گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - زهرا خلجی؛ تأثیر ادامه تحصیل زوجین در کیفیت زندگی: بهبود و ارتقا یا آسیب و مخاطره (اشاره به بایدها و نبایدهای این مقوله)
ضرورت علمآموزی
به جرأت میتوان ادعا کرد در هیچ دینی به اندازه دین اسلام، دستور به فراگیری علم دیده نمیشود. علمآموزی یکی از ضرورتهای دینداری است و یک مسلمان حقیقی، در صورت وجود شرایط مساعد، نمیتواند شانه از بار مسئولیت علمآموزی خالی نماید. بهعنوان نمونه میتوان به این حدیث نبوی اشاره کرد: «أغد عالماً أؤ متعلماً أؤ مستمعاً أؤ محباً لهم و لا تکن الخامس فتهلک... صبح کن در حالیکه یا عالمی یا متعلمی یا شنونده علم یا دوستدار اهل علم و پنجمی مباش که هلاک خواهی شد.( الکافی/ ج 1/ 34 حدیث 3)
ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده
به همان اندازه که دین اسلام به امر علمآموزی، تأکید کرده، به امر تشکیل خانواده، بهعنوان یکی از ملزومات زندگی طبیعی بشر توجه، و زندگی مجردی را نکوهش کرده است. ازدواج و تشکیل خانواده یک فریضه است، البته شرعاً در زمره فرایض قرار نگرفته است، اما عقل سلیم حکم میکند اگر در مسئلهای اصرار و تأکید وجود داشت، به فریضه بودن نزدیک است و باید به انجام آن اهتمام ورزید و صد البته ازدواج آسان و بموقع، مدنظر اسلام است.
ضرورتهای زندگی زناشویی
بسیار کتابها در خصوص اهداف تشکیل خانواده نگاشتهاند و بسیار سخنها گفتهاند، از جمله تأمین آرامش طرفین (لتسکنوا الیها)، همیاری طرفین جهت رسیدن به کمال انسانی و الهی، ارضای نیازهای جنسی و عاطفی، تولید نسل و ... و برای هر کدام از طرفین وظایفی را برشمردهاند، از جمله وظایف مرد نسبت به زن، تأمین اسباب رفاه و آسایش او در حد متعارف است و از جمله وظایف زن نسبت به مرد، ایجاد محیطی آرام در منزل، تربیت فرزندان و ... .
حتی اگر بر سر این مصادیق و نمونه وظایف، در نحلههای فکری متفاوت، اختلاف باشد، همه بر سر این مسئله توافق دارند که هم مرد و هم زن متقابلاً نسبت به یکدیگر وظایفی دارند، اختلاف در اینجاست که بنابر روحیات هر کدام از زن و مرد، این وظایف متفاوت است و قطعاً باید روحیات و شرایط جسمی و روحی هر کدام را در تعیین وظایف لحاظ نمود.
تقابل بین علمآموزی و مقوله تشکیل خانواده
با این اوصاف و فرض بر پذیرفتن قواعد و ضرورتهای بالا، که مسائلی کاملاً عقلایی و منطقی بودند، سؤال اصلی مطرح میشود: اگر بپذیریم علمآموزی و تشکیل خانواده از ضرورتهای زندگی و از دستورات و مؤکدات دین است، پس چرا در جامعه امروزی سن ازدواج در افراد تحصیلکرده بالا رفته، یا حتی آمار طلاق در این افراد بالاست؟ چرا فاکتور تحصیل را یکی از موانع ازدواج برشمردهاند؟ و اساساً تأثیر ادامه تحصیل زوجین بر کیفیت زندگی چیست؟
همانطور که گذشت، علمآموزی و تشکیل خانواده هر دو از ضروریات و دستورات دین هستند و میدانیم دین همان برنامه زندگی از جانب خداست و خدایی که ما را خلق نموده و از همه ابعاد وجودی ما باخبر است، نسخه غیرقابل اجرا برای مخلوقات خود تجویز نمیکند. حتی کسی که اعتقادی به دین ندارد، این دو را از مهمات زندگی بشر و قانون طبیعت میداند. بسیاری از قوانین طبیعت نیز با یکدیگر تقابل و تضارب دارند، اما این تقابل و تضارب به معنای اثبات یکی و تعطیلی دیگری نیست، بلکه نیازمند اِعمال مدیریت است. تنها در این صورت است که طرفین در حین تلاش برای کسب علم و ادامه تحصیل وظایف همسری و مادری خود را بخوبی انجام داده و از هیچ یک غافل نخواهند شد و در غیر این صورت مسلماً در یکی از این موارد دچار نقصان شده و توفیقات لازم را کسب نخواهند کرد و بدین ترتیب فردی که جهت ارتقای کیفیت زندگی خود اقدام به ادامه تحصیل نموده است به سبب نابسامانی های ایجاد شده نه تنها به مقصود نایل نگشته، بلکه در امور ضروری دیگری چون رسیدگی به خانواده احساس خلا های شدید خواهد کرد.
