گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»-نعیمه موحد؛انتخاب سال «رفتارعلوی» برای صدور فرمان 8 مادهای مبارزه با مفاسد اقتصادی درسال 1380 می توانست چراغ راهی برای مسئولین سه قوه باشد. خط و مشی عدالت علوی و آنچه از سیره رفتاری علی(ع) قابل اجرا در کشوری شیعه با داعیه داری انقلاب اسلامی در جهان، امتیاز بزرگی است که درهیچ جای دیگر دنیا پیدا نخواهد شد. این بزرگترین راهنما برای اجرای احسن فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی بود که با هوشمندی از سوی رهبری مطرح شد و در مقابل با غفلت مسئولین مواجه شد.
درباره اینکه چرا سیاست های کلان مملکتی در کشور ما همانگونه که به خوبی طرح ریزی می شوند و مسیر زیبایی برای تحقق آنها پیریزی میشود، به همان اندازه در مقام عمل درجا میزنند و گاهی حتی در حد شعارهایی دست پایین به فراموشی سپرده می شوند، حرف و حدیث زیاد است.
عمده ترین این موارد ضعف مدیریت، عدم تناسب افراد با پست مدیریتی اتخاذ شده، دستهای پشت پرده، نورچشمیها و آقازادهها و درنهایت مصلحت در کتمان این موارد ذکر می شود. که همه و همه بدون هیچ راه حلی تنها بازگو می شود و برای مدتی خوراک رسانه ها را تامین می کند و در برخی موارد با ضربههای سنگینی که به پیکر نهادهای سیاسی و اقتصادی مملکت وارد می کند، خاموش میشود تا بار دیگر و پیداشدن برگهای دیگر از این مثنوی هفتادمن کاغذ!
برای همین شاید بهتر باشد حالا که در سیزدهمین سالگرد صدور این فرمان هستیم، این بار از زاویه ای دیگر به این مسئله نگاه کنیم و عدم موفقیت کامل در مبارزه با مفاسد اقتصادی را از سرنخ هایی که خود رهبری در این فرمان دادند و با غفلت ما مواجه شد نگاه کنیم.
● درباره تمام مفاسد اقتصادی که در این سالها در کشور اتفاق افتاد و از آن باخبر شدیم یا نشدیم، رهبری در بند اول این فرمان مهمترین نکته را ذکر کردند که عدم برخورد قاطع اعتماد عمومی را از بین خواهد برد و در ادامه با صراحت اشاره می کنند که: «به مسئولان خیرخواه درقوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد نوعی همدستی با مفسدان است.»
زمان زیادی از وقوع اختلاس سه هزار میلیاردی نمیگذرد و همه ما فضایی را که در آن دوران در باب بیاعتمادی نسبت به مسئولین و نظام بانکی کشور و این شائبه بین عوام که مسئولین در قضیه نقش داشتهاند را به یاد میآوریم و همگی آن مسائل متضمن این پیش بینی دقیق رهبری در سال های گذشته است.
● در ماجرای افشای اعمال رشوهبگیران و کارمندان مفسد اقتصادی که مدتها بحث روز جراید و مجلس و مردم بود، قطعاً اگر به توصیه رهبری در بند سوم فرمان، عمل میشد اتفاق نمی افتاد.« دستی که می خواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد»
● وقتی لفظ مبارزه با مفسد به زبان میآید در ذهن همه اعلام جرم و برخورد با مجرم به ذهن می آید درحالی که مقام معظم رهبری در بند 4 به موضوعی اشاره میکنند که اجرای کامل اهداف سیاسی در یک کشور را بر اساس اصل حسن تکریم یادآور می شوند. «تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد وظیفهای مهم شناخته می شود»
اینکه با خطاکار برخورد شود و خدمتگزار مورد تکریم و تشویق قرار بگیرد موردی است که به طور دقیق تنها در اصول سیاستمداری اسلامی به آن اشاره شده و تبعات نیکوی آن مورد اشاره قرارگرفته است و عدم تشویق درستکار و احترام به عمل او، درستکار را از انجام کار خویش دلسرد و به کار نادرست اطرافیان بی توجه خواهد کرد.
● «هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشی معاف کند»
اینکه رهبری دراین بند اول ازهمه خود را مورد خطاب قرار میدهند یکی دیگر از درسهای نادیده گرفته شده این فرمان است که لفظ «آقازاده ها» را وارد ادبیات سیاسی و اقتصادی این مملکت کرد. تا زمانی که عدهای میتوانند خود را با پنهانکردن پشت سر مسئولان مملکتی از پاسخگویی معاف کنند و قانون را نیز برای برخورد با خود دور بزنند توفیق چندانی در مبارزه با مفاسد اقتصادی همانگونه که تاکنون بوده، به دست نخواهد آمد.
● تبلیغهای دم دستی، کتابها و کاتالوگها و بروشورهایی که هنوز زمان زیادی ازصدور این فرمان و فرمانهای اینچنینی نگذشته، در ادارات و مراکز دولتی توزیع می شود و خواسته و ناخواسته موضوع را لوث میکند و تنها امری کوتاهمدت نشان می دهد بند 8 فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی را از بقیه ملموس تر میکند: « با این امر مهم وحیاتی نباید به گونهای شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه بخورد کرد، به جای تبلیغات باید آثار و برکات عمل مشهود گردد».
گاهی باید حواشی به وجود آمده در سالهای گذشته پیرامون یک موضوع را رها کرد و به اصل آن بازگشت. همان حواشی که گاهی آنقدر به آنها پرداخته شده، علت را تحت الشعاع قرار داده است.
و باید پرسید که اگر در اجرای فرمان مبارزه با مفاسد اقتصادی درست عمل شده بود اکنون فرمان اقتصاد مقاومتی حاوی چه مطالبی بود؟ و اگر قرار است اقتصاد مقاومتی به سرنوشت فرمان 8 مادهای رهبری دچار نشود وقتش نرسیده است که نگاهها را عوض کنیم و یکبار برای همیشه کفه ترازوی حرف را به نفع عمل، آن هم عمل واقعی سبک کنیم؟