گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، مریم رجبوندی؛ از زمان ورود سینماتوگراف در سال 1279 به ایران تا آخرین روز شهریور ماه سال 1359 هیچ جنگ رسمی و گستردهای (از نظر زمانی و ابعاد آن) در ایران اتفاق نیفتاد و در نتیجه سینما نیز به صورت جدی وارد حوزه جنگ نشد و ژانری به نام ژانر جنگی در سینمای ایران نیز به وجود نیامد. اما با شروع جنگ ایران و عراق، فیلمهای مستند جنگی نیز در ایران متولد شدند که در ابتدا به صورت گزارشهای خبری بودند که برای تلویزیون تهیه میشدند اما به تدریج تغییر شکل دادند و فیلمهای مستند جنگی به طور مستقل و به عنوان یک ژانر در ایران شکل گرفت.
گروه تلویزیونی جهاد (واحد تلویزیونی جهاد سازندگی) که بعدها به عنوان گروه «روایت فتح» نامیده شد، پیشگامان تهیه فیلمهای مستند جنگی بودند که در طول هشت سال به ثبت رخدادهای جنگ پرداختند. گروه تلویزیونی جهاد در عرصه مستندسازی جنگ اهمیت بسیاری دارد زیرا بسیاری از افراد مهم و شناخته شده مستندساز از آنجا آغاز به کار نموده و کار را برای گروههای دیگر که میخواستند به ثبت و ضبط مستندات جنگ بپردازند راحتتر کردند.
یکی از مهمترین فیلمهای مستند ابتدای جنگ، فیلم دو ساعته «پل آزادی» است که باید گفت یکی از مهمترین سندهای سینمایی و تاریخی در عرصه انقلاب و دفاع مقدس به شمار میرود. فیلمی که باعث ساخته شدن فیلم «حقیقت» در واحد جهاد سازندگی تلویزیون شد که سید مرتضی آوینی درباره وقایع 2 سال اول جنگ کارگردانی کرد.
گروه «چهل شاهد» و دانشآموزانی که مستندساز شدند
مهمترین اتفاق بعد از این فیلمها حرکت و اعزام گروه «چهل شاهد» به سوی جبههها بود. چهل شاهد، یک گروه متشکل از دانشآموزان عضو بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز بودند که بعد از یک دوره کوتاه مدت آموزشی در سال 1361 با دوربین سوپر هشت میلمتری راهی جبههها شدند و وظیفه آنها ثبت تصاویر با یک نگاه مستندگونه بود. 8 نفر از اعضای این گروه بعد از اعزام به جبههها در جریان فیلمبرداری به شهادت رسیدند.
هر دو نفر از اعضای این گروه یک دوربین داشتند و به گروههای دو نفره تقسیم شدند. یکی فیلمبردار بود و دیگری در حالی که اسلحه به دوش داشت، کمک فیلمبردار و محافظ دوربین و نگاتیو بود. این 20 گروه در جریان عملیات بیتالمقدس سازماندهی شدند و فیلم «آزادی خرمشهر» ساخته کیومرث منزه (1362)، حاصل کار آنان است. همچنین، گروه فیلم «شاهدان ایثار» در عملیات والفجر 8 معروف به «فتح فاو» در بهمن ماه 1364 تشکیل شد که این گروه نیز به ثبت و ضبط وقایع مربوط به جنگ میپرداختند.
شهید آوینی و گروه روایت فتح
با وجود گروههایی که در زمان جنگ در زمینه ساخت فیلم مستند جنگی فعالیت میکردند هنگامی که از مستند جنگی صحبت میشود پیش و بیش از همه نام «سید مرتضی آوینی» و «گروه روایت فتح» به ذهن خطور میکند. روایت فتح یک منبع دست اول از تاریخ جنگ است که پخش آن از فروردین سال 65 با تلاش گروه تلویزیونی جهاد سازندگی آغاز شد و تا پایان جنگ در سال 1367 ادامه یافت. در این مدت، مجموعهای شامل حدود 70 برنامه توسط این گروه تولید شد و به نمایش در آمد.
