نسبت به توقعاتی که از یک «رساله دانشجویی» می رود چه نگاه هایی وجود دارد و اساتید و دانشجویان هرکدام چه تصوری از رسالت یک رساله دارند؟!
گروه علمی «خبرگزاری دانشجو»؛کنکور کارشناسی ارشد امسال با افزایش 54 هزار نفری نسبت به سال گذشته، آمار میلیونی را تجربه خواهد کرد. همزمان با روند رو به افزایش متقاضیان ورود به مرحله تحصیلات تکمیلی مسائل مربوط به کنکور کارشناسی ارشد، کنکور و انتخاب رشته و پس از ورود به این مقطع پایان نامه و مقاله و ..بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.
از میان این مسائل به جرات می توان گفت، پایان نامه ها از جایگاه محوری برخوردارند. از انتخاب موضوعی مناسب، پیداکردن استاد راهنما و استاد مشاور، تا چگونگی انجام و دفاع هر کدام برای دانشجوی کارشناسی ارشد داستانی است
میتوان گفت، تمامی این مراحل متاثر از نوع نگاهی است که دانشجو نسبت به پایان نامه اش دارد. یک سوال مهم در ابتدای کار مطرح است پایان نامه قرار است چه نقشی در زندگی تحصیلی دانشجو ایفا کند؟ درواقع پایان نامه در کدام نقطه از روند تحصیل دانشجو قرارد دارد؟
با توجه به هزینه هایی که از سوی دولت و دانشجو برای به سرانجام رسیدن یک پایان نامه صورت می گیرد، باید دید نسبت به توقعاتی که از یک «رساله دانشجویی» می رود چه نگاه هایی وجود دارد و اساتید و دانشجویان هرکدام چه تصوری از رسالت یک رساله دارند؟!
پایان نامه فتح الفتوح دانشجو نیست!
بر خلاف سال های نه چندان دور، که دانشجو می توانست ارائه موضوع پایانامه را بدون نگرانی جدی از بابت محدودیت زمانی با آسودگی خاطر انتخاب کند، بر اساس آیین نامه جدید آموزش عالی دانشجو می بایست در آغاز ترم سوم، پورپوزال خود را ارائه و آن را تصویب کند.
الزام این آیین نامه یعنی دانشجو باید از بدو ورود به دوره کارشناسی ارشد به فکر موضوع پایان نامه اش باشد. هرچند بسیاری از دانشجویان از بابت نرساندن به موقع پروپوزال خود به گروه و تصویب شدن آن نگرانی هایی دارند، اما عمدتا بر این امر اتفاق نظر دارند که الزام ارائه پورپوزال می تواند به هدفمند تر عمل کردن دانشجو کمک کند.
دانشجو از ابتدا در انتخاب موضع کنفرانس های کلاس خود، انتخاب واحد های اختیاری و. . با محوریت موضوع مشخص خود عمل می کند و در واقع در عین محدودیت زمانی ابلاغ شده ، اگر از ابتدا به فکر پایان نامه اش باشد زمان بیشتری در اختیار خواهد داشت.
با این وجود یرخی اساتید و گروهی از دانشجویان معتقدند مدت زمانی 6 یا 8 ماهه ای که دانشجو برای آغاز و انجام پایان نامه اش در اختیار دارد برای یک فتح الفتوح فرصت مناسبی نیست!
دانشجو می بایست یک موضوع ساده، بدون حاشیه و ترجیحا موضوعی که قبلا بر روی آن چند کار خوب انجام شده است یا خود دانشجو در دوره کارشناسی خود نگاهی به آن انداخته است را انتخاب و به سرعت انجام دهد و بیشتر به فکر گذر از این مرحله باشد تا چگونگی گذر از آن!
اصلا چرا باید پایان نامه را نگین درخشان دوره تحصیلی یک دانشجو دانست؟ بهتر است دانشجو یک موضوع بدون دردسر را انتخاب کند و به سرعت به پایان ببرد، چرا که بعد از اتمام تحصیلات خود به اندازه کافی وقت برای فتح الفتوح کردن دارد و می تواند بدون نگرانی از ساختارهای دانشگاهی که او را از بابت چگونگی انتخاب موضوع، زمان ارائه و دفاع از آن محدود می کند، با فراغ بال به تحقیقات علمی عمیق، موثر و مفید برای دانشگاه و جامعه بپردازد.
