
نویسندگان مصنوعی؛ موریانههای افتاده به جان کتاب
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در دنیای امروز، کتابهای ارزشمند و اصیل دستخوش تغییرات ناشیانه شده و به نام افرادی چاپ میشوند که صلاحیت نگارش ندارند، فاقد مهارتهای لازم برای ترجمه کردن هستند و گاه حتی وجود خارجی ندارند! این پدیده که تحت عنوان «کتابسازی» شناخته میشود، بهعنوان خطری جدی برای صنعت چاپ و نشر کشور به شمار میرود.
کتابسازی نه تنها باعث ورود آثار بیکیفیت به بازار کتاب میشود، بلکه میتواند ذائقه مطالعه جامعه را تغییر دهد و در طول زمان مخاطبان را نسبت به کتابخوانی بیاعتماد و دلسرد سازد. این آثار اغلب فاقد محتوای مناسب، صلاحیت علمی و اصالت ادبی بوده و میتوانند خواننده را از مسیر اصلی مطالعه منحرف کنند.
برای مثال، خوانندهای که کتابی در حوزه روانشناسی انتخاب میکند، انتظار دارد پس از خواندن آن به دانش و بینشی جدید دست یابد؛ اما کتابهایی که با ترجمه غیرحرفهای و نویسندگی نامعتبر چاپ میشوند، قادر به تحقق این انتظار نیستند چنین کتابهایی معمولاً با قیمتی بسیار پایینتر از نسخه اصلی عرضه میشوند و همین امر، بازار فروش آنها را رونق میبخشد؛ در حالی که ناشران واقعی و حرفهای روز به روز به ورشکستگی نزدیکتر میشوند.
هوش مصنوعی؛ دو راهی همیشگی تهدید یا فرصت؟
با پیشرفت فناوریهای نوین و ظهور ابزارهای هوش مصنوعی، خطر کتابسازی به شکل پیچیدهتر و پیشرفتهتر افزایش یافته است. فناوریهای هوشمند، دو وجه دارند: از یک سو میتوانند ابزاری کارآمد در دست متقلبان و فرصتطلبان باشند تا با صرف کمترین وقت و هزینه، آثار تقلبی تولید کنند؛ اما از سوی دیگر، میتوانند یاریرسان نهادهای نظارتی باشند تا با سازوکارهای هوشمند و از پیش تعریف شده، تفاوت آثار اصیل و تقلبی را تشخیص دهند.
به عنوان مثال خبرنگار خبرگزاری دانشجو یک بخشی از متن کتاب «شیاطین» اثر داستایوفسکی را به هوش مصنوعی برای ترجمه داده است که تفاوت این متن واحد در ترجمه انسانی و هوش مصنوعی این اثر کاملا واضح است.
یکی از اقدامات شایسته در این حوزه، طرح اتحادیه نویسندگان آمریکا است که با صدور گواهی رسمی، امکان تمایز آثار واقعی نویسندگان از کتابهایی که توسط هوش مصنوعی تألیف شدهاند را فراهم آورده است. این اقدام به مخاطبان اطمینان میدهد که کتابی که در دست دارند، اصالت انسانی داشته و از کیفیت لازم برخوردار است.
قانون؛ بهترین سد مقابل کتابسازی
متأسفانه بررسی قوانین حوزه نشر و چاپ کتاب در کشور نشان میدهد که بازدارندگی کافی برای مقابله با پدیده کتابسازی وجود ندارد. اهمیت این موضوع به اندازهای است که رهبر معظم انقلاب خواستار اصلاحات و قانونگذاریهای مؤثر در حمایت از حقوق ناشران و مولفان شدهاند.
علاوه بر سیاستگذاریهای صورت گرفته از سوی نهادهای مربوطه، راهکارهای متعددی برای مقابله با کتابسازی وجود دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آگاهسازی خریداران جهت تشخیص کتاب اصیل، با توجه به نام نویسنده، کیفیت چاپ و جلد، و قیمت معقول کتاب
-معرفی و پاسداشت کتابهای با کیفیت و حمایت از نویسندگان واقعی
-فرهنگسازی از سوی نهادهای فرهنگی برای تشویق مطالعه کتابهای مفید و اصیل
انتظار میرود که تمامی نهادهای حقوقی، فرهنگی و مردم با همکاری یکدیگر، گامی مؤثر در جهت حفظ حرمت کتاب و سالمسازی فضای فرهنگی کشور بردارند و امید است با تلاشهای مشترک، صنعت نشر کشور بتواند روزی از دست این موریانههای فرهنگی رهایی یافته و به مسیر پیشرفت و ارتقاء فرهنگی بازگردد.
زهرا یزدانیان