همچنین است شرایطی که در آن برخی افراد با توجه بیش از حد به مسئله علمآموزی و ادامه تحصیل، مسئله ازدواج را به تأخیر میاندازند و بهترین سالهای عمر که سپری شد، آن هم از سر اجبار اطرافیان، تشکیل خانواده می دهند و یک زندگی همراه با حساب و کتاب و صرف منطق و کمبود احساسات را آغاز، و غالباً یکدیگر را تحمل میکنند.
یا افرادی که به دلیل تحصیلات بالا، توقعات نابجایی از فرد مقابل خود دارند و همین تحصیلات برای آنها حجابی ایجاد کرده که نمیتوانند مفهوم ازدواج و تشکیل خانواده را دریابند.
از طرف دیگر برخی زنان بعد از سالها زندگی مشترک خود را دچار روزمرگی میدانند که همین روزمرگی به مرور تأثیرات منفی بر زندگی آنها و اطرافیانشان خواهد داشت. یا مردانی که پس از سالها، خود را محدود به محل کار میبینند و بیحوصلگی خود را وارد محیط خانواده مینمایند و مخل آرامش اهالی خانه میشوند.
در هر شرایطی روزمرگی نکوهیده است و انسان نیازمند تازه شدن و کسب تجربیات جدید. «علم» همان گمشدهای است که میتواند تازهها را در اختیار انسان قرار دهد. البته اینکه کدام علم مدنظر است و همچنین این علم میتواند علم مربوط به امور خانه باشد، جزو نکات مهمی است که از حوصله بحث خارج است.
انسان، نیازمند فراگیری علم و همچنین نیازمند تشکیل خانواده است، اما وقتی در هر کدام از این موارد، افراط و تفریط صورت گیرد، مانع پیشرفت همهجانبه فرد است.
چون كه رفتن درس بخونن !!!
الان در بين همکاراي من که همگي خانم هستن و نزديک به پنجاه نفر مي شن فقط چهار نفر ازدواج نکردن
و بقيه همگي در سن زير بيست و پنج ازدواج کردن و الان بچه هم دارن
چي برا خودتون نستين امار الکي مي دين
شايد اقايان دير ازدواج مي کنن اونم ممکنه به خاطر نداشتن شغل و سرمايه براي شروع شغل باشه
من دانشجو بايد تا 27 28 سالگي درس بخونم که ايا شغل برام هست يا نه که نيست.
وضعيت اقتصادمونم که ميدوني.
و.......
چطور ازدواج کنم؟
نگو قران گفته .... من بيشتر از شما قران بلدم.
به جاي اين مقاله ي بدرد نخور بياين در باره ي سربازي, خونه, کار دانشجوها و .... بنويسين.
خيلي بي انصافن.کاش آسون تر بگيرن.بخدا من يه دونه بيشتر نميخوام.مشکلات اقتصادي که هميشه بوده و هست و هر روز بدتر ميشه.کاش زودتر يکي پيداشه و من بيچاره رو هم سروسامون بده.آرزوي موفقيت دارم براي همه دوستان.يامهدي