دانشجویان کارشناسی ارشد اغلب متاهل و شاغلند و محدودیت های زمانی زیادی دارند، در نتیجه در بسیاری موارد اگر به سراغ موضوعات بکر و پرزحمت بروند باید در دوره ایی پرفشار و با مشقت فروان بار پایان نامه شان را به دوش بکشند و در جلسه دفاع به زحمت بر زمین بگذراند علاوه براین در این مسیر برخی دانشجویان مجبور می شوند برای به موقع به سرانجام رساندن رساله خود، دست به جیب شوند. برای مثال برای انجام نمونه گیری ها، جمع آوری داده ها، پیاده کردن نتایج و.. از نیروی کمکی استفاده کنند.
به نظر این گروه از اساتید و دانشجویان که موافق رساله های غیر فتح الفتوحی هستنند، پروژه های تحقیقاتی جدی و عمیق در اغلب موراد کار یک تیم تحقیقاتی است نه یک دانشجو که تازه در آغاز راه است و زمان و بودجه محدودی دارد.
دانشجو باید در این دوره به یک فرد متخصص تبدیل شود تا بتواند پس از اتمام دوران تحصیل خود در یک تیم تحقیقاتی کنار دیگر متخصصان کار کند و نه یک محقق تمام عیار که تا اخر عمر فقط و فقط به رساله اش افتخار کند!
پایان نامه فتح الفتوح دانشجو است!
و اما طرفداران پایان نامه های فتح الفتوحی معتقدند، حال که این همه سرمایه مالی و انسانی برای به سرانجام رسیدن پایا نامه ها صرف می شود، حال که از طرفی تعدا دانشجویان کارشناسی ارشد افزایش یافته و دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در حال گسترش اند و از طرف دیگر در هر حوزه ای اعم از فنی، علوم پایه و حوزه های اجتماعی و انسانی هزار و یک نیاز بر زمین ماده در کشور موجود است، چرا باید پتانسیل عظیم پایان نامه ها را نادیده بگیریم و رسالت یک رساله را تا انجام یک تحقیق درجه سوم پایین بیاوریم؟
تجربه کشورهای موفق نشان داده است، با برقراری ارتباط حوزه های مختلف جامعه چون صنعت، کشاورزی، آموزش و..به دانشگاه می توان هم از توان دانشگاه برای حل بحران های خرد و کلان بهره برد و هم زمینه های رشد دانشگاه را فراهم کرد.
از دید این گروه، انتخاب موضوعی که قبلا به آن چندین بار پرداخته شده و تلاش برای پیدا کردن موضوعی که کمترین دردسری برای استاد و دانشجو نداشته باشد علاوه بر این که در رفع نیازهای کشور هیچ نقشی نخواهد داشت، کمک موثری به رشد خود دانشجو و استاد نیز نخواهد کرد.
شاید نتوان یک مشکل کلان را در یک پایان نامه حل کرد اما بسیاری بررسی های اولیه، یافتن راه حل ها و.. با انجام رساله های دانشجویی ممکن است.علاوه بر این می توان با استفاده از یک رساله دانشجویی، طرحی کلان را از نقطه «الف» به «ب» رساند و در رساله ایی دیگر آن را از نقطه «ب» به «ج» رساند.
اگر دستگاه ها و حوزه های کشور از نیاز های خود تصور روشن و دقیقی داشته باشند به گونه ایی که بتوانند به صورت مشخص و تعریف شده آن را در اختیار دانشگاهیان قرار دهند، هیچ نهادی به اندازه دانشگاه و هیچ نیرویی به اندازه دانشجو برای برآورده کردن این نیازها به یهترین شکل ممکن توانمند نیست.
نظر شما چیست؟
استدالال ها و هزینه فایده های هر دو دیدگاه در خصوص پایان نامه و جایگاه آن قابل توجه است، اما آنچه مهم است در نظر گرفتن شرایط فعلی کشور و برگزیدن دیدگاهی است که با وجود شرایط فعلی بیشترین نتایج مثبت ممکن را در پی داشته باشد.
