به گزارش گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ؛ «فارن پالسی» در گزارش تحلیلی مدعی شد: تجربه سال 2003 از ایران هنوز قابل استفاده است. این تجربه کاملاً با الگوی تاریخی مطابقت دارد که نشان میدهد کشوری چون ایران تنها در صورتی ممکن است دستورکارهای هسته ای خود را رها کنند که با یک محرک بسیار قدرتمند - تغییر نظام، حمله نظامی یا صرفاً اعمال فشاری مانند تهدید بسیار جدید توسل به زور- رو به رو شوند.
در ادامه این گزارش آمده است: در حال حاضر دولت اوباما برای دستیابی به توافق فراگیری تلاش میکند که واقعاً به تلاش هستهای ایران پایان میدهد ( و صرفاً این تلاش ها را به تاخیر نمیاندازد). اما به نظر میرسد اوباما و گروهش در حال حاضر راهبردی متفاوت را دنبال می کنند. به راحتی می توان این طور نتیجه گیری کرد که دولت اوباما با تعدیل پیش از موعد موضع خود در قبال ایران، به نفع این کشور عمل کرده است.
واقعیت این است که دست کم از زمان امضای توافقنامه موقت هستهای موسوم به طرح اقدام مشترک در نوامبر 2013، آمریکا به تدریج از فشارها علیه ایران کاسته است. سیاستمداران بلندپایه ، دیپلمات ها، و بازرگانان از کشورهای مختلف جهان گروه گروه وارد تهران می شوند. روحانی و ظریف نیز توسط همتایان خود در کشورهای مختلف جهان به عنوان شرکای همکاری، با آغوش باز مورد استقبال قرار میگیرند.
از نظر اقتصادی شاید هنوز ایران دوران سختی را می گذراند، اما به طور قطع اوضاع نسبت به 18 ماه پیش بهتر شده است. تولید ناخالص داخلی ایران از حدود هفت درصد در سال 2013 فراتر رفته و - به لطف کاهش تحریم ها و افزایش اعتماد بازارها درباره روشن بودن چشم انداز اقتصادی ایران- در سال 2014 یک یا دو درصد افزایش یافته است.
در این گزارش اذعان شده که در نهایت، از نظر نظامی، احتمال حمله به تاسیسات هستهای ایران در حال حاضر عملاً وجود ندارد. مقامات آمریکایی نیز تا حدی به ایرانی ها اطمینان داده اند که آمریکا نیت بدی درباره «بشار اسد»، رئیس جمهور سوریه و متحد ایران ندارد، تا مبادا تهران عصبانی شود. با توجه به این مسائل، آنها چطور باید نگران حمله آمریکا به ایران باشند؟
در ادامه این گزارش «فارن پالسی» مینویسد: مذاکرات هسته ای ایران پس از امضای توافقنامه موقت، دو بار تمدید شده است و تاکنون توافق جامع حاصل نشده است. بیش از پیش به نظر می رسد آمریکا خود را در موقعیت غیرقابل دفاعی قرار داده است تا یا مجبور به پذیرش یک توافقنامه بد شود یا به طور نامحدود از طریق تمدید هر چه بیشترطرح اقدام مشترک، به مسیری که در پیش گرفته است ، ادامه دهد. و این در حالی است که آمریکا به تدریج اهرم فشار خود را از دست داده است.
این گزارش در پایان میافزاید: مسئله جدی این است که آیا در مقطع کنونی می توان مسیر اوضاع را تغییر داد. به نظر می رسد تاکنون امتیازات زیادی به ایران داده شده است. باید دید آیا کنگره جدید آمریکا - که جنگ طلبان اکثریت آن را به دست گرفته اند - قادر خواهند بود نقش خود را به عنوان نیروی اصلی در پایان دادن به بن بست با ایران به خوبی ایفا کنند یا خیر - نقشی که کنگره در سال 2011 با متقاعد کردن اوباما برای اعمال تحریم ها علیه ایران ایفا کرد.
البته اگر «اوباما» واقعا خود را به توافق با کنگره برای اتخاذ راهبردی مشترک ، نه با هدف برهم زدن مذاکرات بلکه تقویت اهرم فشار آمریکا ، متحد نگه داشتن هم پیمانان کلیدی و تقویت چشم انداز دیپلماسی اجباری پایبند کند ، فرصت دست یابی به توافق با ایران بیشتر خواهد شد.
اما متأسفانه، نشانه چندانی از وقوع چنین چیزی دیده نمیشود. ظاهرا، دولت اوباما به جای این که چنین اقداماتی را در چارچوب راهبردی فراگیر برای تقویت اهرم فشار علیه ایران و استفاده از فرصت ها برای موفقیت دیپلماتیک ضروری بداند، این تلاش ها را اقداماتی تحریک آمیز و نسنجیده می داند که فرصت دیپلماسی را از بین می برد. در نتیجه، چیزی که ما هم اکنون شاهد آن هستیم مجموعه ای از تضمین های سیاسی ، دادن امتیازات بیشتر در مذاکرات ، قول ارائه مشوق های اقتصادی و درخواست دوستی رئیس جمهور آمریکا است.