گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ در سالی که گذشت برخی اهالی هنر و فرهنگ کشور جمع ما را ترک کردند، از پدر داستان انقلاب و اولین وزیر آموزش و پرورش انقلاب و شاعر نوحه های آهنگران گرفته تا جلیل شهناز و عسل بدیعی و فهیمه رحیمی و خیلی های دیگر.
امیرحسین فردی
امیرحسین فردی، نویسنده و فعال عرصه ادبیات داستانی است.
عضویت در حوزه اندیشه و هنر اسلامی (حوزه هنری)، سردبیری و مدیرمسئولی «کیهان بچهها» (به مدت 31 سال)ـ مؤسس و مدیر مسئول کیهان علمی، عضویت در شورای داستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضویت در شورای داستان بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، مسئولیت جشنواره انتخاب کتاب سال شهید حبیب غنیپور، مسئولیت شورای ادبیات داستانی نیروی مقاومت بسیج و مدیریت کارگاه قصه و رمان حوزۀ هنری از سوابق مسئولیتهای اجرایی وی است.
چندین بار داوری برای کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، کتاب سال شهید حبیب غنیپور، جشنواره ادبیات داستانی بسیج، جشنواره راهیان نور، انجمن قلم ایران، جشنواره قصههای قرآنی از تجربههای دیگر وی است.
اما هیچ یک از این مسئولیت ها موجب شهرت وی نشد. خلوص و فعالیت انقلابی فردی بود که او را در میان مردم و اهل هنر محبوب کرده بود. فردی را عموماً به مسجد جواد الأئمه که محل اصلی فعالیت انقلابی وی بود، می شناسند.
سید علیاکبر پرورش
مرحوم علیاکبر پرورش، از مبارزان سیاسی انقلاب اسلامی و یار دیرین امام و رهبری است.
وی سوابق سیاسی همچون محوریت مبارزات قبل از انقلاب اصفهان در کنار شهید صیاد شیرازی و حجت الاسلام سالک، عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، دو دوره نامزد انتخابات ریاست جمهوری، عضو شورای مرکزی موتلفه اسلامی از سال 1372 تا هنگام فوت و قائم مقامی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی از سال 1372 تا سال 1380 را در کارنامه خود داشت.
سوابق اجرایی مرحوم پرورش شامل وزیر آموزش پرورش در دولتهای شهید باهنر، دولت موقت آیت الله مهدوی کنی و دولت میرحسین موسوی، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو شورای عالی دفاع، نماینده مجلس شورای اسلامی در دورههای اول، سوم و چهارم، نایب رییس اول مجلس شورای اسلامی (دوره اول)، نایب رییس دوم مجلس شورای اسلامی (دوره چهارم) بوده است.
این مردبزرگ پس از چند سال رنج از بیماری سرانجام در روز جمعه 6 دی ماه 1392 در بیمارستان شهید صدوقی اصفهان درگذشت.
مقام معظم رهبری در قسمتی از پیام تسلیت خود می فرمایند: تاسف و تأثر، خبر درگذشت یاور صدیق انقلاب مرحوم آقای سیدعلی اکبر پرورش رحمتاللهعلیه را دریافت کردم؛ چهرهی محترم و اثرگذاری که بخش اعظم عمر با برکت خود را در خدمت اسلام و ارزشهای متعالی دین گذرانید.
حجت الاسلام قرائی درباره وی گفته است: پرورش 40 سال کار مجانی برای مردم و انقلاب انجام داد و دکتر حداد عادل ویژگی بارز وی را اطاعت از ولایت فقیه دانسته و اظهار داشت: ایشان همواره مدافع حریم ولایت بود و در همه معرکههای سیاسی در اصفهان و در سطح کشور حضوری جدی و فعال داشت.
محمدعلی ابرآویز
ابرآویز تحصیلات خود را تا اخذ دیپلم در تهران انجام داد. سپس برای ادامه تحصیل در رشته رفتارشناسی به آلمان و سپس کانادا سفر کرد. در حدود سال 1341 به ایران مراجعت کرد و در طی 7 سال به فعالیت در مطبوعات و رادیوی آن زمان پرداخت.
