آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۴۸۴۱۲
یادداشت دانشجویی|

هرمزستان/ اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیک تنگه هرمز روی تعاملات منطقه غرب آسیا

«بستن تنگه هرمز» آخرین کارت بازی جمهوری اسلامی برای مقابله با تهدیدات کشور‌های مختلف است؛ اما اگر شرایط منطقه بسیار حاد شود و قرار بر بازی کردن این کارت در بازی مناسبات بین‌المللی باشد، صدمات مهلکی به اقتصاد و به خصوص انرژی دنیا وارد خواهد شد که جبران آن نیازمند زمان طولانی خواهد بود.

هرمزستان/اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیک تنگه هرمز روی تعاملات منطقه غرب آسیا

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-امیررضا سالاری؛ یکی از عللی که همواره جهانِ سده بیستم و بیست و یکم را به جنگ و کشتار دچار کرده است، شهوت کشور‌ها برای حاکمیت بر نقاطی از جهان است که از نظر ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک، نقش تعیین‌کننده‌ای روی معادلات نظام بین‌الملل دارند؛ نقشی که در سال‌های اخیر پررنگ‌تر شده و جهان تک قطبی گذشته را وادار به حرکت به سمت چند قطبی شدن کرده است. در این بین، جمهوری اسلامی ایران، اگر می‌خواهد نقش مؤثری بر معادلات آینده در این جهانِ چند قطبی داشته باشد، باید توجه خود را معطوف این گزاره کند که اولاً اهمّیت ژئوپلیتیک خود را در بحبوحه تنش‌های فعلی جهان حفظ کرده و ثانیاً به وسیله دیپلماسی فعال، به‌خصوص در منطقه خاورمیانه، آن را ارتقا دهد.

در نیمه اول قرن بیستم دو نظریه مهم در حیطه ژئوپلیتیک مطرح شد که تأثیر بسیار زیادی روی نوع کنش کشور‌ها در چارچوب نظام بین‌الملل داشته و دارد؛ نظریه هارتلند و نظریه ریملند.

هالفورد مکیندر، نظریه‌پرداز انگلیسی، بر اساس نظریه هارتلند معتقد بود که هر کشوری که از فلات مرکزی سیبری گرفته تا رود ولگا در اروپا و بلندی‌های هیمالیا، مغولستان و زاگرس ایران را تحت کنترل داشته باشد، در واقع بر کل جهان حکومت خواهد کرد. همچنین نیکولاس اسپایکمنِ هلندی، مبدع نظریه ریملند، معتقد بود قدرت اصلی جهان و به‌خصوص قدرت اقتصادی، در حاشیه رودها، تنگه‌ها، دریا‌ها و بنادر متمرکز است و هر قدرتی که بر سه تنگه مالاکا، هرمز و باب المندب مسلّط باشد، در واقع بر کل دنیا مسلّط خواهد بود. پس بنابر گزاره‌های فوق، ایران جزو محدود کشور‌هایی است که در هر دو نظریه مطرح شده و نقش‌آفرینی مستقیم دارد به‌طوری که منطقه آزاد چابهار، مرکز ثقل نظریه ریملند است و حتی می‌تواند محل تلاقی دو نظریه فوق باشد.

تنگه هرمز نیز یکی از مهم‌ترین آبراهه‌های جهان است که بخش زیادی از اهمیت فعلی ژئوپلیتیک ایران، به واسطه تسلط بر این تنگه است. در ادامه به بررسی تنگه هرمز و علل اهمیت آن خواهیم پرداخت.

تنگه هرمز «دقیقاً» کجاست؟

تنگه هرمز با مختصات جغرافیایی ۲۶ درجه و ۳۴ دقیقه عرض شمالی و ۵۶ درجه و ۱۵ دقیقه طول شرقی، نقطه اتصال بین خلیج فارس و دریای عمان است که از شمال به ایران و از جنوب به شبه‌جزیره مُسَندَم متصل می‌شود. شبه‌جزیره فوق، متعلق به استانی به همین نام در کشور عمان است، امّا بخشی از آن نیز تحت حکومت امارت رأس‌الخیمه کشور امارات متحده عربی است.

