گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، نورزو در 8 سال دفاع مقدس حال و هوای خاصی داشت و هر سال از در این ایام رزمندگان دفاع مقدس مشغول تدارک عملیات خاصی بودند و تدارک کوچکی برای رسیدن سال نو داشتند که بیان برخی خاطره ها در این ایام یادآور دلاوریهای رزمندگان است.
در دفاع مقدس، آغاز سال نو و دید و بازدید و عیدی دادن و عیدی گرفتن در جبهه ها هم جریان داشت، اما با همان رنگ و بوی جبهه. موقع تحویل سال رزمنده ها سفره ای هفت سین می انداختند که سین های آن، بسته به نوع رسته ای بچه ها توفیر می کرد.
مثلاً هفت سین واحد تخریب عبارت بود از: سرنیزه، سیم خاردار، مین سوسکی، مین سبدی، سیم تله انفجاری و .... و در سایر واحدها: سرب، سیمنیوف، سمبه، ساچمه و ....
اگر موقع نوروز و حلول سال نو بعد از عملیات بود، قضیه صورت دیگری داشت: عکس شهدای عملیات را سر سفره می چیدند، به سر لوله تفنگ ها، پرچم سرخ می زدند، وصیت نامه ای شهدا را سر سفره می گذاشتند و بعد که دل های داغدار جمع می شدند شروع می کردند به دعای توسل که با سوز و گدازی خاص برگزار می شد. لحظه ای سال نو بعضی که در خط بودند با شلیک گلوله ای به سمت دشمن ابراز احساسات می کردند.
ناهار روز عید هم بچه ها با چلوکباب و نوشابه پذیرایی می شدند و از تبلیغات گردان هم اسکناس نو صدتومانی می رسید.
نوعی عیدی دادن هم بین خود بچه ها معمول بود که بعضی خودشان طلب می کردند و نوعش را معین، چنانکه یکی از دیگری دست خطی می خواست و چیز دیگری را قبول نمی کرد و او بعد از مهلتی، عبارت (کتب علیکم القتال) را می نوشت و در پاکتی تقدیمش می کرد که تا سر حد شهادت جلوی چشم همرزمش بود.
دید و بازدید از گردان های هم جوار و رفتنی سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها هم از جمله سنت های حسنه ای بود که در ایام سال نو به ندرت ترک می شد.
بچه ها بودند که چهار، پنج سال سابقه ای حضور در منطقه را داشتند و همین امر ایجاب می کرد که مثل خانه ای خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بی توجهی نباشند مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممکن اجرا می شد، تهیه شیرینی،کمپوت و میوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخی و گستردن سفره ای عید و نو کردن زیرانداز ولو در تبدیل گونی به پتو، برگزاری مراسم عید حتی در ساختمانی نیمه مخروبه در شهری خالی از سکنه و بدون آب و برق (مثل پیرانشهر سال 63) و تزیین در و دیوار و تهیه ای تنگ ماهی و انداختن قورباغه درون آب! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه های سلاح نبردن مگر از روی ناچاری و به ناگزیر و چیدن گل و گیاه صحرایی و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ریختن اشک در فراق یاران یک دل.