
بحران رتبه بندی جهانی دانشگاههای ایران/ فرار نخبگان تا تحریم علمی
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- دریا وفایی؛ سالهای اخیر، دانشگاههای برتر ایران در رتبهبندیهای جهانی، از جمله رتبهبندی سایمگو (SCImago)، با افتی چشمگیر و نگرانکننده مواجه شدهاند. این روند نزولی که تا سال ۲۰۲۵ نیز ادامه یافته، نهتنها جایگاه علمی کشور را تضعیف کرده، بلکه آینده توسعه فناوری و نوآوری در ایران را به مخاطره انداخته است. رتبهبندی سایمگو، که بر اساس معیارهایی، چون تعداد مقالات منتشرشده، استنادات دریافتشده، همکاریهای بینالمللی و اثرگذاری پژوهشها عمل میکند، نشاندهنده عمق این بحران است. این یادداشت به بررسی دقیق و جامع ریشههای این سقوط پرداخته و راهکارهایی را برای احیای جایگاه علمی دانشگاههای ایران ارائه میدهد. برای درک این بحران، لازم است ریشههای آن بهصورت موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد.
۱. خروج گسترده نخبگان علمی
یکی از کلیدیترین عوامل تضعیف دانشگاههای ایران، مهاجرت اساتید، پژوهشگران و دانشجویان برجسته به خارج از کشور است. بی شک این پدیده، نتیجه مشکلات ساختاری همچون، کمبود امکانات پژوهشی پیشرفته، حقوق ناکافی و بوروکراسی خستهکننده است. برای مثال، نبود تجهیزات آزمایشگاهی بهروز یا دسترسی محدود به پایگاههای داده علمی، توانایی تولید پژوهشهای رقابتی را کاهش داده میدهدعدم برنامهریزی برای نگهداشت یا بازگشت و جذابیت دانشگاههای معتبر جهانی، بهویژه در اروپا، آمریکا و کانادا، با ارائه حقوق بالا، امکانات پژوهشی مدرن نخبگان ایرانی را هموار دبه سوی خود جذب میکند. پیامد این اتفاق، کاهش تعداد اساتید برجسته و پژوهشگران فعال که به طور مستقیم به افت تولیدات علمی، کاهش استنادات و تضعیف کیفیت آموزش منجر شده است. امروزه شاهد این هستیم که دانشگاههایی که زمانی بهعنوان قطب علمی شناخته میشدند، با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه شدند.
۲. کاهش شدید بودجههای پژوهشی
پژوهش، قلب تپنده هر دانشگاه است، اما کاهش مداوم بودجههای پژوهشی در ایران، توان علمی دانشگاهها را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. کمبود منابع مالی در سالهای اخیر، به دلیل مشکلات اقتصادی، سهم بودجه پژوهشی دانشگاهها بهطور قابلتوجهی کاهش داده است. نبود بودجه کافی، امکان خرید تجهیزات پیشرفته، اشتراک در مجلات علمی بینالمللی یا حتی تأمین مواد اولیه آزمایشگاهی را از دانشگاهها سلب میکند. این امر، بهویژه در رشتههای علوم پایه و مهندسی، که وابستگی زیادی به امکانات دارند، مشهود است. با محدود شدن منابع، دانشگاهها بهجای سرمایهگذاری در پروژههای نوآورانه و بلندمدت، به پژوهشهای کوچک و کمهزینه روی آوردهاند که اغلب اثرگذاری جهانی نخواهند داشت.
۳. انزوای علمی و ضعف تعاملات بینالمللی
تعامل با جامعه علمی جهانی، از جمله همکاریهای پژوهشی و تبادل دانش، برای ارتقای جایگاه دانشگاهها ضروری است. اما دانشگاههای کشور در این حوزه با چالشهای جدی همچون تحریمهای بینالمللی، دسترسی به منابع علمی، همکاری با دانشگاههای خارجی و حتی انتشار مقالات در برخی مجلات را دشوار کرده است. برای مثال، محدودیتهای مالی ناشی از تحریمها، پرداخت هزینههای انتشار مقالات (APC) را برای پژوهشگران ایرانی سختتر کرده است.برخلاف کشورهایی مانند چین یا هند که با برنامههای هدفمند، همکاریهای بینالمللی خود را گسترش دادهاند، ایران در سیاستهای منسجم برای توسعه این تعاملات نداشته است. یکی دیگر از این عوامل محدودیتهای ویزا، کمبود بودجه برای شرکت در کنفرانسهای بینالمللی و نبود برنامههای تبادل دانشجو و استاد، حضور پژوهشگران ایرانی در عرصه جهانی را کمرنگ کرده است که نتیجۀ آن انزوای علمی و کاهش اثرگذاری پژوهشهای ایرانی در همکاریهای بینالمللی بوده است.
