گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، «ویرانه ای را تبدیل به گلستان کردم.»این جمله ای است که اغلب مسئولین به هنگام تحویل یک سمت اجرایی و در آخرین روزهای کاری خود به کار می برند.در واقع همیشه از نظر این عده از مسئولین همیشه اوضاع نابه سامان بوده و با اقدامات آنها وضع بر وفق مراد شده است.اما این مرتبه به نظر می رسد وضع ابن ویرانه بسیار وخیم تر از آن است که بتوان برای آن کاری کرد و از ورته نابودی نجاتش داد.
چندی پیش علی ربیعی در گفتگویی به بیان اظهارت تعجب برانگیز بیژن زنگه ،درباره وضعیت کنونی و احتمال استعفای وی از وزارت نفت پرداخت.وزیر کار و رفاه اجتماعی در این باره تصریح کرد: آقای زنگنه شرایط وخیم مالی کشور را بسیار پیچیده دانسته و اظهار داشته است که با چنین شرایط دشواری قادر به ادامه کار نخواهد بود و استعفا خواهد داد.
این اظهارات از سوی کسی مطرح شده است که در روزهای بحث و گفتگوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره بررسی صلاحیت های وزرای پیشنهادی ،بررسی صلاحیت وی یکی از پرچالش ترین بحث ها بود.برخی اورا مرتبط با جریان فتنه می دانستند و برخی دیگر هم با توانایی های فردی وی مخالف بودند. اما با همه این تفاسیر در پایان صحبت های مخالفین و موافقین دکتر روحانی با بیان اینکه بنده به عنوان منتخب شما اعلام می کنم که فردی بهتر از زنگنه برای آن وزارتخانه نمی شناسم دراین باره تصریح کرد : «شرایط زندگی مردم با این وزارتخانه پیوند خورده و دشمن تحریم خود را بر این وزارتخانه گسترش داده است. جایگاه این وزارتخانه یگانه است و نگاه ما به آن نیز باید یگانه باشد. چرا که سیاست خارجه و اقتصاد ما به این وزارتخانه وابسته است. در این وزارتخانه به یک مرد کهنه کار نیاز داشتیم. برای همین با وسواس در این زمینه بررسی کردم و همه متخصصین و صاحب نظران نفتی، زنگنه را شایستهترین فرد برای این وزارتخانه دانستند.»
اما به نظر می رسد تجربیات این مرد کهنه کار برای حل معضلات اقتصادی نمی تواند کمکی بکند و شاید دلیلش این باشد که تجربه دیرینه و راهکارهای قدیمی او برای این مشکلات کارآمد نیست. از آنجایی که بنا به گفته رئیس جمهوری محترم شایسته تر از زنگنه برای تصدی گری وزارت نفت کسی نیست پس می توان نتیجه گرفت که وقتی او نتواند برای این مشکلات کاری کند از دیگران نباید توقع داشت و باید دست از کار کشید.
اگر فرض را براین بگذاریم که آقای زنگنه از عمق فاجعه بی اطلاع بوده که بعید به نظر می رسد چه تضمینی وجود خواهد داشت که پس از مدتی وزرا دیگر که آنها نیز بنا به گفته دکتر روحانی اصلح هستند چنین رویه ای را در پیش نگیرند؟ در چنین اوضاعی اقشار آسیب پذیر جامعه اولین قربانیان این نابه سامانی خواهند بود .برفرض مثال هیچ بعید نیست که اعتراض جامعه کارگری کشور به یک جنبش سیاسی اجتماعی تبدیل شود.
در شرایطی که طبق گفته خود رئیس جمهوری محترم شرایط زندگی مردم با مسائل اقتصادی و نفتی گره خورده است و باتوجه به فرمایشات رهبری معظم درباره خودداری مسئولین از اختلاف افکنی ها،دیگر جایی برای بیان یک چنین اظهاراتی در فضای جامعه نیست چراکه دیدگاه هایی از این قبیل چیزی جز تشویش اذهان عمومی و بدبینی مردم به بهبود شرایط جامعه همراه نخواهد داشت.