به گزارش گروه سیاسی "خبرگزاری دانشجو"، 3 مرداد ماه سال 88 نامهای با عنوان "بازگشتِ ایران به دوران سیاه ستمشاهی" از سوی محمد خاتمی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی در فضای رسانههای ضد انقلاب منتشر میشود که امضای فرهادی؛ وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت علوم نیز پای آن بوده است.
این نامه از سوی تنی چند از چهرههای شاخص اصلاحطلب به مراجع عظام تقلید نوشته شد که به بازداشتهای فتنه 88 اعتراض داشت و در راستای تحریک مراجع برای ورود به این مسئله نوشته شده بود.
در بخشی از این نامه آمده است: همزمان با اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موج وسیعی از دستگیریها از میان فعالان ستادهای انتخاباتی نامزدهای غیردولتی و شهروندانی که در راهپیماییهای مسالمت آمیز شرکت جسته بودند آغاز شد که در ادامه، با گسترش موج اعتراضات مردمی نسبت به تخلفات گوناگون و گستردهای که در قبل، حین و بعد از انتخابات صورت گرفت، افزایش یافته و هنوز هم ادامه دارد. بازداشتهای انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاهها، فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونتبار و استفاده از شیوههای بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بودهاند، به هیچ روی زیبنده نظام و کشوری که داعیه برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهره جمهوری اسلامی را در روح و جان هر ایرانی و نیز انظار جهانیان تیره و تار خواهد کرد.
محمد فرهادی در جریان رفت و آمدهای خود به مجلس در باره این نامه با اعلام برائت از فتنه ۸۸ صراحتا گفت که این نامه را امضا نکرده بلکه افرادی نام ایشان را در آن نامه قرار داده بودند.
در این باره اما چند نکته حائز اهمیت است:
اول؛ همانطور که روز گذشته یکی از فعالین دانشجویی گفت، آقای فرهادی بهتر می بود که این اعلام برائت را همان ایام که این نامه منتشر شد، اعلام می کرد هرچند مرزبندی با فتنه و فتنه گران مطلوب و پسندیده است اما اعلام وفاداری به نظام هنگام اخذ پست، چندان پسندیده نیست.
دوم؛ نکته مهم تر این است که در نامه مذکور -که همچنان در سایت محمد خاتمی خودنمایی می کند- نام شخصیت های دیگری نیز مشاهده می شود و تاکنون سه نفر از میان اسامی موجود، امضای خود را تکذیب کرده اند. آقای محمد فرهادی و پیش از آن محمدعلی نجفی و عباس عبدی تاکید کردند که این نامه را امضا نکرده اند در این باره باید گفت:
الف) آیا سایر چهره هایی که نامشان در ذیل نامه وجود دارد و همگی هم منتسب به یک جریان سیاسی هستند، هم امضای خود را پس خواهند گرفت و آیا این افراد نیز از وجود نامشان در نامه ای که به تعبیری موهن و ساختارشکنانه نظام اسلامی را متهم می کرد، آگاه نبوده اند؟! اگر آگاه بوده اند و تاکنون سکوت کرده اند، آیا این سکوت دیروز آنها و اعلام برائت امروز آنها، تعبیری به برائت از فتنه در هنگام اخذ پست نیست؟!
ب) اکنون زمان آن است تا افرادی که در نظام مسئولیت گرفته اند، همچون آقای حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد هم تکلیف و موضع خود را نسبت به درج نامش در این نامه مشخص سازد.
ج) تکذیب سه باره امضاکنندگان، در صورت حکم به صدق گفتار آنان، به معنی این نیست که محمد خاتمی یکی از رئوس و گردانندگان صحنه فتنه 88 به دروغ چنین نامه هایی را منتشر کرده و با وجود تکذیب امضاکنندگان همچنان حاضر نیست این نامه را از پایگاه اطلاع رسانی خود حذف کند.
سوم؛ آقای محمد فرهادی از فتنه برائت جسته و امضای چنین نامه ای را هم تکذیب کرده است. اکنون سوال مهم آن است که پس از رای آوری وی و حضور در ساختمان شهرک غرب، حلقه مورد انتقاد در وزارت علوم هم از این وزارتخانه خواهند رفت و آیا استعفایشان رد نخواهد شد؟!
سعید سمنانیان و غلامرضا ظریفیان، نامشان هر دو در نامه ای که آقای فرهادی از آن برائت جسته خودنمایی می کند و این امضا را هم پس نگرفته اند، آیا آقای فرهادی با حلقه یاد شده همکاری خواهد کرد؟!
چهارم؛ آقای فرهادی در اظهاراتی به نمایندگان گفته است که فتنه گران راهی در وزارتخانه وی نخواهند داشت و این در حالی است که با حضور وی در هلال احمر افرادی منتسب به وی و مرتبط با فتنه در این سازمان حضور یافتند.
در این صورت تکلیف آقای فرهادی با (ر ر ک) معاون بهداشت درمان و توانبخشی عضو ارشد و عضو سازمان منحله مجاهدین؛ (و ق) رئیس سازمان جوانان هلال احمر و عضو مرتبط با شاخه دانشجویی فتنه؛ (م ک) معاون توسعه منابع انسانی و فعال موثر جریان فتنه؛ (م ت خ) عضو کمیسیون دائمی هیئت امنای موسسه آموزش عالی علمی و فعال موثر جریان فتنه چه خواهد بود؟ آیا وی حاضر است عذر این افراد را بپذیرد؟