به گزارش "خبرگزاری دانشجو"، در حدود 12 سال پیش بود که برای اولین بار شورای ملی مقاومت ایران، که رهبری آن را مسعود رجوی(فرمانده گروه تروریستی منافقین) در خارج از کشور بر عهده داشت، اعلام کرد ایران فعالیت هستهای مخفیانهای را آغاز کرده است؛ فعالیتهایی که اساس آن در زمان رژیم پهلوی بنیانگذاری شد، اما پس از انقلاب تا مدتها به تعطیلی کشیده شد.
کشورهای غربی در این زمان به دلیل آنچه نگرانی نسبت به نظامی بودن فعالیتهای هستهای ایران نامیدند، به هر طریقی تلاش کردند تا موضوع هستهای ایران را به یک پرونده بینالمللی علیه ایران تبدیل کنند و با توجه به اینکه برنامه هستهای ایران تا آن زمان مخفی بود، بهانه خوبی به دست غربیها افتاد.
بر همین اساس جمهوری اسلامی درگیر یکی از پیچیدهترین پروندههای حقوقی- امنیتی خود در طول تاریخ شد.
پروندهای که تا به حال سه دولت را در ایران درگیر کرده است؛ برای اولین بار این دولت سید محمد خاتمی بود که با این پرونده دست و پنجه نرم کرد؛ در آن زمان حسن روحانی به عنوان مذاکره کننده ارشد ایران با غربیها، در طی مذاکره با غربیها پذیرفت برای اعتمادسازی نسبت به مسائل هستهای، تاسیسات هستهای ایران به مدت چند ماهی به طور کامل تعلیق شود.
در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد روش کار با گذشته متفاوت شد، علی لاریجانی بر مسند مذاکره با غرب قرار گرفت.
در دوران لاریجانی تحول خاصی در پرونده هستهای رخ نداد و شرایط تحریمها علیه ایران نیز دچار تغییر نشد. پس از مدتی و با رفتن لاریجانی به مجلس، سعید جلیلی، دیپلمات با سابقه و با روحیه انقلابی جایگزین او شد.
در دوران سعید جلیلی تحولات گستردهای در مذاکرات اتفاق افتاد؛ در این زمان بود که به دلیل ایستادگی دولت ایران در برابر زیادهخواهی غرب، تحریمها علیه ایران شدت گرفت.
پس از سعید جلیلی نوبت به محمد جواد ظریف رسید، تا به عنوان اولین وزیرخارجه ایران رو در رو به گفت و گو با غرب بپردازد.
اما آخرین دورهای مذاکرات با غرب در ماههای اخیر تفاوتهای ویژهای با گذشته دارد. یکی از مهمترین این تفاوتها مذاکره مستقیم طرف ایرانی با طرف آمریکاییست؛ این دیدگاه که به جای بحث با گروه 1+5 طرف گفت و گو آمریکا باشد، یکی از شعارهای انتخاباتی حسن روحانی بود که پس از انتخاب وی به سمت ریاست جمهوری، محقق شد.
اما اینکه آیا این تغییر اساسی در مذاکرات هستهای نفعی برای کشور دارد یا نه جای بررسی دارد و قبل از هر چیز ذکر این نکته ضروریست که این اولین باری نیست که ایران و آمریکا بدون واسطه به گفتگو نشستهاند؛ پیش از این نیز بر سر حل موضوع حمله آمریکا به عراق، مسئولان ایرانی و آمریکایی بر سر میز گفتگو نشستهاند که نتیجه خاصی از آن گفتگوها حاصل نشد، در حال حاضر این دومین باری است که طرف ایران تن به مذاکره مستقیم با آمریکا میدهد.
موافقان مذاکره با آمریکا معتقدند، کشور ایران در شرایط فعلی چارهای جز رفع تحریمها ندارد؛ بنابراین انجام مذاکرات اجتناب ناپذیر است، از سوی دیگر همه سنگ اندازیها در توافقات گذشته مربوط به دخالت آمریکا در مذاکرات بوده است؛ بنابراین به توافق رسیدن با آمریکا به معنی حل پرونده هستهای ایران خواهد بود.
اما منتقدان مذاکره میگویند بحث تحریمها موضوع جدیدی نیست که در اثر فعالیتهای هستهای ایران به وجود آمده؛ بلکه آمریکا با اصل جمهوری اسلامی سازش نخواهد کرد؛ همانگونه که در سالهای اول انقلاب که هنوز خبری از پرونده هستهای نبود، این کشور به صورت یکجانبه قراردادهای اقتصادی خود را با ایران لغو کرد و همچنین تحریمهای اقتصادی را بر ایران تحمیل کرد.
پرونده هستهای تنها بهانه غرب در راستای اهداف خود است و گرنه کشور ایران در سالیان گذشته به حد کافی دست به کارهای اعتماد ساز از جمله تعلیق غنیسازی زده است.
از سوی دیگر اگر روش دولت بر مذاکرات هستهای استوار است، آمریکا گزینه خوبی برای مذاکره نیست؛ زیرا آمریکا همان کشوری است که در سالهای اخیر نشان داده بیشترین خیانتش را به حکومتهای حامی خود میکند. (از جمله مصر، یمن و ....) به طور کلی مفهوم کشورهای هم پیمان در عرصه سیاست خارجه آمریکا تعریف نشده است.
آمریکا کشوری است که در هر زمان احساس کند منافعش در خطر است از هیچ کاری دریغ نمیکند، حتی اگر آن کار سرنگون کردن حکومتهای حامی خودش باشد. به خصوص آنکه اسناد جاسوسی آمریکا از بسیاری از کشورهای دنیا به طور گستردهای منتشر شده است.
از سوی دیگر آمریکا در برقراری رابطه با ایران نیز سابقه روشنی ندارد. دخالت در کودتای ننگین برکناری دکتر مصدق، دخالت در کودتای نوژه برای سرنگونی حکومت نوپای جمهوری اسلامی ایران، جاسوسی از اوضاع کشور در سفارتخانه خود، کمکهای گسترده اطلاعاتی به عراق در جنگ علیه ایران و دهها مورد دیگر که نشان میدهد آمریکا به هیچ وجهی نمیتواند مورد اعتماد باشد.
با توجه به این مسائل چه عاملی باعث شده تا رهبر ایران به طور رسمی با مذاکرات مخالفت نکنند؟! خود ایشان معتقدند مذاکرات هستهای در هر صورتی برای ایران پیروزیست؛ اگر به احتمال اندک توافقی حاصل شده که چه خوب و در غیر اینصورت بازهم برگی دیگر از خیانتهای ایالت متحده به انقلاب اسلامی در تاریخ ثبت خواهد شد که برای آیندگان درس عبرت خواهد بود.
اما آن چه که دولت فعلی و تیم مذاکره کننده هستهای باید به طور خاص مدنظر قرار دهد آن است که گاهی ننگ پذیرش توافقنامهها محدود به یک بازه زمانی خاص نیست؛ بلکه اثرش در طول تاریخ خواهد ماند؛ بنابراین تیم مذاکره کننده هستهای در حال حاضر باید مراقب باشد که تن به توافقنامهای ندهد که بعدها در تاریخ از آن به عنوان خیانت بزرگ یاد شود و از مذاکره کنندگان آن به عنوان خائنین نام برند.
فرستنده: ایمان یزدانی
انتشار یادداشت دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط "خبرگزاری دانشجو" نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است