به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، علیرضا قزوه شاعر انقلابی کشورمان به تازگی غزلی عارفانه سروده و با نام حکایت در وبلاگ شخصی خود قرار داده است.
متن این شعر به شرح ذیل است:
بختت نه سپید است و نصیبت نه سیاهی
محکوم به مرگی چه بخواهی چه نخواهی
کو عشق که ما را برساند به رسیدن
کو تیغ که ما را برهاند ز تباهی
آبی به شهیدان عطشناک ندادیم
مردند لب شط فرات آن همه ماهی
ای کشته ترحّم کن و ای تشنه تبسّم
ای ناله شهادت شو و ای گریه گواهی
سنگم بزن ای دوست، دلم میکده اوست
ما را بشکن آینه ی ماست الهی
آن سوتر از این غمکده دریای وصالی ست
عاشق شو و فارغ شو و سالک شو و راهی
درویشی ما سلطنت ماست، اگرچه!
دنیاست گدایی که رسیده ست به شاهی
(دنيا گداييه که به شاهي رسيده؟ يا گدايي که به شاهي رسيده دنيايي داره) نگيد چرا از بيتاي قبل الهام نميگيري چقد خنگيا!
دنيا تشبيه شده به گدايي که اندک مجالي پيدا کرده براي شاهي...