این که تاکنون چه میزان سرمایه انسانی و مالی کشوردر راستای پایان نامه هایی که هیچ مشکلی از هیچ حوزه ایی را حل نکرده اند، صرف شده است مساله مهمی است و این نکته که پایان نامه ها چه توانی برای حل مشکلات در حوزه های مختلف و چه ظرفیتی برای کمک به حفظ سرمایه های مالی و انسانی دارند نکته ای مهم تر..
شما چه نظری دارید؟ بلاخره پایان نامه فتح الفتوح هست یا نه؟!
با سلام
به عنوان کسي که تا الان بيش از ? سال رو صرف تحصيلات دانشگاهي تلف کردم خدمتتون عرض مي کنم ما در کشور فاقد هر گونه هدايت صحيح هستيم.هيچ گونه هدايتي در مورد پايان نامه ها به درستي صورت نمي گيرد. در دانشگاههاي دولتي همه چي حول مقاله مي گرده و کاري خوبه که با کمترين هزينه مقالات بيشتري توليد کنه و لو با ساختن اطلاعات به صورت دستي!!!! بعضي ها هم در دانشگاههاي دولتي دنبال پول در آوردن هستن که اونها يه آب شسته ترن! ولي در عين حال خيلي مونده تا به نتيجه برسن. در کل محکم بهتون مي گم که اگه مطالعات مذهبي و سياسيم نبود و فقط درس مي خوندم, تا الان فقط وقتم رو تلف کرده بودم. ميانگين بازدهي کاري تو مقاطع تحصيلات تکميلي کمتر از ?? درصده. پروژه ها خيلي بزرگتر از بودجه هاي اونهاست.
در مورد آزاد و پيام
در مورد آزاد و پيام نور هم ديگه نگم! من خيلي از بچه هاشون رو ديدم که پايان نامه رو ميخرن و فقط زحمت دفاعش رو مي کشن! واقعا زحمت کشن!
من مي گم در دانشگاهها تخته بشه والا بهتره! حداقل وقت جوونا رو نمي گيريد. البته من اشتباه کردم دکتري خوندم. الان هم هر وقت پيش استادم اين حرف رو مي زنم مي گه تو داري اونايي که تو رو قبول کردن زير سوال مي بري. ولي واقعا چرا ما بايد درس بخونيم اون هم تو مملکتي که کسي به علم و دانش اهميت نمي ده!
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
به عنوان کسي که تا الان بيش از ? سال رو صرف تحصيلات دانشگاهي تلف کردم خدمتتون عرض مي کنم ما در کشور فاقد هر گونه هدايت صحيح هستيم.هيچ گونه هدايتي در مورد پايان نامه ها به درستي صورت نمي گيرد. در دانشگاههاي دولتي همه چي حول مقاله مي گرده و کاري خوبه که با کمترين هزينه مقالات بيشتري توليد کنه و لو با ساختن اطلاعات به صورت دستي!!!! بعضي ها هم در دانشگاههاي دولتي دنبال پول در آوردن هستن که اونها يه آب شسته ترن! ولي در عين حال خيلي مونده تا به نتيجه برسن. در کل محکم بهتون مي گم که اگه مطالعات مذهبي و سياسيم نبود و فقط درس مي خوندم, تا الان فقط وقتم رو تلف کرده بودم. ميانگين بازدهي کاري تو مقاطع تحصيلات تکميلي کمتر از ?? درصده. پروژه ها خيلي بزرگتر از بودجه هاي اونهاست.
در مورد آزاد و پيام
من مي گم در دانشگاهها تخته بشه والا بهتره! حداقل وقت جوونا رو نمي گيريد. البته من اشتباه کردم دکتري خوندم. الان هم هر وقت پيش استادم اين حرف رو مي زنم مي گه تو داري اونايي که تو رو قبول کردن زير سوال مي بري. ولي واقعا چرا ما بايد درس بخونيم اون هم تو مملکتي که کسي به علم و دانش اهميت نمي ده!