طول تنگه هرمز حدود ۹۰ مایل دریایی (۱۶۷ کیلومتر) و عرض آن بین ۲۱ تا ۵۲ مایل دریایی (۳۹ تا ۹۶ کیلومتر) متغیّر است. عمق این تنگه از خلیج فارس بیشتر است و در برخی نقاط به ۱۰۰ متر هم می‌رسد، امّا عرض آن در وسیع‌ترین نقطه به ۱۸۰ کیلومتر می‌رسد که آن هم در جایی از تنگه تا حدود ۳۸ کیلومتر کاهش می‌یابد که از این میان عرض مسیر کشتیرانی در هر جهت تنها حدود سه کیلومتر است؛ بنابراین امکان کنترل تنگه برای نیرو‌های نظامی به راحتی میسّر می‌شود.

آب‌های تنگه هرمز به سه بخش تقسیم می‌شود که شامل آب‌های سرزمینی ایران، آب‌های سرزمینی عمان و آب‌های آزاد است. این تنگه تابع مقررات عهدنامه کنوانسیون ملل متحد در مورد حقوق دریا‌ها (کنوانسیون ۱۹۸۲ که به قانون اساسی دریا‌ها نیز معروف است) می‌باشد و در شرایط صلح، کلیه کشتی‌های نظامی و بازرگانی از حق عبور ترانزیت برخوردارند.

بعضی از علل اهمیت تنگۀ هرمز برای ایران

ارتقای توان دفاعی ایران: در منطقه خلیج فارس حدود ۱۳۰ جزیره بزرگ و کوچک قرار دارد که این تعداد به دو دسته جزایر ایرانی و جزایر تحت حاکمیت دولت عمان تقسیم می‌شوند. جزایر تحت حاکمیت عمان عبارت‌اند از: رئوس الجبال، جزایر کوچک المُسَندَم، سلامه، بناتها، قوئین کوچک و بزرگ،‌ام الفیارین و... که عموماً صخره‌ای، سنگی و دارای شیب تند هستند و امکانات لازم برای ایجاد بندرگاه و توسعه اقتصادی و اجتماعی در آنها فراهم نیست. این جزایر صرفاً به منظور کنترل و نظارت بر تردد کشتی‌ها در تنگه هرمز، از اهمّیت استراتژیک برخوردارند و بعضاً نیز به عنوان پایگاه‌های نظامی، عملیاتی و کنترلی درآمده‌اند. امّا در بین جزایر ایرانی، شش جزیره وجود دارند که به «زنجیره قوس دفاعی ایران» معروفند: هرمز، لارک، قشم، هنگام، تنب بزرگ و بوموسی.

در آبان ماه سال ۱۳۹۱ به دلیل اهمیت خلیج فارس و لزوم تأمین امنیت تنگه هرمز، منطقه پنجم دریایی امام باقر به بهره برداری رسید که حوزه علمیاتی آن از نقطه انتهایی جزیره قشم به اضافه منطقه جزایر نازعات (چهار جزیره تنب کوچک، تنب بزرگ، بوموسی و سیری) تا غرب جزیره کیش عنوان شده است. منطقه پنجم دریایی امام باقر در کنار منطقه یکم دریایی صاحب‌الزمان، وظیفه تأمین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را به عهده دارند.

اهمیت ژئواکونومیک برای ایران و جهان: یکی از مهم‌ترین علل اهمیت تنگه هرمز، چه برای ایران و چه برای تمام دنیا، صادرات بخش محسوس و مهمی از انرژی جهان از طریق این تنگه است. مطابق گفته فریدون برکشلی، رئیس مرکز مطالعات انرژی وین، حدود ۲۵% تا ۳۰% از نفت خام و ۳۰% از گاز مایع دنیا، از طریق تنگه هرمز به سایر نقاط جهان صادر می‌شود. همچنین منطقه خلیج فارس با دارا بودن ۶۸% منابع نفتی و گازی دنیا، یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین مناطق در حوزه انرژی در دنیا است.