در سال 42 با مشاهده صحنه شهادت یکی از جوانان انقلابی در حوالی میدان ارک تصمیم به ترک رادیو گرفت و دیگر به آن سازمان بازنگشت و تنها به فعالیتهای مطبوعاتی خود ادامه داد. ابرآویز از سال 1347 سازمان تبلیغاتی پرقدرتی را راهاندازی کرد که این سازمان تا زمان پیروزی انقلاب در سال 1357 پابرجا بود. در طی این دوره ابرآویز به واسطه فعالیتهای موفق تبلیغاتی فرهنگیاش در زمینه جمعآوری کمک برای زلزله بوئین زهرا موفق به دریافت جایزه جهانی تبلیغات از سازمان بین المللی تبلیغات، IAA، میشود.
ابرآویز در تابستان سال 1357 که برای ثبت اختراعی به انگلیس سفر کرده بود، از طریق تلویزیون از اخبار انقلاب ایران مطلع شد و خود را به سرعت به ایران رساند. او با مشورت گرفتن از رهبران انقلاب، شهید دکتر بهشتی ، آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی رفسنجانی تصمیم گرفت بضاعت هنری خود و سازمان تبلیغاتی باتجربهاش را در پیشبرد اهداف انقلاب به خدمت بگیرد. ابرآویز اعضای گروه سرود خود را با همفکری شهید دکتر مفتح و مرحوم طالقانی از جوانانی که در مجالس این بزرگواران شرکت داشتند، انتخاب و فعالیت خود را شروع کرد.
وی در اوج روزهای حکومت نظامی رژیم پهلوی با هزینه شخصی خود استودیوی موسیقی اجاره کرد، اعضای گروه سرود را در آنجا گرد آورد و به شکل مخفیانه و به دور از چشم نیروهای اطلاعاتی و نظامی رژیم، به تولید و ساخت سرودهای انقلاب پرداخت. از این لحاظ شاید بتوان گفت که او در کنار رادیو و تلویزیون و ارشاد آن زمان، تنها تهیهکننده مستقل هنر انقلاب محسوب میشد که با هزینه شخصی آثار و محصولات متنوع هنری را به تولید میرساند، اما کسی او را چندان در صحنه نمیدید. وی در زمان محمدرضا پهلوی فعالیتهای سیاسی داشت و عکاسی از وقایعی چون نیمه خرداد 42 و 17 شهریور 1357 نموده است.
ابرآویز در سالهای پس از پیروزی انقلاب چند سالی در خارج از کشور زندگی کرد و چند سال قبل به ایران بازگشت و برای مدتی مشاور فرهنگستان هنر بود. وی در سال های اخیر به تنهایی زندگی میکرد و از تنهایی رنج میبرد. خوشبختانه خاطرات و زندگی هنری او در سالهای اخیر به همت واحد تاریخ شفاهی «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» به صورت تصویری ضبط و ثبت شده است و قرار بود در ایام فجر امسال با حضور خود ایشان کتاب خاطرات او رونمایی شود. سرانجام روح این هنرمند پیشکسوت و خاطرهساز انقلاب در صبح عاشورا ی 1392 دار فانی را وداع گفت .
وی پس از دورهای بیماری در روز پنجشنبه 23 آبان 1392 در سن 75 سالگی و در روز عاشورای حسینی درگذشت.
حبیبالله معلمی
حبیبالله معلمی زاده 15 بهمن 1305 در رامهرمز بود که چهارم تیرماه در بیمارستان نفت اهواز درگذشت.
وی در محضر پدر و همچنین همنشینی با استادانی همچون آیت الله سید علی بهبهانی از مجتهدان برجسته رامهرمز با سیره اهل بیت و همچنین الفبای عروض و قافیه آشنا شد.
از جوانی به سرودن پرداخت و از آغاز مداحی اهل بیت را جانمایه اصلی شعرهای خود قرار داد. تشویقهای یکی از دوستان پدرش که خود شاعری توانا بود به نام حاجی بابا اشتری لرکی زمینه را برای شکوفایی او فراهم ساخت.
سال 1340 از رامهرمز به اهواز مهاجرت کرد. در زمان جنگ همراه با فرزندانش به جبهه رفت و به سرودن شعر میپرداخت و گاه شعرهایش را صادق آهنگران در جبههها میخواند.
از میان شعرهای او که به صورت نوحه در آمده است، به اینها میتوان اشاره کرد: «ای لشکر صاحبزمان آماده باش آماده باش»، «با نوای کاروان/بار بندید همرهان/این قافله عزم کربوبلا دارد»، «شور حسین است چهها میکند»، «ای لشکر حسینی تا کربلا رسیدن یک یا حسین دیگر».
