب و هوا، محیط زیست و توسعه پایدار "تکنولوژیکی" کند؟
به گفته آژانس بینالمللی انرژی، تقریباً نیمی از کاهش انتشار دیاکسید کربن برای رسیدن به صفر خالص در سال ۲۰۵۰ به فناوریهایی بستگی دارد که در حال حاضر در مراحل اولیه یا توسعه هستند. بالا رفتن از چالش:
فن آوریهای جدید باتری در حال آمدن هستند تا انرژی بیشتری را در فضاهای کوچکتر و سبکتر جمع کنند، در برابر تخریب مقاومت کنند و هزینهها را کاهش دهند. نوآوریهای انرژی خورشیدی به دنبال راههایی برای قرار دادن پانلها بر روی سطوح و پنجرههای انعطافپذیر، تولید برق در شب و هنگام باران و قرار دادن پنلهای خورشیدی در فضای بیرونی هستند. تحقیقات انرژی بادی در حال ابداع راههایی برای تولید نیروی بیشتر با پرههای بزرگتر، برجهای بلندتر، فنآوریهایی است که از سرعت باد بسیار بالا و بسیار کم بهره میبرند، و مکانیسمهای هدایتی که به جلوگیری از کاهش جریان باد به توربینهای پایین دست کمک میکند.
با این حال، پیشتاز فناوری، با بویی از داستانهای علمی تخیلی، نگرانیهای جدید و ترسناکی را حتی در میان افرادی که روی آنها کار میکنند، ایجاد میکند (به مهندسی زمین خورشیدی برای انحراف پرتوهای خورشید مراجعه کنید). در واقع، در سال ۲۰۲۴، زمانی که جفری هینتون، دانشمند کامپیوتر، جایزه نوبل را برای کارش در زمینه یادگیری ماشینی دریافت کرد، او با احتیاط از این خبر استقبال کرد و گفت: «نگران هستم که پیامدهای کلی این امر ممکن است سیستمهایی باهوشتر از ما باشد که در نهایت کنترل را به دست بگیرند.
پاسخهای مهندسی به تغییرات آب و هوایی نیاز به ترکیبی قدرتمند دارد: چشم اندازی از آنچه میتواند باشد. فناوری که چشم انداز را عملی میکند. رویکردی که فناوری را از نظر اقتصادی مقرون به صرفه میکند؛ و محیطی که خود اکسیر نیرومندی از انگیزه اقتصادی و اراده سیاسی است که امکان افزایش مقیاس را - و با سرعت - ممکن میسازد.
کدام فناوریها این ترکیب را برای امسال و سالهای آینده پیدا میکنند؟ کدام یک گریزان خواهد بود، رندر همجوشی سرد بعدی؟
دنیا منتظر است که مثلا بداند:
آیا هیدروژن سبز - پایه اصلی انتشار گازهای گلخانهای که به سختی کاهش مییابد - بر نگرانیهای فزاینده در مورد هزینههای خود غلبه خواهد کرد؟ آیا فناوری میتواند بر هزینههای ذخیره سازی و توزیع غلبه کند؟
آیا تکنیکهای ذخیره و حذف کربن - مانند جذب مستقیم هوا و سایر اقدامات برای جذب، استفاده و ذخیره کربن - ارزش خود را ثابت خواهند کرد؟ آیا آنها میتوانند بر موانع موجود بر سر راه مقرون به صرفه بودن خود غلبه کنند؟
آیا ذخیره انرژی طولانی مدت معمای متناوب بودن انرژی تجدیدپذیر را حل میکند؟ آیا مبتکران میتوانند موانع هزینه را برای افزایش دوام فناوریهایی مانند نیروگاه آبی با ذخیره پمپ، باتریهای در مقیاس شبکه و هوای فشرده و سیستمهای گرانشی حل کنند؟
و سپس سوالاتی وجود دارد که توسط هوش مصنوعی مطرح میشود، که آماده تبدیل شدن به فناوری تعیین کننده عصر ما است.
به نظر میرسد دیروز، هوش مصنوعی تصوری دور از ذهن بود. امروزه یک ابزار کار روزمره است؛ و فردا؟ گفته میشود که هوش مصنوعی این قدرت را دارد که سرعت نوآوری را برای هر چیزی و هر چیزی تسریع کند: محدود کردن تغییرات آب و هوایی، پیشگامی در درمانهای پزشکی جدید، آموزش متناسب با سطح هر دانشآموز، و افزایش بهرهوری کارگران و تولید ناخالص داخلی ملی. جک کلارک، یکی از بنیانگذاران شرکت تحقیقاتی و ایمنی هوش مصنوعی، آنتروپیک، و مدیر سابق سیاست OpenAI، آن را با این جمله خلاصه کرد: فناوری هوشمندتر از انسانها میتواند یک قرن پیشرفت علمی در ۱۰ سال به ارمغان بیاورد.