بر اساس آمار‌های موجود حداقل ۸۸% نفت عربستان سعودی، ۹۰% نفت ایران، ۹۸% نفت عراق، ۹۹% نفت امارات متحده عربی و ۱۰۰% نفت کشور‌های کویت و قطر از تنگه هرمز عبور می‌کند که در مجموع می‌توان گفت ۹۰ درصد صادرات نفت تولید کنندگان خلیج فارس توسط تانکر‌های نفتی از این مسیر عبور می‌کند. بیش از ۷۵ درصد نفت وارداتی ژاپن و ۴۲ درصد نفت وارداتی چین نیز از طریق این تنگه ترانزیت میشود. همچنین سالانه ۵٠ هزار فروند کشتی از تنگه استراتژیک هرمز عبور می‌کنند که از این تعداد ١٧ هزار فروند شناور‌های نفت‌کش است. در زمینه اقتصاد غیرنفتی نیز کشتی‌های حامل غلات، سنگ معدن، شکر و محصولات دیگر نیز از طریق این کریدور حیاتی خلیج فارس و بندر‌های حاشیه آن مانند بندر دوبی می‌گذرند.

اهمیت امنیتی و نظامی: تأمین امنیت خلیج فارس برای سایر کشور‌های دنیا نیز مهم است. مثلاً تأمین امنیت این آبراهه راهبردی، بخشی از استراتژی امنیت ملی آمریکا است؛ زیرا حفظ اقتدار آمریکا بر منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز نه تنها رفع نیاز‌های نفتی و کنترل بازار مصرف منطقه‌ای و امنیت سرمایه‌گذاری این کشور در آینده را تضمین می‌کند، بلکه این کشور را قادر خواهد ساخت تا با کنترل خلیج فارس، نیازمندان نفت خود نظیر ژاپن، اروپای غربی و در کل، کشور‌های صنعتی را که در زمینه انرژی و پتروشیمی و مصارف دیگر به آن احتیاج دارند و نامزد قدرت جهانی نیز می‌باشند، در کنترل خود بگیرد و اراده سیاسی خود را در مناسبات بین المللی اعمال نموده و در نهایت، سیادت سیاسی جهان را در اختیار خود نگهدارد. به همین علت است که آمریکا به عنوان یک قدرت دریایی که بیشترین نیاز را به تنگه هرمز دارد، با حضور خود در شبه جزیره المسندم عمان، عملاً کنترل تنگه از سواحل جنوبی آن را در اختیار گرفته است.

عمان و ایالات متحده آمریکا در ژولای ۱۹۸۱ یک توافق‌نامه دسترسی نظامی امضا کردند که مفاد این قرارداد به آمریکا اجازه داد به پادگان‌ها، پناهگاه‌های مقاوم، انبار‌ها و تأسیسات دیگر در پایگاه‌های هوایی سیب، مسیره، خساب، تماریت و بنادر مسقط و سلاله دسترسی داشته باشد و در ازای آن، آمریکا ۳۲۰ میلیون دلار برای توسعه این تأسیسات سرمایه‌گذاری کرد.

هرمزستان/اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیک تنگه هرمز روی تعاملات منطقه غرب آسیا

آیا تنگۀ هرمز بدیل و جایگزینی دارد؟

اهمیت روز افزون تنگه هرمز و علل آن که قبل از این عنوان شد، کشور‌های مختلف منطقه خاورمیانه را بر آن داشته تا جایگزینی برای فروش و صادرات نفت خود به جای تنگه هرمز ایجاد کنند تا در صورت بالا گرفتن منازعات منطقه، فروش نفت و گاز آنها دچار اخلال نشود. عربستان سعودی، امارات، عمان، ایران، قطر و کویت برای تأمین و صادرات انرژی خود به شدت به این تنگه وابسته هستند و بعضاً گزینه‌های مختلفی برای جایگزینی تنگه هرمز توسط همین کشور‌ها عنوان شده است. احداث خطوط لوله‌های بلند و تأسیس انبار‌های نفتی در کشور‌های خریدار نفت مانند کره جنوبی، از راه‌حل‌های کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس برای فرار از عواقب بستن تنگه هرمز به شمار می‌روند. بعضی از جایگزین‌های تنگه هرمز عبارت‌اند از:

۱. کانال سلمان: این کانال خلیج فارس را به شمال خلیج عدن در دریای سرخ متصل کرده و از استان شرقی عربستان سعودی عبور می‌کند که میادین مختلف غوار، خریس، بری، صفانیه، شیبه، ابقیق و قطیف در آن قرار دارند. طرح کانال سلمان در سال ۲۰۱۵ میلادی پس از توافق هسته‌ای ایران (برجام) ارائه شد. مطابق گفته‌های رئیس مرکز مطالعات عربی ریاض و بر اساس تحقیقات اولیه، این کانال قرار است طولی بالغ بر ۹۵۰ کیلومتری داشته باشد که ۶۳۰ کیلومتر آن در عربستان و ۳۲۰ کیلومتر دیگر در خاک یمن خواهد بود و عرض کانال هم ۱۵۰ متر به عمق ۲۵ متر است و بودجه لازم برای اجرای آن بیش از هشتاد میلیارد دلار برآورد شده است.