وی در 4 تیر 1392، در بیمارستان شرکت نفت اهواز درگذشت و پیکر وی در محوطه آرامگاه امامزاده علی ابن مهزیار اهواز به خاک سپرده شد.
خدیجه محمدی(مادر شهید محمد بروجردی)
خدیجه محمدی مادر شهید محمد بروجردی پس از 20 روز از سکته مغزی یکشنبه 17 آذر 13920پس از سال ها فراق به فرزند شهیدش پیوست و پیکرش با حضور مردم، همرزمان شهید بروجردی و مسوولان کشوری و لشگری از مقابل پادگان حضرت ولیعصر (عج) سپاه محمدرسول الله تهران تشییع و در قطعه 25 گلزار شهدای بهشت زهرا آرام گرفت.
محمد بروجردی در سالهای پیش از انقلاب، در تهران با برخی مبارزان انقلابی مانند مهدی عراقی آشنا شد و در تکثیر و توزیع اعلامیهها و نوارهای سخنرانی آیتالله خمینی کوشید.
مادر محمد بروجردی میگوید: «خانه ما در مولوی تبدیل شد به مرکز انتشار اعلامیه ضد رژیم. محمد به همراه چند نفر از دوستانش در طبقه همکف یکی از اتاقها سه چهار دستگاه خیاطی گذاشتند و عدهای بی وقفه پشت این چرخها کار میکردند. این ظاهر قضایا بود. درست در زیر زمین همین اتاق آنها چاپخانه مجهزی داشتند که شبانه روز کار میکرد. سرو صدایش تمام محله را برداشته بود. البته باعث سوء ظن کسی نمیشد. هر کس به خانه میآمد فکر میکرد این همه سرو صدا مال آن چهار تا چرخ خیاطی است.
شهید بروجردی که به «مسیح کردستان» شهرت یافته بود در نهایت 1 خرداد 62 به شهادت رسید.
جلیل شهناز
وی از بزرگترین و سرشناسترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران است که توانست با استفاده از تکنیکهای برجسته در شیوه تارنوازی بسیاری از ردیفهای موسیقی سنتی ایران را با تار بنوازد که از جمله آنها نواختن در مایه دشتی و دشتستانی است. جلیل از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز آغاز کرد.
وی در سال 1383 به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در 27 تیر سال 1383، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد.جلیل شهناز، علاوه بر نواختن تار، که ساز اختصاصی بود، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک نیز آشنایی داشت.
جلیل شهناز پس از یک دوره بیماری صبح روز دوشنبه ٢٧ خرداد ١٣٩٢ در بیمارستان دی درگذشت.
علیرضا فرهمند، مترجم رمان «ریشه ها»
وی در سالهای پیش از انقلاب، دبیری سرویس بینالملل روزنامه کیهان را برعهده داشت. همچنین در سالهای پس از انقلاب در بخش نشریات تخصصی به فعالیت پرداخت و بنیانگذار و گرداننده نشریات بسیاری در این حوزه بود.
معروفترین ترجمه استاد فرهمند، کتاب "ریشهها" اثر الکساندر موری پالمر هیلی است؛ کتاب ریشهها را به حق باید اثر جاودانهای در ادبیات معاصر آمریکا دانست که رنجهای مردان و زنانی را به تصویر میکشد که بیهیچ گناهی و تنها بهخاطر رنگ پوستشان سختترین عقوبتها را متحمل شدند.
فرهمند به غیر از رمان «ریشهها»، کتاب «ساعت نحس» که موضوعی مشابه درباره خودبرتربینی غربی است ترجمه کرده است.
ریشهها عنوان رمانی است که رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در دیدار با فرماندهان بسیج سراسر کشور اشارهای به آن داشتند.
برخی از استادان روزنامهنگاری ایران از او با عنوان مؤلف شفاهی یاد کردهاند، اما استاد فرهمند که به شهرتگریزی نیز شناخته میشد، در این اواخر دستاورد بسیاری از تجارب و پژوهشها و نیز دیدگاههای خود را در قالب نامههایی به نزدیکان خود مکتوب کرده بود.
استاد فرهمند، روزنامهنگار پیشکسوت و مترجم رمان ریشهها (الکس هیلی) دی سال 1392 در پی تحمل دوره سخت بیماری سرطان ریه درگذشت.
