به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، برای واکاوی بیشتر فرهنگ و مدیریت جهادی و مولفههای آن به سراغ دکتر عادل پیغامی، اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق (ع) رفتهایم. ایشان در این گفتوگو، به تبیین مولفههای مدیریت جهادی پرداخته و یکی از مهمترین مولفههای تحقق مدیریت جهادی را تقسیم کار ملی دانستهاند.
تعریف شما از مدیریت جهادی چیست؟ آیا این نوع مدیریت یک سبک است یا رویکرد؟
جهاد در ادبیات اسلامی ما امر مقدسی است که وابسته به نیروهای لایزال الهی تلقی میشود. کلمه جهاد برای ما کلیدواژه معناداری از توکل است. نگاه جهادی در مدیریت نیز سبب خواهد شد تا نگاه ما به مشکلات پیش رو و راهحل آنها متفاوت از قبل باشد. ببینید، مدیریت جهادی نه یک رفتار مقطعی که یک الگو و سبک مدیریتی و حتی فراتر از آن یک گفتمان مدیریتی است؛ که دارای مولفههایی متفاوت با مدیریت معمول و تعریف شده در نظام دانشگاهی است. شناخت این مولفهها، شرط ضروری ورود به این گفتمان است.
برخی معتقدند که مدیریت جهادی نیازمند تغییر در ساختار است، نظر شما در این خصوص چیست؟
ببینید، وقتی از ساختار سخن میگوییم، یعنی نگاه بلندمدت داریم؛ چون ساختار در کوتاه مدت تغییر پیدا نمیکند. بسیاری ریشه مشکلات را تحولات ساختاری میدانند؛ این دیدگاه ضمن اینکه درست است درعین حال غلط هم هست. اگر این گونه به مقوله ساختاری نگاه کنیم، عدهای سوء استفاده میکنند و اقدامات کوتاه مدت، تاثیرات روشی و نگاه مدیریتی که به ساختار بر می گردد را اعمال نمی کنند و آن را به یک تغییرات بنیادی معطوف می کنند که زمانبر است و باید نگاه بلندمدت به آن داشت؛ بنابراین بنده اعتقاد ندارم که تحقق مدیریت جهادی نیازمند تغیرات ساختاری و مبنایی باشد. بنابراین نباید مدیریت جهادی را با تحولات ساختاری مترادف دانست؛ چون ما بعد از انقلاب اسلامی توانستیم ساختار سیاسی، دفاعی، نظامی و بسیاری از حوزههای دیگر را به برکت اندیشههای حضرت امام (ره) و تدابیر مقام معظم رهبری، تغییر دهیم؛ بنابراین اکنون که موضوع مدیریت جهادی مطرح شده است، نباید آن را به تغییرات ساختاری تعبیر کرد.
مولفههای مدیریت جهادی از نگاه شما چیست؟
از مهمترین مولفههای مدیریت جهادی، عدم دلبستگی به پست و حتی شغل است. فرض اولیه مدیریت جهادی این است که جهاد، فقط در مدیر بودن نیست بلکه مدیریت کردن است و چه بسا یک نیروی ساده اداری توان مدیریت کردن یک مجموعه را داشته باشد. لازمه این امر، احیای جایگاه واقعی مفهوم «مدیر» به عنوان هماهنگ کننده برنامههای یک سازمان در جهت تحقق اهداف اصلی آن سازمان و نه صاحب و مالک آن سازمان، است که خوی اشرافی و نگاه عمومی بالا به پایین را نیز در پی دارد. یکی دیگر از مولفههای مدیریت جهادی، پذیرش اصل درون زایی و طرد و رد حاکمیت الگوی بیگانه است. در مدیریت جهادی، تلاش بر آن است که ظرفیتهای داخلی، بالفعل شود و الگوهای عرضه شده معمول که عنوان استانداردهای جهانی را نیز یدک میکشند. لازمه دیگر مدیریت جهادی، استواری و ایستادگی در مسیر حق و بازنگشتن از راه صحیح است. در مدیریت جهادی صبر و استقامت بر اهداف با وجود مخالفتها و کارشکنیها و ملامتها لازم است.
