گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ جنگ ما با جنگهای دیگر فرق داشت. کسانی که به جنگ رفتند، انسان بودند. نرفتند تا همنوعان و برادران دینی خود را بکشند. رفتند تا از دین خود و اعتقاد الهی خود دفاع کنند. یعنی مانند خیلیهای دیگر در بسیاری کشورهای دیگر تنها هدفشان کشتن آدمها نبود. برای همین است که جانبازان آن دوران نیز با تمام مجروحان جنگی در سراسر دنیا فرق دارند. مردمانی ساده و بیآلایش رفتند و با جسمی رنجور و ناقص اما با وقار برگشتند و بیهیچ ادعایی هنوز هم خود را مدیون انقلاب میدانند نه مدعی آن.
روز میلاد قمر بنی هاشم و روز جانباز بهانه خوبی است تا از سلحشوری این خوش غیرتان در جبهه و بعد از جبهه بگوییم.
تجربه جنگ در 14 سالگی!
14سالگی همین شد که به سراغ دکتر حمید صالحی رفتیم. او جانباز 70 درصد شیمیایی است و اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی است. ما مجبور شدیم مدتی پرسوجو کنیم تا به دکتر صالحی برسیم. زیرا آن قدر جانبازان موفق چون او هست که سخت میشود از بینشان یکی را برگزید. اما ویژگی صالحی این بود که فردی خوش بیان بود.
دکتر صالحی از 14 سالگی به جنگ رفت و بیش از 64 ماه در جبهه حضور داشت. چهار بار نیز مجروح شد. سه بار توسط تیر و ترکش و یکبار توسط گازهای شیمیایی. تاولهای شیمیایی که یادگار والفجر 8 و منطقه فاو بودند از پاهایش شروع شد و بعدها سه چهارم بدنش را گرفت. تا آنجا که هر دو چشمش را با آسیب روبرو کرد. الان چشمان دکتر صالحی پیوندی است. ریههایش نیز با آسیب جدی مواجه شد.
پس از جنگ دوره راهنمایی را ادامه داد تا دیپلم گرفت. سپس با رتبه 21 در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. وی هر سه مقطع کارشناسی، کاشناسی ارشد و دکتری را با رتبه ممتاز در دانشگاه تهران سپری کرد. در حال حاضر نیز حدود هفت سال است که عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است.
هنوز پشت سنگریم؛ سنگر علم!
دکتر صالحی در خصوص دلایل روی آوردن به جهاد علمی گفت: کنار سنگرهای شلمچه بودیم که قطعنامه پذیرفته شد. امام در پیام قطعنامه فرمود دوران جنگ تمام شده و سنگر، سنگر علم شد. ما نیز این پیام امام را سرلوحه خود قرار دادیم و پس از جنگ احساس کردیم باید به این طریق با دشمن مقابله کنیم.
وی به مشکلات جسمی خود اشاره کرد و گفت: علی رغم مشکلات جسمی مثل چشمها و ریهام باز به سختی درس خواندم. البته خودم را فرد موفقی نمیدانم اما خلائی را در دانشگاه حس میکردم و آن کمبود نیروهای ارزشی در دانشگاه بود. بنابراین در راه علم وارد شدم.
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه گلایهای هم در سخنانش بود. وی میگفت بسیاری جوانان ارزشی در دانشگاه ها موفق هستند و حتی رتبه های برتر را نیز کسب میکنند. اما برخی ازاین جهاد دور میشوند. دلیل این امر را نیز کمکاری خودمان میداند.
وی در این خصوص گفت: ما ارزشهای دفاع مقدس را به درستی نهادینه نکردیم. بنابراین در برخی بچههای ارزشی نسبت به درس خواندن به رغبتی ایجاد شده است. در حالی که اگیر مسیر فراهم شود بهترین بچههای دانشگاه از همین افراد بودند. در زمان جنگ نیز بهترین بچههای خانوادهها کسانی بودند که در جبههها میافتند و شهید می شدند. یعنی شما یک آمار بگیرید. خواهید دید آن بچهای که درس خوانترین و بهترین بین دیگر فرزندان بود شهید میشد.
البته دکتر صالحی دلیل کمکاری برخی بچه های مذهبی و ارزشی را تنبلی نمیداند بلکه عوض شدن دغدغههای اصلی این بچهها میداند. وی همچنین سیاستگذاری غلط مسئولین را دلیل این نابسامانیهای جزئی دانسته و ادامه داد: کجسلیقگیها باعث شده پراکندگی در این افراد به وجود بیاید. بنابراین لازم در راه حفظ ارزشها، برنامههای ریشهای و اساسی را دنبال کنیم. البته میدانم نهادهای گوناگونی در این زمینه فعالیت کرده اند، اما هیچ یک ریشهای به این امر نپرداختهاند. یعنی تلاش نکردهاند اهداف و نگاه جوانان را تبیین کنند. برخی جوانان ارزشی در این عرصه از استراتژی درستی برخوردار نیستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پایان خطاب به جوانان توصیه کرد: شما وارث جریانی هستند که بهترین و پاکترین بندگان خدا بودند. اگر میخواهید آن نقش را ایفا کنید نه تنها در درس خواندن، بلکه در حیطههای دیگر نیز باید ایفای نقش کنید. یعنی در زمینه حفظ آن ارزشها نیز باید فعالیت کنید.