۴. سیاستگذاریهای ناکارآمد و بوروکراسی پیچیده
بوروکراسی و فرآیندهای طولانی برای تصویب پروژههای پژوهشی، بیثباتی در مدیریت و تغییرات مکرر در سیاستها و مدیران ارشد دانشگاهها، ثبات لازم برای اجرای برنامههای بلندمدت را از بین برده است. پیامد این ناکارآمدیها، کاهش انگیزه اساتید و دانشجویان خواهد بود و در نتیجه بهرهوری علمی دانشگاهها را به حداقل میرساند.
۵. افت کیفیت آموزش و پژوهش
کیفیت آموزش و پژوهش، پایهایترین عامل موفقیت دانشگاههاست، اما متاسفانه این حوزه نیزدر کشور با چالشهایی مواجه استبسیاری از رشتهها با محتوای آموزشی دهههای گذشته تدریس شده و بهروزرسانی کافی صورت نگرفته است.تلاش برای افزایش تعداد مقالات، بدون توجه به کیفیت و اثرگذاری، به تولید پژوهشهای سطحی و کمارزش منجر شده است.
۶. مشکلات اقتصادی و اشتغال دانشجویان به مشاغل نامرتبط
در شرایط اقتصادی کنونی، فشارهای مالی بسیاری از دانشجویان را وادار کرده است تا به مشاغل غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود روی آورند. این وضعیت نهتنها تمرکز و انرژی آنها را از تحصیل و فعالیتهای پژوهشی منحرف میکند، بلکه فرصتهای لازم برای توسعه مهارتها و توانمندیهای مرتبط با حوزه تخصصیشان را نیز محدود میسازد. علاوه بر این، نظام آموزشی از برنامههای مؤثر و هدفمند برای آموزش کارآفرینی و مهارتهای شغلی متناسب با رشتههای تحصیلی بیبهره است. این کمبود، خلاقیت و نوآوری دانشجویان را که از ارکان اصلی پیشرفت علمی و حرفهای به شمار میروند، به شدت تحت تأثیر قرار داده و آنها را از مسیر شکوفایی علمی و عملی دور نگه میدارد.
شواهد آماری از روند نزولی
بررسی دادههای رتبهبندی سایمگو از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۵، شدت این بحران را نشان میدهد
دانشگاه تهران: از رتبه ۷۳۵ به ۱۰۳۰ (افت ۲۹۵ پلهای)
دانشگاه تربیت مدرس: از رتبه ۱,۵۴۵ به ۲,۷۵۲ (افت ۱,۲۰۷ پلهای)
دانشگاه شهید بهشتی: از رتبه ۳،۹۵۳ به ۴،۷۳۲ (افت ۷۷۹ پلهای)
دانشگاه صنعتی امیرکبیر: از رتبه ۲،۳۰۱ به ۲،۸۲۳ (افت ۵۲۲ پلهای)
دانشگاه صنعتی شریف: از رتبه ۲،۱۴۶ به ۳،۶۱۴ (افت ۱،۴۶۸ پلهای)
این ارقام، تنها بخشی از واقعیت را نشان میدهند، زیرا بسیاری از دانشگاههای دیگر نیز با افت مشابه یا حتی شدیدتر مواجه شدهاند.شاید وقت آن رسیده تا با کارهایی همچون تقویت زیرساختهای پژوهشی و افزایش بودجه تخصیص حداقل ۱٪ از تولید ناخالص داخلی به پژوهش (در مقایسه با میانگین جهانی ۲.۵٪). نوسازی آزمایشگاهها و دسترسی به پایگاههای داده علمی بینالمللی، بازنگری در سیاستگذاریها کاهش بوروکراسی با ایجاد سامانههای آنلاین برای تصویب و پیگیری پروژهها، ثبات در مدیریت دانشگاهها و جلوگیری از تغییرات سیاسی در سطوح ارشد دانشگاه، افزایش حقوق اساتید و پژوهشگران به سطح رقابتی با کشورهای منطقه، اجرای برنامه بازگشت نخبگان با تضمین شغلی و پژوهشی، توسعه تعاملات بینالمللی و امضای تفاهمنامههای همکاری با دانشگاههای برتر، افزایش سهمیه بورسیههای تبادل دانشجو و استاد و تسهیل حضور در کنفرانسهای بینالمللی با حمایت مالی دولتی از ادامه این روند نگران کننده جلوگیری کرد.
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.