«سایه»ای روشن بر دیوار دانشگاه؛ جشنوارههای دانشجویی و امنیت روانی نسل جوان

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزرای دانشجو، در فضای پرتلاطم دانشگاهها که اغلب زیر فشار امتحانات، دغدغههای شغلی، آینده مبهم و بحرانهای هویتی دانشجویان شکل میگیرد، گاه یک رویداد فرهنگی میتواند کار یک درمان روانی جمعی را انجام دهد؛ میتواند دلها را آرام کند، ذهنها را خالی از اضطراب، و فضا را سرشار از امید و انگیزه کند. جشنواره فیلم کوتاه «سایه» در دانشگاه سوره، پس از سه سال خاموشی، حالا با تمام توان بازگشته تا نهفقط محملی برای بروز خلاقیتهای سینمایی باشد، بلکه خانهای امن برای بروز احساسات، دغدغهها و رؤیاهای نسل جوان بسازد.
برگزاری این جشنواره فقط یک برنامه دانشجویی نیست؛ این رویداد، تجلی نوعی زیست جمعی سالم در فضای دانشگاهی است. دانشجویانی که به جای انزوا، دست در دست هم دادهاند تا جشنوارهای مستقل، هنری، منظم و با معنا بسازند، در واقع دارند از روان خود مراقبت میکنند. دارند با خودشان آشتی میکنند. دارند از فشارها، بیعدالتیها و ناامیدیها، فیلم میسازند و آن را به جشن میگذارند.
در همین زمینه، حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اخیراً در دیدار با دانشجویان گفته است: «نشاط، امنیت روانی و احساس مفید بودن، ارکان اصلی یک دانشگاه زنده هستند. اگر دانشجو احساس کند صدایش شنیده میشود و تواناییهایش دیده میشود، قطعاً در برابر آسیبهای روانی و اجتماعی ایمنتر خواهد بود.»
جشنواره «سایه» دقیقاً همین فضا را ایجاد کرده است. از روند فراخوان تا داوری، از بازگشت بخش انیمیشن تا بخشهای کارگاهی با حضور منتورها و پیچینگ برای جذب سرمایهگذار، همه و همه حکایت از جدیگرفتن دانشجویان دارند. جشنوارهای که هیچ بخشی از آن بیرون از دسترس دانشجو نبوده است؛ چه در مقام برگزارکننده، چه در مقام فیلمساز، داوطلب یا حتی منتقد.
نکته مهمتر آن است که در جشنواره امسال، نگاه صرفاً به کیفیت فنی فیلمها نیست؛ بلکه خلاقیت، جسارت، و پرداختن به ایدههای انسانی و تجربی مورد توجه قرار گرفتهاند. بسیاری از فیلمهای تولیدشده با بودجه اندک، اما ذهنی آزاد و دغدغهمند هستند. این همان فضایی است که امکان «فریاد زدن بدون فحاشی» را میدهد؛ یک پناهگاه سالم برای عواطف دانشجو.
در کنار بخش رقابتی، کارگاههای رایگان و جلسههای منتورشیپ هم برگزار میشود؛ فضایی برای یادگیری، تبادل تجربه و تعامل مستقیم با بدنهی سینمای حرفهای. به گفته مسئولان جشنواره، آثار برگزیده بخش کارگاهی حتی مستقیماً به دوره پانزدهم راه مییابند. این یعنی استمرار، یعنی امید به آینده، یعنی اینکه مسیر پس از جشنواره همچنان ادامه دارد.
و در اقدامی قابل تحسین، برای نخستینبار جایزهای ویژه برای بهترین فیلم اقتباسی در نظر گرفته شده که با حمایت پلتفرم «شبکه کتاب» اهدا میشود. این اتفاق نهتنها پیوندی تازه میان سینما و ادبیات میسازد، بلکه نشان میدهد که این جشنواره، بهجای رقابت صرف، به گسترش دامنهی زیست فرهنگی دانشجویان فکر کرده است.
در نهایت، جشنوارههایی مانند «سایه» بیش از آنکه جشن فیلم باشند، جشن هویتاند؛ هویت نسلی که اگرچه زیر سایهی فشارها بزرگ میشود، اما همچنان امید، زبان و خلاقیت خود را حفظ کرده است. برگزاری چنین رویدادهایی در فضای دانشگاه، بیش از هر برنامهی دیگری میتواند چراغی برای امنیت روانی و نشاط اجتماعی باشد؛ همانطور که وزیر علوم نیز تأکید دارد، تا وقتی دانشگاهها زنده، بانشاط و متکثر باشند، کشور نیز روی سلامت فکری جوانان خود میایستد.
تجربهای فراتر از یک رویداد هنری؛ از یک جشنواره تا شکلگیری فرهنگ دانشجویی پایدار
برگزاری چهاردهمین جشنواره فیلم کوتاه «سایه» را میتوان الگویی موفق برای سایر دانشگاهها در سراسر کشور دانست؛ الگویی که نشان میدهد چگونه میتوان با تکیه بر ظرفیت دانشجویان، نبود بودجههای سنگین و ساختارهای پیچیده را دور زد و به یک رویداد فرهنگی-هنری مؤثر دست یافت. مشارکت مستقیم دانشجویان در طراحی، برنامهریزی، داوری، مدیریت روابط عمومی و حتی طراحی هویت بصری جشنواره، نشاندهنده این است که «سایه» صرفاً یک محصول هنری نیست، بلکه یک تجربه کامل از مسئولیتپذیری و خودسازماندهی فرهنگی است.
این مدل از جشنوارهسازی، نهتنها میتواند در دانشگاههای دیگر نیز بومیسازی شود، بلکه ظرفیت آن را دارد که بهعنوان الگویی در عرصه آموزش عالی کشور توسعه یابد. بهجای رویدادهای فرمایشی و از بالا به پایین، آنچه در «سایه» اتفاق افتاد، شکلگیری یک فضای زیسته فرهنگی از دل دانشجویان بود؛ فضایی که در آن هر عضو، نه صرفاً شرکتکننده، بلکه بخشی از روند تصمیمگیری و هویت جشنواره است.
برای ترویج چنین روندهایی، دانشگاهها میتوانند حمایتهای نهادی خود را بهجای صرف هزینههای زیاد، در قالب در اختیار گذاشتن فضا، مشاورههای تخصصی، تسهیل ارتباطات بیرونی و تقویت هویت رسانهای جشنوارهها متمرکز کنند. همچنین ایجاد آرشیو رسمی، ثبت تجربیات و انتقال آنها به دورههای بعد، همانطور که در جشنواره «سایه» رخ داد، به تداوم و پایداری این مسیر کمک میکند.
اگر هر دانشگاه سالانه تنها یک رویداد هنری با این درجه از مشارکت و استقلال دانشجویی برگزار کند، در طول زمان نهتنها با پویاتر شدن فضای دانشگاهی مواجه خواهیم بود، بلکه نسلی از جوانان آموزشدیده، خودباور و خلاق وارد جامعه خواهند شد که میدانند چگونه مسائل فرهنگی و اجتماعی را از مسیر هنر بازخوانی و بازآفرینی کنند. الگویی که «سایه» خلق کرده، در واقع نهفقط یک جشنواره، بلکه آغاز یک فرهنگ جدید در زیست دانشگاهی است.