حجتالاسلام ابراهیم انصاری، رایزن فرهنگی ایران در بیروت
تحصیلات حوزوی را تا اتمام سطح پیش برد و در دانشگاه نیز موفق به کسب مدرک فوقلیسانس مدیریت شد.
وی از سال 71 به بعد مسئولیت های گوناگونی از جمله مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استان هرمزگان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گیلان، رایزن فرهنگی سودان و مدیرکل بخش آفریقا-عربی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برعهده داشت.
حجتالاسلام انصاری در مهرماه امسال رایزنی فرهنگی ایران در لبنان را بر عهده گرفت.
آخرین دیدار رسمی وی در لبنان با حجتالاسلام سید علی فضلالله فرزند مرحوم سید محمد حسین فضلالله بود که هجدهم آبان انجام شد. در این دیدار، طرفین بر اهمیت بهرهوری از مفاهیم عاشورای امام حسین(ع) تأکید کردند و آن را در راستای معرفی چهره واقعی اسلام نابمحمدی(ص) دانستند.
این فعال فرهنگی در سن 54 سالگی طی وقوع 2 انفجار، نزدیکی سفارت ایران در بیروت به خیل شهدا پیوست.
عسل بدیعی
بدیعی فعالیت حرفهای خود را از سینما و با فیلم بودن یا نبودن در سال 1375 آغاز کرد ولی هیچگاه تنوانست در فیلمهای بعدی این موفقیت را تکرار کند.
وی در تاریخ 11 فروردین 1392 به حالت کما رفت و پس از انتقال به بیمارستان لقمان در روز 12 فروردین دچار مرگ مغزی شد. در گزارشهای اولیه خبرگزاریها در مورد علت مرگ به مواردی همچون مسمومیت شدید دارویی، ایست قلبی و مشکلات تنفسی اشاره شده بود.
در واکنش به این اخبار رضا داوودنژاد همسر خواهر عسل بدیعی، مسمومیت دارویی را شایعه دانست و مشکل قلبی ناشی از دشواری تنفسی و در نهایت مرگ مغزی را سبب مرگ وی اعلام کرد.
فهیمه رحیمی
فهیمه رحیمی نویسنده و رمان نویس معاصر ایرانی با داشتن 7 کتاب در میان 47 کتاب پرفروش پس از انقلاب اسلامی در ایران، رکورددار این فهرست بود.
او تجریه کار در زمینه خبرنگاری ورزشی و ادبیات کودکان را دارد. نخستین فعالیت ادبی جدی فهیمه رحیمی نوشتن قطعهای ادبی با عنوان دلم برای پروانه میسوزد در 9 سالگی بود و اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی در سال 1369 منتشر کرد.
وی 23 عنوان رمان نوشته و منتشر کردهاست که بسیاری از آنها به چاپ رسیدهاند. تا کنون آثار وی مورد انتقاد بسیاری از نتقدین قرار گرفته است.
در نهایت 28 خرداد 1392 در بیمارستان مهر تهران در سن 61 سالگی و در بخش مراقبتهای ویژه درگذشت.
محرم بسیم
محرم بسیم سال 1299 در باکو متولد شد و فعالیت هنری خود را در سینمای ایران از سال 1317 آغاز کرد.
پدر بزرگ سینمای ایران که عمر خود را در راه خدمت به فرهنگ و هنر این مرز و بوم صرف کرده بود در 93 سالگی در گذشت.
بعد از مراسم تشییع که باید آن را روز بیوفایی سینماییها نامید و به زحمت سه یا چهار چهره شناخته شده سینمایی و تلویزیونی در آن دیده میشدند وی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. یکی از تلخترین تششیع جنازههای سال 92 در جایی که انتظار میرفت دست کم بسیاری از پیشکسوتان سینما یا مسئولین سینمایی حضورداشته باشند کمتر کسی به بدرقه محرم بسیم بازیگر پیشکسوت سینمای ایران آمد تا بهتر متوجه شویم که چرا جنازه او 3 روز پس از مرگش پیدا شده است.
محرم بسیم در فیلمهایی مانند گلنار، افسانه دوخواهر، میلاد، دونفر و نصفی و ... بازی کرده است و در بسیاری از سریالهای تلویزیونی نیز به ایفای نقش کرده بود.
