
مخازن سوخت اکسترنال جنگندههای متجاوز اسرائیلی در دریای خزر پیدا شدند! / آیا پای باکو در میان است؟
به گزارش خبرنگار امنیت دفاعی خبرگزاری دانشجو ؛ در پی حمله تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به تأسیسات راهبردی ایران، کشف قطعاتی که به نظر میرسد مخازن سوخت خارجی (اکسترنال) جنگندههای متخاصم در سواحل رامسر در دریای خزر باشد، گمانهزنیها درباره مسیر تهاجم و نقش کشورهای همسایه را وارد مرحله جدیدی کرده است. این رویداد، همراه با شواهد دیگر، انگشت اتهام را بیش از پیش به سوی جمهوری آذربایجان نشانه میرود؛ دولتی که علیرغم تکذیبهای مکرر، به دلیل روابط راهبردی و عمیق با رژیم صهیونیستی، به عنوان شریک و حامی اصلی این رژیم در منطقه قفقاز شناخته میشود و احتمال ایفای نقش آن در این حمله به عنوان یک تهدید جدی علیه امنیت ملی ایران مطرح است.
مخازن سوخت اکسترنال چیست و چرا رها میشوند؟
نمونه مخزن نصب شده در قسمت زیر بدنه اف 15
نمونه مخزن یافت شده در غزه
مخازن سوخت اکسترنال، کپسولهای آیرودینامیکی هستند که در زیر بالها یا بدنه جنگندهها نصب میشوند تا برد عملیاتی و مداومت پروازی آنها را به شکل چشمگیری افزایش دهند. جنگندهها برای رسیدن به اهدافی در عمق خاک دشمن، نیازمند حمل سوخت بسیار بیشتری از ظرفیت مخازن داخلی خود هستند. با این حال، این مخازن اضافی پس از مصرف سوخت، به یک بار مرده تبدیل میشوند که با ایجاد پسا (Drag) و افزودن وزن، از سرعت، شتاب و قدرت مانور جنگنده میکاهند. از این رو، خلبانان نظامی آموزش میبینند تا پیش از ورود به حریم هوایی متخاصم یا درگیر شدن در نبرد هوایی، این مخازن خالی را رها (Jettison) کنند تا هواپیمای خود را به حداکثر چابکی و آمادگی رزمی برسانند.
مخزن سوخت یافت شده در ساحل رامسر دریای خزر در روز های اول جنگ
پیدا شدن این مخازن در سواحل جنوبی دریای خزر، این فرضیه را به شدت تقویت میکند که جنگندههای متجاوز پس از طی یک مسیر طولانی بر فراز این دریا و پیش از ورود به آسمان ایران، مخازن خالی خود را رها کردهاند تا آماده اجرای مأموریت خود شوند. با توجه به فاصله قابل توجه سرزمینهای اشغالی تا مرزهای شمالی ایران، اجرای چنین عملیاتی بدون استفاده از پایگاهی در نزدیکی مرزهای کشور، تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.
نمونه مخزن جدید کشف شده توسط دریابانی فراجا در دریای خزر
ادله و شواهد نقشآفرینی جمهوری آذربایجان در مخاصمات علیه ایران
تکذیبهای دولت باکو در حالی صورت میگیرد که شواهد متعددی، این کشور را به عنوان محتملترین گزینه برای میزبانی از نیروهای متجاوز صهیونیستی مطرح میکند. این ادله که مجموعهای از همکاریهای راهبردی و قرائن میدانی را شامل میشود، از منظر امنیت ملی ایران نمیتواند نادیده گرفته شود:
۱. کشف مخازن سوخت: موقعیت جغرافیایی کشف این مخازن، کریدور پروازی از سمت شمال و مشخصاً از خاک جمهوری آذربایجان را به عنوان محتملترین مسیر حمله مطرح میسازد.
۲. همکاریهای گسترده نظامی و اطلاعاتی:
جمهوری آذربایجان طی دهه گذشته به یکی از بزرگترین خریداران تسلیحات اسرائیلی تبدیل شده است. حجم همکاریها از خرید پهپاد و سامانههای پدافندی فراتر رفته و به حوزههای اطلاعاتی و امنیتی نیز تسری یافته است. گزارشهای متعددی از حضور افسران و مشاوران موساد و ارتش رژیم صهیونیستی در آذربایجان و استفاده از خاک این کشور برای جاسوسی علیه ایران منتشر شده است.
۳. استفاده از پهپادهای کوتاهبرد: در بخشی از حملات صورت گرفته به شمال غرب کشور، از ریزپرندهها و پهپادهایی استفاده شد که برد عملیاتی محدودی دارند. این مسئله، لزوم برخاستن آنها از نقطهای در نزدیکی مرزهای ایران را اثبات میکند و جمهوری آذربایجان به دلیل نزدیکی جغرافیایی، گزینه اصلی برای مبدأ این حملات است.
۴. لفاظیهای مقامات باکو: مقامات دولت آذربایجان در سالهای اخیر، به ویژه پس از جنگ دوم قرهباغ، مواضعی اتخاذ کرده و لفاظیهایی را به کار بردهاند که با منافع و امنیت ملی ایران در تضاد بوده و همسویی آنها با سیاستهای ضدایرانی رژیم صهیونیستی را آشکار ساخته است.
۵. حضور ناوگان هوایی اسرائیل: گزارشها و تحلیلهای منابع اطلاعاتی مختلف، از استقرار و فعالیت بخشی از ناوگان هوایی اسرائیل در پایگاههای نظامی آذربایجان حکایت دارند که میتواند زیرساخت لازم برای اجرای چنین تهاجمی را فراهم آورده باشد.
در مجموع، هرچند دولت باکو تلاش میکند با انکار، خود را از پیامدهای این تجاوز مبرا سازد، اما انباشت شواهد و ماهیت روابط راهبردی آن با تلآویو، این کشور را در جایگاه متهم اصلی همکاری در حمله به ایران قرار میدهد. برای دستگاه دیپلماسی و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، راستیآزمایی قطعی این مسئله و اتخاذ تدابیر بازدارنده متناسب برای جلوگیری از تبدیل شدن خاک همسایگان به سکوی تهدید علیه امنیت ملی، یک ضرورت انکارناپذیر است.