به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»؛ ازدواج امری مقدس و سنتی دیرینه است که یکی از وجوه مشترک تمام ادیان و اکثر فرهنگها است. ازدواج امریست که براساس آن زن و مرد پایههای زندگی خود را با کمک یکدیگر میسازند، شادیها وغمهایشان را با هم تقسیم میکنند، عشق و محبت به هم میورزند، میآموزند صبر و انعطاف را، و با پیوند دو روح و جسم به آرامش میرسند.
خانواده در اکثر جوامع مورد توجه است ولی در جهان بینی اسلامی خانواده از اهمیت پر رنگ تری بر خوردار است. خانواده کوچکترین نهاد جامعه، اولین و موثرترین نهاد رشد و تربیت افراد بشمار میرود، خانواده و تداوم نسل در گرو ازدواج و صد البته ازدواج در زمان مناسب میباشد.
سن ازدواج یکی از مهمترین شاخصهها برای ارزیابی سلامت و بهداشت روحی- جسمی افراد جامعه، محسوب میشود. ما درکشوری زندگی میکنیم که علاوه بر اینکه جمعیت جوانان غالب هستند، هنجارهای دینی نیز نزد مردم جایگاه خاصی دارند و از آنجایی که این شاخص بر بُعد فرهنگی، اجتماعی، فردی و... اثرگذاری ویژهای دارد، همچنین درصد قابل توجهی از جوانان در سن ازدواج دانشجو میباشند و شاید بدلیل دانشجو بودن از ازدواج سرباز دهند، پرداختن و ارزیابی این شاخص در بین دانشجویان پراهمیت میباشد.
در این گذر باید دو نکته را یاد آور شد، اول اینکه قرآن مجید سن ازدواج را برای جوانان سن بلوغ میداند و از آن به عنوان «بلوغ نکاح» یاد میکند. روایات ائمه اطهار (ع) و تفاسیر، گویای این مطلب هستند.
نکته دوم آنکه جامعهای ایرانی از سمت سنت و مرد سالاری به سوی مدرنیته درحال گذار است و در این گذرخواه ناخواه برخی فاکتورها برچنین جامعهای متحمل میشوند که از آن جمله، افزایش سن ازدواج است.
مقولهای افزایش سن ازدواج را میتوان از دو دیدگاه بررسی کرد، به این مفهوم که اول علل افزایش سن ازدواج جوانان الخصوص دانشجویان در جامعه بررسی شود و دوم پیامدهای فرهنگی - اجتماعی این پدیده در جامعه مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
مهمترین علل بالا رفتن سن ازدواج بین دانشجویان
کارشناسان و صاحب نظران بر این اصل متفق و هم نظر هستند که مسائل اقتصادی بزرگترین علت بالا رفتن سن ازدواج در بین جوانان ایرانی است. اگر مسائل اقتصادی را یک جریان بسیار قوی در راستای کشاندن سن ازدواج به دههٔ سوم زندگی افراد تعریف کنیم، میتوان از بیکاری، نداشتن مسکن، اجاره بها بالا، کاهش قدرت خرید سرپرست خانواده، نداشتن شغل تمام وقت در بین دانشجویان و... به عنوان اثر گذارترین علل بر این جریان نام برد.
از سویی دیگر، نوع نگاه و برداشت جوانان امروزی و خانوادهها به مقوله ازدواج باعث دامن زدن به افزایش سن ازدواج وکم شدن انگیزه بین جوانان برای تشکیل خانواده شده است، در این زمینه میتوان به عواملی از قبیل؛ نبودن فرهنگی تشویق جوانان به ازدواج، بالا رفتن سطح توقع دختران، مهریههای سنگین، برگزاری مراسمات پرهزینه که اغلب برای چشموهم چشمی فامیلی است، سخت گیری و دخالت مکرر خانوادهها وغیره... اشاره نمود.
در سالهای گذشته دولت نیز تلاشهایی برای تسهیل امر ازدواج جوانان نموده است، که به نظر میرسد اکثر این تلاشها با موفقیت همراه نبوده است.
البته جا دارد به ازدواجهای دانشجویی که نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها عهده دار است، اشاره کرد. اینگونه ازدواجها شاید محرکی برای جوانان باشند اما میتوان گفت صد در صد عامل برطرف کردن این معظل بطور کامل نیست.
پیامدهایی فرهنگی و اجتماعی حاصل از افزایش سن ازدواج دانشجویان
۱. افسردگی و انزاوای اجتماعی
به هر حال آنچه امروز با آن مواجهیم جوانانی هستند که آهسته آهسته با افزایش سنشان فرصتهای ازدواج را از دست میدهند و دچار نوعی سر خوردگی میشوند، شروع به قیاس خود با دیگران کرده و به این نتیجه میرسند که از دیگران در زندگی عقب افتادهاند هرچند که در مقاطع بالای تحصیلی هستند، این تفکر نقطه شروعی است برانزوای اجتماعی است، یعنی زمانیکه فرد خود را از اجتماع جدا کرده و ارتباطات میان فردی خود را کاهش داده وکم کم در لاک خود فرو رفته و به افسردگی مبتلا میشود. اینگونه از افسردگی در افراد به دو شکل ظهور مییابد، یا فرد دچار کم حرفی و گوشه نشین میشود یا تند خوی و پرخاشگری میکند. البته در ایجاد افسردگی ارضاء نشدن نیازهای روحی و جسمی فرد که در نتیجه ازدواج نکردن است نیز اثرگذار میباشد.