شهدای معراجی ها
18 دی ماه 92 و در حین آمادهسازی گروه جلوههای ویژه برای ضبط یکی از سکانسهای پایانی فیلم و سریال «معراجیها»، شهرک سینمایی دفاع مقدس شهرک سینمایی واقع در کیلومتر 35 بزرگراه تهران ـ قم با انفجاری بزرگ روبهرو شد که پیش از وقوع برنامه رخ داده بود و البته از شدتی بیش از انتظار برخوردار بود تا دیگر عوامل فیلم که قرار بود اندکی بعد به لوکیشن فیلمبرداری بیایند، پایشان را روی پدال گاز بفشارند و به نقطهای برسند که با دودی سیاه در آسمان نشانهگذاری شده بود.
صندوق عقب خودروی سمند جواد شریفیراد، مدیر جلوههای ویژه فیلم معراجیها که حامل نوع ضعیف شدهای از ماده منفجره TNT بود، به دلایلی که هنوز مشخص نشده، منفجر شد و علاوه بر شریفیراد، علی اکبر رنجبر مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس که برای سرکشی آمده بوده، رضا فرجی جانشین تولید معراجیها، مهدی مرادی دستیار جلوههای ویژه فیلم و یکی از نیروهای تدارکات فیلم کشته شدند. تصاویر محدودی از لحظات پس از وقوع این حادثه در دسترس است و علت این مسأله نیز علاوه بر نظامی بودن منطقه و راه ندادن دوربینهای بسیاری از خبرگزاریها، فاصله طولانی محل واقعه با پایتخت بود.
علی اکبر رنجبر مدیر شهرک سینمایی دفاع مقدس، رضا فرجی جانشین تولید فیلم به همراه یک بدلکار و یکی از نیروهای تدارکات فیلم معراجی ها افرادی بودند که بر اثر این حادثه معراجی شدند.
شریفیراد که جزو باسابقهترین مدیران جلوه های ویژه در سینمای ایران بود تاکنون مسئولیت جلوههای ویژه بیش از 30فیلم سینمایی را برعهده داشته است و به تازگی مراحل فنی فیلم عظیم «محمد(ص)» را به پایان رسانده و از نخستین تجربههای او در سینمای انقلاب می توان به «حمله به اچ3»، «شمارش معکوس» و «مسیر معکوس» اشاره کرد و از آخرین کارهای او «شکارچی شنبه» و «اخراجیهای یک و 2» بود.
او به تازگی مسولیت جلوههای ویژه «مرواریدهای خیلج فارس» را به پایان برده بود.
مدافعان حرم
در میان شهدای مدافع حرم افرادی بودند که به واسطه رسالت در عرصه کنونی و با اهمیت رسانه، در قالب تهیه تصاویر و اسناد از جنایان تکفیریهای افراطی به سوریه رفته بودند و از جمله این افراد، شهید «هادی باغبانی» خبرنگار و مستند ساز ایرانی بود که 28 مرداد ماه سال جاری در حومه شهر دمشق سوریه مورد حمله تروریستی قرار گرفت و به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید گرانقدر سه روز بعد از شهادت برروی دستان مردم بابلسر تشییع و در جوار امامزاده ابراهیم (ع) این شهرستان به خاک سپرده شد.
گفتنی است شهید هادی باغبانی متولد 1362 مستند ساز و خبرنگار ایرانی از شهرستان بابلسر تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته حسابداری به پایان رسانده بود.
دیگر شهید رسانهای که در سوریه به شهادت رسید، شهید مستند ساز، اسماعیل حیدری بود که توسط تکفیریهای سلفی در سوریه به شهادت رسید و 31 بهمن ماه سال جاری در شهرستان آمل، از مسجد امام رضا(ع) تا گلزار شهدای امامزاده ابراهیم(ع) تشییع و در جوار امام زاده ابراهیم(ع) با احترام به خاک سپرده شد.
شهید اسماعیل حیدری مستندساز آملی و شهید هادی باغبانی خبرنگار و مستند ساز از شهرستان بابلسر همزمان در عملیاتهای تروریستی تکفیری های سوریه ناجوانمردانه به شهادت رسیدند.
برخی از دیگر شهدای مدافعان حرم که در سال 92 به شهادت رسیدند به شرح ذیل هستند:
شهید مهدی عزیزی
شهید محسن حیدری
غلامعلی تولی
علی عسگری برزی
رضا کارگر
مهدی خراسانی
سید علی اصغر شنایی
محمدحسین عطری
سیدمهدی موسوی
محمد حسن خلیلی
محمود بیضایی
شهید ابوالفضل شیروانیان
علی دراجی
شهید مرادی