۲. خط لوله حبشان_فجیره (ابوظبی): این خط لوله نفت از چاه نفت حبشان در ابوظبی شروع می‌شود و به بندر شهر فجیره در کرانه دریای عمان می‌رسد. طول این خط لوله ۳۷۰ کیلومتر است و در صورت لزوم می‌تواند تا سه چهارم نفت صادراتی امارات متحده عربی را به بازار‌های مصرف منتقل کند. ظرفیت این خط لوله ۵/۲ میلیون بشکه در روز تخمین زده می‌شود.

۳. خط لوله شرق_غرب (پترولاین): این خط لوله نزدیک به ۱۲۰۰ کیلومتر طول دارد که از میدان نفتی ابقیق در استان شرقی عربستان سعودی شروع شده و تا بندر ینبع در دریای سرخ ادامه دارد. این خط لوله در دهه ۱۹۸۰ و در میانه دوران دفاع مقدس ساخته شد. خطوط دو قلوی شرق_غرب ابتداً برای انتقال گاز ساخته شد؛ اما چندی بعد، عربستان سعودی از آن برای انتقال نفت خود استفاده کرد. ظرفیت فعلی این خط لوله پنج میلیون بشکه در روز است. این خط لوله در اردیبهشت ماه سال ۹۸ توسط پهپاد حوثی‌های یمن مورد اصابت قرار گرفت.

علیرغم تمام راه‌حل‌هایی که توسط کشور‌های منطقه برای کاستن از اهمیت تنگه هرمز در معادلات جهانی به کار گرفته شده است، عقیده کارشناسان بر این است که این کشور‌ها حتی اگر از دوراهی هزینه_فایده تشکیل یا توسعه این راه‌حل‌ها بگذرند و آنها را بسازند، باز هم تأثیر و تهدید ملموسی گریبان‌گیر اهمیت ژئوپلیتیک تنگه هرمز برای ایران و جهان نخواهد بود؛ زیرا اولاً ظرفیت انتقال این راه‌حل‌ها به اندازه تقاضای موجود در منطقه نیست. (در حال حاضر نزدیک به ۲۱ میلیون بشکه نفت در روز از تنگه هرمز عبور می‌کند که این عدد سالانه بین یک و نیم تا دو میلیون بشکه افزایش خواهد یافت) و ثانیاً با توجه به اتفاقاتی که هرازگاهی در منطقه می‌افتد، تأمین امنیت جایگزین‌های تنگه هرمز برای سایر کشورها، کاری سخت و تقریباً غیرممکن است.

بستن تنگه هرمز؛ از رویا تا واقعیت

با رسیدن دونالد ترامپ به کرسی ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا در ماه‌های اخیر، تلاش‌های غرب برای تشدید فشار‌های اقتصادی و سیاسی بر جمهوری اسلامی ایران، بیش از پیش شده و اعمال سیاست «فشار حداکثری ترامپ» علیه ایران، با لغو معافیت تحریمی عراق در خرید گاز و برق از ایران، عملاً آغاز شده است. اعطای معافیت تحریمی به عراق برای خرید انرژی از ایران از سال ۲۰۱۸ و در دولت اول ترامپ آغاز شد، در دولت جو بایدن تمدید شده بود و در عین حال هر دو دولت از بغداد خواستند وابستگی خود به برق ایران را کاهش دهد. آمریکا با ابزار‌هایی مثل تحمیل انزوای اقتصادی، به صفر رساندن صادرات نفت ایران و مسدودسازی مؤثر روابط اقتصادی و تجاری ایران با سایر کشور‌ها به دنبال تحمیل مذاکره به ایران است تا از این طریق به درخواست‌های غیرمعقول خود نظیر محدودیت شدید برنامه هسته‌ای، محدودیت برنامه موشک‌های بالستیک و تغییر سیاست‌های منطقه‌ای ایران برسد.

جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با تهدیدات ایالات متحده آمریکا، چه در حوزه اقتصادی و چه در حوزه نظامی، اقدامات مختلفی را انجام داده است. یکی از اقدامات انجام گرفته، برگزاری رزمایش‌های مختلف دریایی در حوزه‌های داخلی و بین‌المللی است؛ از رزمایش اقتدار پیامبر اعظم ۱۹ گرفته تا رزمایش مرکب کمربند امنیت دریایی ۲۰۲۵ که قرار است به همراه نیروی دریایی کشور‌های چین و روسیه و با حضور ناظران نه کشور آذربایجان، آفریقای جنوبی، عمان، قزاقستان، پاکستان، قطر، عراق، امارات و سریلانکا برگزار شود. یکی دیگر از اقدامات صورت گرفته برای مقابله با تهدیدات آمریکا، رونمایی از جدیدترین شناور‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است؛ از شناور حیدر ۱۱۰ که با بیش از دویست کیلومتر سرعت، سریع‌ترین شناور رزمی دنیا لقب گرفته است و قابلیت استفاده از موشک‌های میان‌برد را دارد تا ناو شهید دلواری و ناو پهپادبر شهید باقری که قابلیت حمل انواعی از پهپاد‌های نظامی، بالگردها، قایق‌های تندرو، موشک‌های کروز ضدکشتی را دارد.

تمام اقدامات صورت گرفته برای انتقال پیام‌های مهمی به ایالات متحده و حتی سایر کشور‌های جهان است که مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره بستن تنگه هرمز صرفاً حرف‌های خیالی نیست و بستن این شاهرگ حیاتی انرژی جهان برای ایران بسیار ساده‌تر از گذشته است.

البته راهکار‌های بسیار ساده‌تری از استفاده جدی از توان نظامی نیز برای بستن تنگه هرمز وجود دارد. مهم‌ترین و اساسی‌ترین ابزار ایران برای بستن چند ماهه و حتی چند ساله تنگه هرمز، غرق نمودن کشتی‌های بزرگ قدیمی اقیانوس پیما در مسیر کشتیرانی در تنگه هرمز است. ایران دارای حدود ۳۰۰ فروند کشتی اقیانوس‌پیما (تجاری و نفتکش) می‌باشد که طول عمر استاندارد هریک ۲۰ سال می‌باشد. یعنی ایران بطور متوسط هر سال باید ۱۵ فروند کشتی اقیانوس پیمای فرسوده خود را از رده خارج کرده و با کشتی‌های نو جایگزین کند. غرق کردن حدود پنج فروند کشتی اقیانوس‌پیمای فرسوده در تنگه هرمز ساده‌ترین، موثرترین و امکان‌پذیرترین روش در مسدود کردن تنگه هرمز برای مدت طولانی است. طول یک نفت‌کش فوق‌العاده بزرگ ۴۰۰ متر و عرض آن ۶۰ متر است. اگر ایران پنج فروند از کشتی‌های فوق‌العاده بزرگ از رده خارج خود را بصورت طولی و با فواصل ۲۰۰ متری از هم در داخل تنگه هرمز غرق کند عملا تنگه هرمز مسدود شده است. همچنین بیرون کشیدن لاشه یک کشتی اقیانوس پیما از عمق ۱۰۰ متری در خوشبینانه‌ترین حالت، حداقل به ده ماه زمان نیاز دارد.

البته که کارت «بستن تنگه هرمز» آخرین کارت بازی جمهوری اسلامی برای مقابله با تهدیدات کشور‌های مختلف است؛ اما اگر شرایط منطقه بسیار حاد شود و قرار بر بازی کردن این کارت در بازی مناسبات بین‌المللی باشد، صدمات مهلکی به اقتصاد و به خصوص انرژی دنیا وارد خواهد شد که جبران آن نیازمند زمان طولانی خواهد بود.

هرمزستان/اهمیت استراتژیک و ژئوپلیتیک تنگه هرمز روی تعاملات منطقه غرب آسیا

 

*امیررضا سالاری، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران

*انتشار یادداشت‌ها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار