
از آوار تا اعتبار؛ چگونه گفتوگوی مردم و بازتاب آن میتواند از جنگ عبورمان دهد؟

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در بزنگاههای بزرگ تاریخ، در لحظات فروپاشی یا بازسازی، همیشه یک صدا بوده که راه را روشن کرده: صدای مردم.
امروز ایران در میانه بحرانی تمامعیار است. جنگی که اگرچه در مرزها شعله کشیده، اما اثرش تا اعماق روان جامعه رسوخ کرده.
در چنین روزهایی، نیاز ما تنها اسلحه یا دیپلماسی نیست. ما نیاز به گفتوگو داریم—نه در سطح وزرا، بلکه در سطح مردم. مردم باید بگویند، شنیده شوند، دیده شوند. باید به جای تحلیلهای رسمی، صدای مردم را پخش کنیم. صدایی از دل مترو، مسجد، سینماها و….
اما این صداها به سرعت محو میشوند اگر آنها را ثبت، بازتاب و ارجگذاری نکنیم. در شرایطی که نهادهای رسمی گاه از سرعت بحران عقب میمانند، رسانهها میتوانند حافظ حافظه اجتماعی باشند. پایگاههای داده انسانی—از پیامها و تماسهای مردمی گرفته تا تصاویر موبایلی، سرمایههای راهبردی هستند، هم برای ثبت حقیقت و هم برای بازسازی اعتماد عمومی.
یکی از ابزارهای اثربخش رسانهای در شرایط بحران، مفهومیست که دهههاست در جهان به کار گرفته شده:
تلهتون، یا برنامه تلویزیونی مشارکتمحور که با حضور مردم، هنرمندان، چهرههای شناختهشده و شهروندان عادی برگزار میشود.
تلهتون فقط برای جمعاوری کمک نیست. در اصل، یک مدل رسانهایست برای:
• بازسازی اعتماد عمومی،
• شنیدن صدای شهروندان،
• نمایش مشارکت واقعی مردم،
• و مهمتر از همه، تقویت احساس «ما بودن» در میانه بحرانی که «تنهایی» بزرگترین دشمن آن است.
از تلهتونهای کلاسیک فرانسوی گرفته تا مدلهای ترکیهای، ژاپنی و آمریکایی، همیشه یک پیام مشترک داشتهاند:
در روزهای سیاه، این مردماند که نور را روشن میکنند. روشنایی از جنس اتحاد.
در کشوری که سالها با بحرانهای متنوع روبهرو بوده، ما هیچگاه نتوانستهایم دادههای مردمی بحرانها را گردآوری، تحلیل و حفظ کنیم. صداهایی که در لحظات بحرانی شنیده میشوند، خیلی زود فراموش میشوند. خدا، خدای دهه شصت است و مردم هم باید رفتاری شبیه آن زمان ولی به اقتضای امروز داشته باشند و صدای یکدیگر را به هم برسانند و میاندار این موضوع در اولویت رسانه است، موضوعی که به اندازه بازتاب درست و روحیه بخش اخبار جنگ اهمیت دارد.
اگر صدا و نظرات مردم ثبت شوند—پیامکها، تماسها، نظرات، پیشنهادها، خاطرات و حتی ترسها—میتوانند تبدیل به بانک اطلاعاتی احساسات و تحلیل اجتماعی شوند.
بانکی که به جای تصمیمات اتاقهای بسته، از دل کوچههای زنده ایران شکل میگیرد و باعث حس مشارکت، نقش داشتن و همدلی در مردم ایران میشود البته بعدها هم بخش مهمی از آرشیو ذهنی و تاریخی این کشور برای افتخار به روزهای مقاومت و ایستادگیشان خواهد شد.
ما نمیدانیم این جنگ تا کی ادامه خواهد داشت؟ اما یک چیز قطعیست: پس از جنگ، مردمی میمانند که یا به هم دلگرم شدهاند یا از هم دلسرد.
امروز وظیفه رسانهها، مسئولان فرهنگی و حتی مردم عادی، نه فقط اطلاعرسانی، که ساختن فضای گفتوگو، مشارکت، و اعتماد است.
گاهی، درست در لحظهای که موشکی در آسمان منفجر میشود، یک جمله از زبان یک کودک، یک تصویر از یک دست مهربان، یا یک نغمه آرام، میتواند از هزار پدافند مؤثرتر باشد