هوش مصنوعی همچنین این قدرت را دارد که با گسترش شکافها و نابرابریهای دیجیتال موجود، هم در داخل و هم بین کشورها، شکلگیری مجدد جوامع را به روشهای عمیق سرعت بخشد. مانند انقلابهای صنعتی قبل از آن، عصر هوش مصنوعی یک نیروی مخرب خواهد بود، که تقریباً به طور قطع بهرهوری برخی از انسانها را افزایش میدهد و جایگزین دیگران میشود - حتی آنهایی که در نقشهای با مهارت بالا مدتها در مقابل اتوماسیون مصون هستند.
دارون آسم اوغلو، یکی از سه نفر از برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۲۴، استدلال میکند که باید اقداماتی برای تغییر مسیر نحوه استفاده و توسعه هوش مصنوعی برداشته شود تا شرکتها و دولتها را به هزینه کارگران و شهروندان توانمند نکند. هوش مصنوعی که در مسیر کنونی خود نظارتی ندارد، ممکن است جرقه نوآوری بزند، اما با هزینههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هنگفتی. در فهرست او: رقابت آسیبرسان، حریم خصوصی مصرفکننده و انتخاب مصرفکننده. خودکارسازی بیش از حد کار، دامن زدن به نابرابری، کاهش ناکارآمد دستمزدها، و ناتوانی در بهبود بهره وری کارگران؛ و آسیبرسان به گفتمان سیاسی، اساسیترین منبع حیات دموکراسی است.
در واقع، قدرت هوش مصنوعی به قدرت نیاز دارد. پیشبینی میشود که تقاضای برق مرتبط افزایش یابد – با یک «بدترین سناریو» در مجله علمی Joule که نشان میدهد هوش مصنوعی گوگل به تنهایی میتواند به اندازه ایرلند برق مصرف کند. در واقع، زمانی که بازیگران اصلی مانند گوگل، آمازون و OpenAI همگی قصد خود را برای استفاده از انرژی هستهای برای این نیازها اعلام کردند، این تصمیمها به عنوان یک سیگنال تأثیرگذار، لبه پیشروی یک «رنسانس هستهای» تفسیر شد.
یکی از معیارهای پتانسیل هوش مصنوعی برای استفاده از قدرت از مرحله ژئوپلیتیک میآید. این فناوری واحد، تنها تمرکز مجموعهای از اجلاسها و ابتکارات جهانی بیشماری است که هدف آن ایمن و فراگیر کردن آن است.
اما پس از آن خود فناوری همیشه به قدرت تبدیل شده است. فناوریهای جدید ابزار کشورهایی هستند که به دنبال اهداف خود هستند: اعمال نفوذ ژئوپلیتیکی، کسب مزیت اقتصادی، نمایش قدرت نظامی، کنترل روایت و شهروندان خود. علاوه بر این، با توجه به برنامههایی که عمدتاً توسط تعدادی از شرکتهای بزرگ فناوری تنظیم شدهاند، میتوان پرسید که آیا اولویت، منافع عمومی خواهد بود یا نتیجه نهایی شرکت.
فرصتها و ریسکها زیاد است. آیا پیشرفتها این امکان را برای کشورهای فقیر فراهم میکند که از فناوریهای قدیمی و آلودهکننده «جهش» کنند؟ یا اینکه مردم و کشورهای ثروتمندتر جلوتر خواهند رفت و فقرا را بیشتر پشت سر خواهند گذاشت؟
آیا از فناوریهای جدید برای ایجاد رفاه بیشتر و پر کردن شکافهای توسعه استفاده میشود؟ یا اینکه فناوریهای جدید صرفاً مشکلات قدیمی را به روشهای جدید تقویت میکنند و سلاحهای جدید جنگی و سایبری و ابزارهایی برای کمپینهای اطلاعات نادرست و سانسور ایجاد میکنند؟
آیا استخراج مواد معدنی حیاتی - «نفت جدید» برای گذار سبز - با سابقه ضعیف زیستمحیطی شیوههای استخراج سوختهای فسیلی شکسته میشود؟ یا به «استعمار سبز» منجر خواهد شد؟
در مصاحبهای در سال ۱۹۴۹، آلن تورینگ کار خود را بر روی یک دستگاه محاسباتی مورد بحث قرار داد، " ذهن مکانیکی " که میتوانست محاسبهای با چنین طول و پیچیدگی را انجام دهد، زمانی غیرممکن تلقی میشد. تورینگ، که در آینده به عنوان پدر علم کامپیوتر در نظر گرفته میشود، عبارتی را بیان کرد که اکنون بر روی اسکناسهای ۵۰ پوندی بانک انگلستان، ساخته شده از پلیمر، چاپ شده است. کلمات کیفیتی بی زمان دارند.
او گفت: این فقط یک پیشچشیدن چیزی است که قرار است بیاید و فقط سایهای از چیزی است که قرار است باشد.