قدرت نرم ایران از خودآگاهی ملی تا حمایتهای اسلامی در بحران اخیر

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،حمیدرضا آئین زاده، در سایه تحولات ژئوپلیتیکی و تنشهای فزاینده منطقهای، رویاروییهای اخیر ابعادی فراتر از یک تقابل نظامی صرف یافته است. در این یادداشت، به بررسی دقیق پیامدهای این وقایع از دو منظر حیاتی میپردازیم:
نخست، بازخوانی ماهیت پیچیده و تابآور ملت ایران در برابر چالشها؛
دوم، تحلیل همگرایی بیسابقهی امت اسلامی در حمایت از ایران.
این دو پدیده، فرصتی بینظیر برای تقویت اتحاد ملی و انسجام اسلامی را فراهم آورده که در ادامه به تفصیل مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
رویارویی اخیر نظامی دوازدهروزه با رژیم صهیونیستی بار دیگر ماهیت چندوجهی و پیچیده جامعه ایران را به اثبات رساند. این تقابل نشان داد که درسهای تاریخی شهریور ۱۳۲۰ به خوبی آموخته شده و ملت ایران آگاهانه از تکرار تجربههای تلخ گذشته اجتناب ورزیده است. برخلاف تحلیلهای رایج در محافل غربی و رسانههای معارض که پیشبینی همراهی بخش بزرگی از مردم با جریانهای واگرا و فعال شدن نیروهای گریز از مرکز را داشتند، واکنش ملت ایران نسبت به پازل طراحی شده از سوی رژیم صهیونیستی، بازتابی از خودآگاهی جمعی و اراده ملی مشابه با تحولات انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ بود. اکثریت قاطع مردم، بار دیگر، هرگونه بازگشت به ساختارهای منسوخ سلطنتی و یا رویکردهای تجزیهطلبانه را منتفی نمودند.
این همبستگی ملی، فراتر از تقسیمبندیهای سنتی و برآمده از یک حس عمیق تعلق به هویت ایرانی، ناظران بینالمللی را به حیرت واداشت. این پدیده، در واقع، چالشی بر تعریف متعارف ملت-دولت به مثابه یک ساختار غربی است و نشاندهنده ابعاد جامعهشناختی و تاریخی منحصربهفرد ایران است. در این میان، طنینانداز شدن گفتار تاریخی مرحوم قائممقام فراهانی که در برابر زیادهخواهیهای استعماری، منافع ملی را از هر چیز دیگر برتر دانسته بود – "موضع ما ایران است، چه به نام و چه به ننگ" – توسط طیف وسیعی از کاربران مجازی، نشانی آشکار از عمق ریشههای این گفتمان هویتمحور و منافع ملی در حافظه تاریخی ملت بود. اتحادی که در بین مردم بر سر موضوع تمامیت سرزمینی جمهوری اسلامی ایران پدید آمد، یادآور بازخوانی خاطره جمعی از دوران دفاع مقدس و تجلی آن در همبستگی کنونی در دفاع از کیان کشور بود. دمیده شدن چنین روح انسجام ملی، یک سرمایه اجتماعی بیبدیل و فرصت مغتنمی است که دولتمردان را ملزم میسازد از آن در جهت بهبود وضعیت کشور و تحقق اهداف توسعهای و ارتقای منافع ملی بهرهبرداری نمایند.
اما ابعاد فراملی و تأثیرات منطقهای این تقابل، همگرایی بیسابقه جهان اسلام و آزادگان جهان در حمایت از مواضع ایران را به ارمغان آورد. افکار عمومی جهان اسلام، بار دیگر پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، شاهد همبستگی و وحدتی کمنظیر در حمایت از ملت ایران بود. در اقصی نقاط جهان اسلام، از پاکستان تا ترکیه، یمن، عراق، مراکش و سایر ممالک، تجمعات و اعتراضات گستردهای در حمایت از ایران برگزار شد. صدور بیانیهی سران کشورهای اسلامی در حمایت از ایران، زمینهساز نزدیکی بیسابقه جمهوری اسلامی ایران با عربستان سعودی، مصر، جیبوتی، بحرین، سومالی و... پس از سالها شد. این همگرایی، حتی گروههایی با رویکردهای متفاوت در اسلام سیاسی، نظیر اخوانالمسلمین، را نیز به سمت حمایت از ایران سوق داد که پدیدهای بیسابقه تلقی میشود. علاوه بر این، صدور فتاوا و بیانیههای حمایتی از سوی علمای برجسته و نهادهای دینی در قطر، پاکستان، لیبی، عربستان، عمان، کویت، امارات، تونس، افغانستان، الجزایر و دیگر کشورهای اسلامی، مؤید این حمایت فراگیر بود. آنچه که در جهان اسلام رخ داد و به جهان آزادگان نیز تسری یافت، به طور کامل روایتسازیهای رسانهای و تلاشهای رژیم صهیونیستی برای توجیه اقدامات تجاوزکارانه خود به بهانه 'دفاع مشروع' در افکار عمومی جهان را خنثی ساخت.
این حمایت گسترده از ایران در جهان اسلام، نه یک اتفاق گذرا، بلکه بازتابدهنده درک عمیق از اهداف بلندمدت رژیم صهیونیستی است. این رژیم، با تحمیل جنگهای متعدد به کشورهایی، چون مصر، اردن، سوریه، لبنان و اخیراً ایران، نشان داده که هدف اصلیاش تضعیف و تجزیه کشورهای قدرتمند جهان اسلام است. تحلیلگران بر این باورند که پس از ایران، رژیم صهیونیستی به دنبال تضعیف کشورهایی، چون پاکستان، ترکیه و عربستان سعودی خواهد بود؛ چنانکه مرحوم نجمالدین اربکان، پدر اسلام سیاسی ترکیه، پیشبینی کرده بود که اسرائیل ابتدا به ایران حمله میکند و پس از آن، ترکیه هدف بعدی خواهد بود. این پیشبینیها، نشاندهنده یک استراتژی کلان برای از بین بردن پتانسیلهای قدرت در جهان اسلام و تضمین سلطه رژیم صهیونیستی است.
این حجم از همافزایی و حمایتهای بینالمللی، فرصتی تاریخی را برای ایران فراهم آورده تا از آنچه که به'تنهایی استراتژیک' ایران موسوم گشته است، رهایی یابد.
در نتیجه، حفظ و تحکیم این همبستگی ملی و تقویت انسجام اسلامی، به عنوان دو ستون اصلی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت حیاتی برخوردار است. هرگونه تلاشی برای تضعیف این دو مفهوم، نه تنها به منافع ملی ایران ضربه میزند، بلکه وحدت و قدرت امت اسلامی را نیز خدشهدار خواهد ساخت و به ضرر هر دو خواهد بود. "
حمیدرضا آئین زاده، دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه تهران
انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است