گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ حتی گبرلو هم «کریستال» را برای نقد، «قابل» تشخیص ندانست و فقط با کارگردانش گپی زد و والسلام! بگذریم.
«کریستال» جدیدترین ساخته محسنی نسب بعد از «یاسهای وحشی» است که سال ها قبل اکران عمومی و از پرفروش های سینمای ایران شد.
کریستال داستان زندگی سه زندانی را روایت می کند که هر کدام به دلایلی گرفتار شدهاند؛ آن سه به مرخصی می روند تا به مشکلات شخصی خود برسند.
در واقع داستان درباره سه جوان است که هر کدام به خاطر مهریه، دیه و چک به زندان افتاده اند و پس از آزادی با اتفاقاتی روبرو می شوند.
محسن محسنی نسب متولد 1338 ساوه، دارای مدرک لیسانس انیمیشن از دانشکده صدا و سیماست؛ وی فعالیت سینمایی را در سینما و از سال 1353 در واحد فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد.
پیش از کریستال و در کارنامه سینمایی محسنی نسب، از سال های دور به این طرف می توان به آثاری نظیر «شیرهای جوان»، «یاس های وحشی»، «یورش»، «آخرین مرحله»، «سپید یال» و «باز باران» اشاره کرد.
کریستال را نمی توان در حوزه نقد بررسی کرد؛ چرا که فیلم فرسنگ ها با سینما و مقوله ای به نام نقد فاصله دارد و اساساً فاقد قابلیت های لازم و حداقلی برای گفت و گوست؛ در این فیلم چیزی به نام سینما دیده نمی شود که بخواهیم درباره اش- موافق یا مخالف - حرف بزنیم.
در آن، تنها می توانیم به نکات اساسی و فشرده ای مثل بی ارزشی و ضعف مفرط و فاقد هویت سینمایی بودن مجموعه تصاویری که ذیل عنوان «کریستال» به نمایش درآمده، اشاره کنیم و یادآوری کنیم که این مجموعه تصاویر نه سینما هستند و نه فیلم و نه هنر و نه هیچ وجهی از ارزش های فرمی و محتوایی دارند و این تذکر را به همه خوانندگان این متن و مخاطبان عزیز بدهیم که قدم گذاشتن به سالن های سینمایی که این نافیلم را نمایش می دهند اساساً کار خطرناکی است که می تواند عواقب و تبعات وخیمی را برای کسی که مرتکب این عمل می شود، به همراه داشته باشد!
کریستال یکسری ادا و اطوار لخت و زمخت و کشدار و آبکی است که چند بازیگر درجه صدم تلویزیونی از خود بروز می دهند و از جمله بی ارزش ترین های تاریخ سینمای ایران است!
حتی تحمل یک سکانس از این فیلم هم غیر ممکن است، مگر برای کسی که مجبور باشد آن را ببیند تا درباره اش بنویسد!
ماقبل سینما، ماقبل فیلم و حتی ماقبل تصویر!
اما حالا که با چنین چیزی روبروییم و درباره «سینما» بودنش نمی توانیم حرف بزنیم - یعنی حرفی نداریم و ندارد که بزنیم- می توانیم مثلاً به حرف ها و ادعاهای مفرح کارگردانش گوش کنیم و لذت ببریم:
سال 87 کریستال ساخته شده و تا امروز فروشی بیش از 100 میلیون داشته است که «البته لیاقت فیلم بسیار بیشتر از این است»؛ «کریستال» حاصل تغییراتی است که در جامعه در طول این سال ها رخ داده؛ من با آرمانی وارد سینما شدم و البته «هنوز هم آن آرمان ها را دارم»؛ سینمای من با توجه به آرمان هایم در آن سال ها، سینمای دفاع مقدس بود، اما در حال حاضر مسائل اقتصادی، بزهکاری، دیه، چک های برگشتی و طلاق موضوعات جوانان ما هستند. «آرمان» من «عشق به جامعه و مردمم» است و با توجه به «نیازهای آنها» فیلم می سازم.
«فیلم سازی یک پروسه است و نیاز به کمک دارد».[ توجه! این کشف مهم علمی و یافته ارزشمند هنری بسیار قابل توجه و تأمل است!] من سال هاست که این کمک را فریاد زده ام؛ همیشه هم حاضرم با هر نهادی که بخواهد در زمینه دفاع مقدس فیلم تولید کند همکاری کنم؛ «دستمزد هم نمی گیرم»؛ «معتقدم اگر کسی توانسته در گذشته رکوردی از خودش به جا بگذارد باز هم می تواند.»
«متاسفانه ما در ماراتنی برای ساخت فیلم قرار می گیریم که در طول این سال ها در این ماراتن حذف شده ایم.»(؟!) تصور می کنم دلیل دیگر پرفروش نبودن فیلم های ما در طول این سال ها این است که ما خودمان مردممان را از سینما دور کرده ایم. اولین عنصری که باعث دور شدن مردم از سینما شده، عدم حضور یا کم شدن فضایل اخلاقی در فیلم هایمان است که خوشبختانه در دوره گذشته جشنواره فجر، فیلم هایی از این دست وجود داشت، اما در چند سال گذشته به خاطر حضور آثار گلخانه ای ما در جشنواره های خارجی، ارائه این فضایل اخلاقی کمتر شده است.
سینمای ما نیاز به شخصیت های قهرمان و جوانمرد دارد؛ چون این نگاه به الگو تبدیل می شود و مخاطب هم تلاش می کند که شبیه همین قهرمان ها شود، حتی فیلم هایی مثل «گشت ارشاد» و «کلاه قرمزی» هم به نوعی قهرمان هایی به مخاطب نشان دادند.
«کریستال» کاملاً با هزینه بخش خصوصی ساخته شد و من حتی ابزار فیلمبرداری را هم از بخش خصوصی اجاره کردم. دولت بالاخره باید یک نور چشمی داشته باشد که از آنها حمایت کند. «متاسفانه من نور چشمی دولت نیستم که مورد حمایت قرار بگیرم». آثار قبلیم هم در بخش خصوصی ساخته شده اند. سینما یک شغل فرهنگی است و تنها حضور من در سینما به خاطر عشق و علاقه ام به سینما و جوانان بوده است. «بنابراین علاقه مندم با مردم در ارتباط باشم و نظراتشان را جویا شوم.»
بله دیگر! وقتی «فیلم» و «سینما»یی در کار نباشد باید دلمان را خوش کنیم به همین حرف های مفرح و خواندنی!
با سپاس از جناب کارگردان که ما را نه با فیلمشان، بلکه با جملات مشعشعشان بشدت مستفیض و «فرح» مند کردند!
«کریستال»
کارگردان: محسن محسنی نسب
بازیگران: دانیال عبادی، شهره قمر، مهدی سلوکی، محمدرضا حبیبیان، بابک انصاری، الناز بهمن زاده، پروانه صلابت، فریناز همدانچی
تهیه کننده: محسن محسنی نسب
مدیر فیلمبرداری: رضا شیخی
تدوین: سهراب میرسپاسی
موسیقی: الیاس شیرزاد
طراح گریم: بابک شعاعی
طراح صحنه و لباس: سعید قلی زاده
مجری طرح: امید امیدی
پخش: رسانه فیلمسازان مولود
عالي بود!