جواد شمقدری در شروع دوران مدیریتش با چند شعار اصلی و رویکرد برنامهای جدی به منظور تغییر فضای سینمای کشور روی کار آمد و ...
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ نقد و بررسی فضای مدیریت سینمایی کشور در دوران مسئولیت جواد شمقدری و تیم همراهش، میتواند بر مبنای شعارها، عناوین برنامههای ارائه شده از جانب وی در ابتدای فعالیت و آغاز بدستگیری عنان مدیریت سینمای کشور و البته از منظر واقعیتها و حقایق روی داده در این سالها و مقایسه آن با آنچه بنا بوده رخ دهد، صورت پذیرد.
جواد شمقدری در شروع دوران مدیریتش با چند شعار اصلی و رویکرد برنامهای جدی به منظور تغییر فضای سینمای کشور روی کار آمد و این همه، برنامههایی بود که ذیل عنوان اصلی «تغییر ریلگذاری حرکت قطار سینمایی ایران» عنوان و پیگیری شد.
مروری بر گفتههای شمقدری در روزهای آغاز مسئولیت و آنچه وی بعنوان سیاست کاری خود در راس برنامههایش بیان کرد، میتواند به چند عنصر مشخص و مولفه اصلی منتهی شود: «مقابله و تغییر در آنچه سیاستها و رویکردهای سینمای ایران در زمان اصلاحات خوانده میشد» و البته آنچه ذیل عنوان اصلی «رعایت اخلاق و امنیت ملی خوانده میشد»؛ در واقع میتوان گفت مولفههای اولیه و اساسی و سیاستهای سینمایی دوران مدیریت کنونی در همین دو محور تعریف میشود؛ به نحوی که شمقدری در یکی از نشستهای خبری ابتدای دوران مسئولیتش، این دو موضوع را با عنوان خط قرمز مدیریت سینمایی و سیاستگذاریهای کلان در این حوزه برشمرد.
آنچه به عنوان خط قرمزهای این مدیریت سینمایی و ذیل تعابیری همچون «اخلاق و امنیت ملی» عنوان شد، اگر در یک سیاستگذاری متناسب و اجرای قدرتمند دنبال میشد چه بسا میتوانست نتایج خوبی را برای سینمای ایران در برداشته باشد و کارنامه قابل قبولی برای مدیریت سینمای کشور در طی این سالها رقم بزند، اما نکته اصلی اینجاست که باید دید آیا تیم مدیریتی کنونی نسبت به اجرای هدفمند و دقیق این سیاست ها و خط قرمزها وفاداری کاملی از خود نشان داده و آیا نسبت به اصول و روش کلی و تبعات اجرایی آن پاسخگو و مسئولیتپذیر بوده است؟
پاسخ این سوال را میتوان با مروری بر تولیدات این چند ساله سینمای ایران به دست آورد و به طور مشخص این نکته را دنبال کرد که آیا سینمای ایران توانسته است در طی این سالها دو مقوله اساسی اخلاق و منافع ملی را دنبال کند و با تولیداتش به تثبیت و استحکام این عناصر اصلی و مولفههای جدی فرهنگ ملی نائل آید؟
اما نکته دیگری که در خلال اعلام برنامهها و موضعگیریهای جواد شمقدری در آغاز دوران فعالیتش نمود قابل توجهی داشت، بحث مقابله با اپیدمی فاجعهبرانگیز سینمای مبتذل و جریان فیلمفارسیهای مد روز بود که غلبه و سیطرهای تمام و کمال بر فضای سینمای ایران داشتند و شمقدری قول داده بود ضمن برخورد با این فضا، گستره سینمای معروف به فیلمفارسی را در دوران مسئولیتش به حداقل برسد.
بررسی و تحلیل این کارنامه را تنها در نقد و تحلیل فیلمها و ارزیابی تولیدات سینمای ایران طی این سالها میتوان پی گرفت و هیچ ملاک و معیار دیگری برای ارزیابی کارنامه شمقدری و تیم همراهش در این حوزه وجود ندارد.
به طور مشخص باید دید فیلمهای سینمایی این چند سال تا چه حد خواسته و توانستهاند موجبات تحکیم و انسجام و تقویت «اخلاقی دینی»، «منافع ملی»، «جلوگیری از ابتذال و سطحینگری سینمایی» را فراهم آورد.
البته ارزیابی این کارنامه چه در عرصه داخلی و چه در حوزه بینالملل نیازمند یک نگاه کارشناسانه، منصفانه و همه جانبهنگر است که بتواند بدون هیچ گونه حاشیه و حب و بغضی تنها به یک تحلیل فرهنگی و هنری در حیطه هنر سینما بپردازد و این دقیقا اتفاقی است که در مجموعه رسانههای ما و در میان منتقدمان کمتر رخ میدهد و عرصه نقد به تحلیل داستان و فعالیتهای سینمایی بیشتر معطوف به گروهگراییها، حواشی و حب و بغضهای شخصی است.
اینکه گروهی در طی این سالها هر آنچه توسط معاونت سینمایی رخ داده را زیر سوال میبرند، آن هم بدون ارائه استدلال و بدون یک نگاه کارشناسانه و در مقابل گروه دیگری نیز لسان تعبیر «هر آن چه خسرو کند شیرین بود» صرفا به تایید فعالیتهای این معاونت از هر نوع میپردازند و هر دو این گروه ها که در نقد و تحلیل و بیان خود هر چیزی غیر از نگاه کارشناسانه و منطقی را مدخلیت میبخشند، در حق این سینما و داستانش جفا میکنند، بیآنکه بدانند یا ندانند.