شهید سید مرتضی آوینی علاوه بر حضور در جبهه و نظارت بر تولید، تدوین و نگارش گفتار متن فیلمها و البته، گویندگی آنها را نیز بر عهده داشت. با خاتمه دوران دفاع مقدس، در تولید فیلمهای روایت فتح وقفهای ایجاد شد که تا اواخر سال 1370 ادامه پیدا کرد. در همین سال، به فرمان مقام معظم رهبری و با حمایت نیروی مقاومت بسیج، موسسه فرهنگی روایت فتح تاسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی درباره دفاع مقدس بپردازد و تهیه مجموعه روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رها شده بود ادامه دهد.
مستند «شهری در آسمان» که ساخت آن با شهادت آوینی متوقف شد
شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیه شش برنامه از مجموعه ده قسمتی «شهری در آسمان» را به پایان رساندند و مقدمات تهیه مجموعههای دیگری را درباره آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعه محاصره، سقوط و باز پسگیری خرمشهر میپرداخت در ماههای آخر حیات شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعههای دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در فکه ناتمام ماند.
مستندهایی که در اذهان ماندگار نشدند
پس از شهادت سید مرتضی آوینی، گروه روایت فتح کمابیش به کار خویش ادامه داد و حتی فیلمهایی درباره جنگهای دیگر جهان ساخت اما هیچگاه به روزهای اوج خویش بازنگشت. در این سالها ابراهیم اصغرزاده که در سالهای پایانی جنگ به گروه روایت فتح پیوسته بود آثاری مثل«کاغذهای بیجواب»، «نفسهای ماندگار»، «سنگ و ستاره» را در گروه روایت فتح کارگردانی کرد.
محمدعلی فارسی نیز که پس از جنگ، تدوینگر مستندهای جنگی آوینی بود، مجموعهای چند قسمتی درباره سوسنگرد به نام «قصص الحرب» (قصههای جنگی) را کارگردانی کرد. مرتضی شعبانی نیز که در مجموعه شهری در آسمان با روایت فتح همکاری داشت، آثاری را در گروه روایت فتح کارگردانی کرد و از نبرد 33 روزه لبنان فیلمهایی مثل«ضاحیه» را ساخت. همچنین رضا برجی در جنگهای افغانستان و عراق حضور یافت و مستندهایی را ساخت. این تلاشهای جسته و گریخته در سالهای پس از اتمام جنگ ادامه داشت اما هیچ یک به دلایل مختلفی که یکی از آنها پخش نامناسب و حتی عدم پخش از سوی تلویزیون است تبدیل به مستندی شاخص و ماندگار در اذهان مردم نشدند.
آخرین روزهای زمستان و روایت جدیدی از جنگ
این روند ادامه داشت تا سال 1391 که مستند «آخرین روزهای زمستان» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و محصول «موسسه فرهنگی فردایی دیگر» از شبکه اول سیما به نمایش درآمد. این مستند تلویزیونی ده قسمتی که به روایت زندگی شهید حسن باقری میپرداخت، سالها پس از روایت فتح توانست فارغ از تمام نقد و نظرهایی که درباره کیفیت و فرم آن مطرح شد، دوباره نگاهها را بر روی یک مستند جنگی متمرکز کند و مخاطب را با خود همراه نماید.
آخرین روزهای زمستان برخلاف روایت فتح که به فضای عمومی جبهه و جنگ میپرداخت، نگاه خود را بر روی زندگی یک فرمانده دفاع مقدس متمرکز کرد و در واقع، مستندی شخصیتمحور بود که سعی داشت پشت صحنههای تصمیمگیری برای عملیاتها و انجام آنها را تا جایی که ممکن است روایت کند و از این زاویه نگاه جدیدی به جنگ داشت.
ساخته شدن و پخش مستند آخرین روزهای زمستان از تلویزیون اتفاق مبارکی است که میتواند راه را برای تولید و پخش مستندهایی قوی و ماندگار درباره دفاع مقدس باز کند که این مهم در صورتی محقق خواهد شد که از سویی مسئولان امر در این مسیر حمایتهای لازم را از هنرمندان به عمل آورند و از سوی دیگر، هنرمندان با انتخاب سوژههای بکری که در تاریخ دفاع مقدس این سرزمین وجود دارد از زاویه دید جدید و متفاوتی به جنگ و وقایع پیرامون آن نگاه کنند و البته، در این راه تنها به انتخاب سوژه خوب اکتفا نکرده و سعی کنند استانداردهای لازم سینمایی را در زمینه فرم نیز رعایت کنند تا اثر آنها تبدیل به اثری ماندگار شود.