رکن دیگر مدیریت جهادی پذیرش مشارکت همگانی و به عبارت بهتر ایجاد و توسعه مشارکت همگانی در فرایند جهاد است. جهاد کردن در این گفتمان مدیریتی نه یک امر اختصاصی و محدود به گروهی معدود، که یک رفتار حاصل از فرهنگ عمومی است و هر فردی از آحاد جامعه میتواند یک مجاهد تلقی شود. مدیریت جهادی مدیریت خلاقیت و نوآوری در یافتن راه های میانبر و شکوفایی استعدادهای نشکفته است. لازمه مدیریت جهادی یافتن راه های صحیح جدید برای رسیدن به اهداف در زمانی کوتاهتر و نتایجی بیشتر است که البته با همت و کار مضاعف و وجدان کاری و... قابل دستیابی است.
یکی دیگر از ضروریات مدیریت جهادی، تعیین تلاش و سختکوشی به عنوان شاخص بهرهمندی و ایجاد پیوستگی میان بهرهمندیها با تلاش و مجاهدت افراد است. در این الگو، هر فرد به فراخور تلاش و همت خود، از مزایای اقتصادی و مادی بهرهمند میگردد و بهره وری کارکنان بر اساس شاخصهای واقعی تلاش و کوشش محاسبه و پرداخت میگردد.
ویژگیهای یک مدیر جهادی چیست؟
یک مدیر جهادی از روندهای بوروکراتیک و زمانبر که فایدهای نیز ندارد پرهیز میکند، امور مردم و اقتصاد کشور را با نگاه جهادی و سرعت بیشتری به پیش میبرد؛ چرا که برون رفت از مشکلات کشور نیازمند مدیریت جهادی است. به علاوه اینکه یک مدیر جهادی با قدرت و تلاش بیشتری نسبت به خروج از مشکلات اقدام می کند.
برای تحقق مدیریت جهادی چه باید کرد؟
مدیریت جهادی در جمهوری اسلامی را میتوان دارای سیر تطوری دانست که پیدایش و بالندگیاش با دوران دفاع مقدس آغاز میشود و پس از آن با حضور و نفوذ رویکرد معمول آکادمیک به مدیریت، مدیریت جهادی نیز به یک استثنا تبدیل و به تدریج به عنوان یک روش غیرمعمول و دوران گذشته کنار گوشه نشین شد؛ اما با تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و فراگیری این گفتمان در میان جوانان نسلی از مدیران جوان و انقلابی با رویکرد جهادی به این فرایند اضافه شد که به دلیل ضعف نظامهای مدیریتی و آموزشی کشور این رویداد مبارک به یک گفتمان، بدل نشد و با وجود گسترش مدیران جهادی در کشور، نظام مدیریت جهادی شکل نگرفت که در رویکرد نظام نسبت به عدالت و پیشرفت لازم است این کادرسازی مدیران اجرایی از سطح تولید کارگزار به سطح تولید ساختار و نظام سازی مدیریت جهادی ارتقا یافته و گفتمان مدیریت جهادی با الگوهای قابل آموزش و توسعه، جایگزین نظام مدیریت پیشین گردد.
همه آحاد جامعه باید در این امر خطیر مشارکت داشته باشند، اما آنچه باید مورد نظر واقع شود، پرهیز از تکرار است. ما نیازمند تقسیم کار ملی بر پایه تخصص هستیم. نهادهای فکری ما در دانشگاهها از یک سو و نهادهای اجرایی باید هماهنگ و بر پایه برنامهریزی عمل کنند. تقسیم کار سبب خواهد شد تا حوزه وظایف، چه در امور اندیشهای و نظری و چه در حوزه اجرا منفک باشد. تقسیم کار ملی از بهترین راهها در جهت پرهیز از تکرار است.
بیشک مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی سبک مدیریت جهادی به جامعه، عمل به آن و حمایت توسط مدیران کشور است که باید تک تک برای رسیدن به این مهم برنامه ریزی کنند و نیازی به نیروی کنترل کننده نداشته باشند، چرا که در سایه برنامه ریزی صحیح و پیاده سازی توسط مدیران، این سبک مدیریتی از طریق عمل آنها در جامعه تسری مییابد و تبدیل به سبک حاکم شود.