هدف ما بر این است که در سلسله نوشتارهایی بتوانیم سیاستهای احتمالی دوران مدیریت جواد شمقدری را بر مبنای همان مولفهها و شاخصهایی که از سوی خود وی مطرح شده را مورد نقد و واکاوی قرار دهیم و در این میان البته توجه و تمرکزمان صرفا معطوف به خروجیهای دوران مسئولیت شمقدری یعنی آثار سینمایی تولید شده در طی این سالها و نیز رویکردهای مدیریتی ایشان است.
امید آنکه بتوانیم تصویری دقیق، تحلیلی روشن و نگاهی منصفانه و کارشناسانه نسبت به فضای کلی سینمای ایران در پی این سالها داشته باشیم و کمک کنیم تا راه برای برنامهریزیها و سیاستگذاریهای آینده این سینما به اندازه چراغی هر چند کوچک روشنتر شود.
از يک خانواده محترم تا زادبوم. از فيلمفارسي هاي مبتذل تا خانه پدري. از تغيير ريل گذاري تا سقوط قطار سينماي ايران به دره بي کفايتي و باري به هر جهتي و استهجان! آقاي شمقدري! خسته نباشيد!
«اخلاقي ديني»، «منافع ملي»، «جلوگيري از ابتذال و سطحينگري سينمايي»...
لابد با جشنواره اي که هفتاد درصد فيلمهاش درباره خيانت جنسي بود! آره؟!
خجالت هم نمي کشند!
بله همونطوره که ميگيد به طور مشخص بايد ديد فيلمهاي سينمايي اين چند سال تا چه حد خواسته و توانستهاند موجبات تحکيم و انسجام و تقويت «اخلاقي ديني»، «منافع ملي»، «جلوگيري از ابتذال و سطحينگري سينمايي» را فراهم آورد.
چيزي در حد صفر!
منتظر بخش هاي ديگر مطلبتون هستم تا ببينم حرف حساب شما چيه و آيا واقعا قصد نقد و تحليل داريد و حرف دل مردم رو مي زنيد يا شما هم مثل بقيه ميخوايد تعارف کنيد.
يک جمله توي نوشته تون هست که نويسنده خيلي زيرکانه و ظاهرا بدون هيچ قضاوتي حرفش رو زده و مخاطب رو به اين سمت برده که خودش قضاوت کنه و اوضاع دستش بياد اونجا که گفته "به طور مشخص بايد ديد فيلمهاي سينمايي اين چند سال تا چه حد خواسته و توانستهاند موجبات تحکيم و انسجام و تقويت «اخلاقي ديني»، «منافع ملي»، «جلوگيري از ابتذال و سطحينگري سينمايي» را فراهم آورد." که اينهاشعارهاي مديران بوده.
که مخاطب با خوندن اين جمله که ظاهرا هم فقط طرح مسئله هست و بدون هيچ قضاوتي، به خوبي به تأمل وادار ميشه و تو ذهنش اين فضا رو مقايسه مي کنه با آنچه واقعا طي اين سالها رخ داده.
نويسنده زيرکي داريد!
خوشم اومد!
همين يک جمله گوياي همه چيز هست و به چيز ديگري نياز نيست.
به قول معروف در خانه اگر کس است يک حرف بس است!
چون رسانه ملي يه الگو هست، بايد وضعيتش تصحيح بشه. متاسفانه اکثر فيلمها شده خيانت و فحاشي و ابتذال تو خانواده که همسو شده با اهداف بعضيها که هدفشون پاشيدن خانواده است. مسئولين فيلمساز! نيازي نيست فقط واقعيت هاي بد رو بگيد که بيشتر ترويج بشن اگه راست مي گيد يه راهکار تو رسانه ارائه بديد که وضعيتمون از ايني که هست بدتر نشه.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
حکايت نعل وارونه و حرفهاي پرطمطراق و بي معناي مديران!
کارنامه شمقدري متأسفانه از هيچ جهتي قابل دفاع نيست و شکست خورده.
لابد با جشنواره اي که هفتاد درصد فيلمهاش درباره خيانت جنسي بود! آره؟!
خجالت هم نمي کشند!
دعوت از گلشيفته فراهاني براي بازگشت به کشور!!
از بودجه ميلياردي فيلم اخوي چه خبر؟
بيچاره بيت المال مسلمين!
چيزي در حد صفر!
مطلب شما در صدر پربازديدترين هاي شبکه جهانيه بعنوان اولين مطلب با عنوان کارنامه مديريت شمقدري!
که مخاطب با خوندن اين جمله که ظاهرا هم فقط طرح مسئله هست و بدون هيچ قضاوتي، به خوبي به تأمل وادار ميشه و تو ذهنش اين فضا رو مقايسه مي کنه با آنچه واقعا طي اين سالها رخ داده.
نويسنده زيرکي داريد!
خوشم اومد!
همين يک جمله گوياي همه چيز هست و به چيز ديگري نياز نيست.
به قول معروف در خانه اگر کس است يک حرف بس است!