يك مبلغ تازه مسلمان ديني از كشور آلمان در خصوص ضوابط پوشش در دانشگاه هاي اين كشور گفت: كساني كه ضوابط پوشش را رعايت نكرده و مطابق با شرايط اخلاقي رفتار نكنند به دانشگاه هاي آلمان راه پيدا نمي كنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو» ورونيكا روز گذشته در نشست مقايسه ضوابط پوشش در دانشگاه هاي ايران و آلمان كه در بخش دانشگاهي نوزدهمين نمايشگاه قرآن برگزار شد با اشاره روند مسلمان شدن خود گفت: من كمونيسم بودم و زماني كه كمونيسم هستي و بدون خدا انگار كه در تاريكي مطلق زندگي مي كني در سن 27 سالگي به استرس و اضطراب شديد رسيدم و اين فشار روحي بود كه به قلبم فشار مي آورد.
وي افزود: آن زمان نمي دانستم كه روح هم دارم بلكه فكر مي كردم ما انسان ها تنها جسمي داريم و باآن جسم زندگي مي كنيم بعد از آزمايش هاي فراوان مشخص شد كه سالم هستم.
ورونيكا ادامه داد: به من گفتن كه به يك بيمارستاني در برلين بروم و با يك دكتر روان شناس مشورت كنم و به من گفتند كه بايد دو ماه در آنجا بمانم و از جامعه دور باشم و نكته جالب توجه اين بود كه در آن بيمارستان بيشتر بيماران زير 40 سال داشتند.
اين مبلغ تازه مسلمان شده آلماني درادامه گفت: دكتر از من مي خواست كه راحت حرفهايم رابزنم اما نمي توانستم بعد از چند وقت شروع كردم با درونم صحبت كردن كه من از جسمم خسته شده ام و ديگر تحمل اين جسم را ندارم.
ورونيكا بيان داشت: در همان زمان با گوش دلم كه تازه فهيدم گوش دل هم داريم كه اين جسم مي خواهد شما را هدايت كند و اگر گوش دهيد نجات پيدا مي كنيد.
ورونيكا با بيان اينكه از آن به بعد راحت مي توانستم راحت صحبت كنم گفت: آن زمان حرفم اين بود كه نمي خواهم در تاريكي زندگي كنم و احتياج به چيزي دارم كه مرا از اين گرداب بيرون بكشد.
وي افزود: وقتي كه از بيمارستان مرخص شدم و به سركارم برگشتم احساس مي كردم كسي من را نمي فهمد و در يك دنياي ديگر زندگي مي كنم.
اين مبلغ تازه مسلمان شده بيان داشت: حتي وقتي به كليسا مي رفتم يك خلا دروني را حس مي كردم كه كليسا نمي توانست آن را پر كند آن زمان تازه معناي باطل را فهميدم اما حق را نشناخته بودم.
وي بيان داشت: در آن زمان با يك آقاي مسلمان ايراني آشنا شدم كه كاملا با انسان هاي كه از قبل مي شناختم متفاوت بود با ايشان آشنا شدم و ازدواج كردم.
ورونيكا بيان داشت: نزديك ماه رمضان چند سال پيش بود و كه پدر همسرم فوت كرد و من و فرزندانم به ايران آمديم حجاب داشتم اما قرآن ونماز خواندن را بلد نبودم اما زماني كه به ايران آمدم نماز را خواندم، روزه گرفتم و آن آرامشي را كه به دنبالش بودم پيدا كردند.
وي با بيان اينكه در قرآن آيه اي داريم كه مي گويد حجاب براي زن جهاد است گفت: بعد از خواندن اين آيه گريه كردم و فهميدم كه حجاب بسيار مهم است و ارزش زن به حفظ حجاب است اما امروزه حجاب در شهري مثل تهران كم رنگ شده است.
اين مبلغ تازه مسلمان شده بيان داشت: من آلمان را رها كردم و به ايران آمدم تا فرزندانم در فضاي بهتري تربيت شوند اما امروزه در ايران نيز كه يك كشور اسلامي است حجاب بسيار كم رنگ شده است.
وي بيان داشت: اين مسئله به نظر من از شكاف بين حجاب و بي حجابي مي آيد اگر ما بتوانيم فاصله بين اين دو را پر كنيم مطمئنا ديگر مشكلي نخواهيم داشت.
ورونيكا در ادامه افزود: انسان اگر بخواهد زندگيش معنا پيدا كند بايد همواره با اهل بيت باشد و آنها را رها نكند.
اين مبلغ تازه مسلمان شده با اشاره به قوانين پوشش در محيط هاي رسمي كشور آلمان گفت: اين مسئله استان به استان متفاوت است اما همه آنها ضوابط پوشش را دارند حتي دانش آموزان زماني كه به مدرسه مي روند بايد يك پوشش خاص داشته باشند زيرا ممكن است كه آن پوشش نامناسب بر يادگيري تأثير بگذارد.
وي در ادامه بيان داشت: اگر كسي از نظر ظاهري مناسب نباشد مسئله آقاي كه موهايش را رنگ مي كند و يا آرايش مي كند به هيچ وجه نمي تواند وارد دانشگاه شود زيرا معتقدند كه اين فرد از نظر ذهني كندذهن است.