۲. افزایش ناهنجاریهای اجتماعی - فرهنگی
نیروی مهار نشدنی شهوت را خداوند برای تشکیل نهاد خانواده و تداوم نسل در انسان قرار داده است و ارضای این نیرو را در چارچوب خانواده تعیین کرده است. این درحالیست که اگر این نیرو بصورت صحیح بکار گرفته نشود فرد را بسوی نظام ضد ارزشی سوق میدهد که روابط نامشروع، هم جنس گرایی، تنوع طلبی جنسی، خود ارضایی، عدم ارضای روحی- جسمی و... از آن جمله هستند.
زمانیکه فرد روابط آزاد قبل از ازدواج را تجربه کرد خواسته یا ناخواسته زندگیش دچار اثرات سوء این رابطه میشود مانند: شکست عاطفی و عدم اطمینان به طرف مقابل بعد ازازدواج، سر باز زدن از تعهد در قبال خانواده پس از ازدواج، نوعی پوچی عاطفی و... («خبرگزاری دانشجو» در سلسله گزارشهای معضل دوستهای اجتماعی در دانشگاه را بررسی کرده است)
۳. ازدواج مردان با دختران بزرگتر از خود
در گذشته متعارف شده بود که پسران با دخترانی که ازخود کوچکتر بودند ازدواج میکردند، زیرا این مسئله هم مورد تاکید عقلا بود و هم ریشه در سنتهای دینی و ملی داشت. در جامعه عرف پسند و هنجار طلب ما اکثراً تصمیم گیرنده نهایی مردان هستند که بار بیشتر مسئولیت، بعد مالی، تصمیم گیری نهایی با آنهاست واین چند سال تفاوت سنی به مردان این اجازه را میدهد که پختهتر، با تجربهتر از زنان درعرصه زندگی حضور پیدا کنند.
افزایش سن ازدواج باعث شده است که پسران برای رسیدن به اهداف غالباً مالی با دختران بزرگتر از خود ازدواج کنند که اینگونه ازدواجها تداوم چندانی ندارد واغلب توام با طلاق است.
۴. تحصیلات تکمیلی وافزایش سطح توقعات
تا چندین سال پیش اولویت اول خانوادهها ازدواج جوانان بود اما در راستای حرکت جامعه به سمت مدرنیسم دیدگاه خانوادهها نیز دچار تغییر شد، بطوریکه اولویت اول خانوادهها تشویق فرزندان به ادامه تحصیل درسطوح بالا و بدست آوردن شغل مناسب است که این مولفه در بالا رفتن سن ازدواج نقش بسزایی ایفا میکند. این در حالی است که کسب علم و دانش با تشکیل خانواده منافاتی ندارد.
۵. زایمان پرخطردر سنین بالا
یکی دیگراز پیامدهای بالارفتن سن ازدواج، زایمان پر خطر است. محققین علمی مناسبترین سن بارداری برای خانمها را در رنج ۲۰ تا ۳۰ سال تخمین زدهاند. بارداری (بخصوص اولین بارداری) در سن بالای ۳۲ سال برای مادر و فرزند پرخطر است و متاسفانه در این راستا شاهد بدنیا آمدن کودکانی با ضریب هوشی پایین هستیم.
۶. رقابت شغلی بین دختران و پسران
جامعه کنونی دچار مشکل رقابتی بر سر شغل بین دختران و پسران شده است که در نتیجه بالا رفتن سن ازدواج است. زیرا دخترانی که نتوانستهاند تشکیل خانواده دهند برای اینکه سر بار خانواده نباشند و بتواند استقلال مالی خود را حفظ کنند، اقدام به تصاحب شغلهای دولتی و غیر دولتی میکنند، این در حالی است که اگر دولت تدبیر صحیح انجام دهد میتواند با اشتغال بیشتر پسران، دختران را درموقعیت تشکیل خانواده قرار دهند.
۷. افزایش ازدواجهای موقت
فاصلهٔ زمانی بین سن بلوغ تا زمانیکه فرد ازدواج کند بازه زمانی است که فرد بامشکلات عدیده مواجه است، و از سمت دیگر در محیطی بنام دانشگاه حضور دارد که جنس مخالف در اطرافش زیاد است. درکشورهای غربی و غیر اسلامی فرد با ایجاد روابط آزاد که ممانعت قانونی خاصی ندارد این خلاء را پر میکند. اسلام فرد را در این زمان به خویشتن داری دعوت مینماید. چند سالیست جامعه با پدیده «ازدواج موقت» مواجه است، جوانانی که توانایی مالی برای تشکیل خانواده ندارند به این نوع ازدواج رو میآورند، البته نفس عمل مشکلی ندارد و برای جلوگیری از گناه نکردن جوانان خوب است اما نکته ظریف دراین رابطه، وجود دخترانی است که در این نوع ازدواج نمیتوانند حقوق قانونی خود را دریافت کنند و متحمل ضرر و زیان میشوند.
دقت در آیات قرآن مجید و روایات اصلهایی نظیر: ازدواج و همراه شدن آرامش بر اساس رحمت و محبت، نگهداری کرامت انسانی، توسعه اقتصادی، استمرار نسل، معصونیت در قبال گناه، بهداشت روانی و... را برای ما مسجل میکند.
لذا شایسته است با حفظ حریم خانواده، تشویق جوانان بویژه در زمان دانشجویی به ازدواج، پرهیز از بیبندی باری در جامعه، تسهیل ازدواج و... از تنزل پایههای خانواده جلوگیری و بر حفظ نظام اخلاقی در جامعه کوشا باشیم.
***ادامه دارد...
رهبر عزیز انقلاب راجع به تخصصی شدن سربازی بارها صحبت کردند ولی کو گوش شنوا
آخه نهاد رهبری چیکار کرده؟!...ما که چیزی ندیدیم...نهایتش یه جشن میگیره برای زوج های دانشجو!!!