به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، مسعود عالمی، عضو هیئت علمی گروه برنامه ریزی اجتماعی و توسعه منطقه ای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست آیا افزایش جمعیت موجب فقر می شود؟ با اشاره به تعدادی از نظریه های موافق این بحث گفت: یکی از نظریه های که اعلام می کند افزایش جمعیت باعث فقر می شود نظریه مالتوس است که در کتاب خود درباره اصول جمعیت مدعی می شود که رشد جمعیت با شتاب بیشتری نسبت به رشد غذا حرکت می کند و در واقع رشد غذا با یک تصاعد حسابی افزایش پیدا می کند اما رشد جمعیت با یک تصاعد هندسی افزایش پیدا می کند.
وی افزود: اما چندین نقد بر این نظریه وجود دارد که آیا انسان تنها مصرف کننده و اگر ما زمان مصرف را تا ۱۸ سالگی در نظر بگیریم از ۱۸ تا ۶۰ سالگی می تواند یک مولد باشد و در واقع انسان دو برابر زمانی که مصرف کننده است می تواند تولید کننده باشد.
عالمی در ادامه بیان کرد: همچنین نقد دیگری که بر این نظریه وجود دارد این است که غذا به مراتب بیشتر از تصاعد مساوی رشد می کند وحتی در برخی زمان ها از تصاعد هندسی نیز رشد بیشتری داشته است و واقعیت این است که با افزایش جمعیت معاش نیز همواره افزایش پیدا کرده است و اینکه ما بگوییم که جمعیت جهان جلوتر از عرضه گام بر می دارد مانند این است که بگویم پاهای عقب اسب از پاهای جلوی آن جلوتر حرکت می کنند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه اظهار داشت: در بخش دوم نظریه مالتوس به بحث ارزش افزوده اشاره می شود که چهار عنصر منابع طبیعی، نیروی کار، فناوری و سرمایه را مطرح می کند که ترکیب این عناصر باید همواره با هم باشد و در غیر این صورت اقتصاد تغییر می کند و توسعه امکان پذیر نیست.
وی افزود: اما این نظریه برای زمانی است که اقتصاد حرف اول است و وی در نظریه خود طرح می کند که همه این علایم ثابت می ماند در حالی که از زمان مالتوس تاکنون منابع چهارگانه افزایش چشمگیری داشته اند و در واقع با افزایش جمعیت بازار نیز بیشتر شده و ماحصل آن نیز افزایش تقاضای سرمایه ای بوده است.
عالمی ادامه داد: با افزایش جمعیت تقسیم کار و تخصصی شدن رخ می دهد و در واقع تخصصی شدن پیشرفت کار را امکان پذیر می کند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی اذعان داشت: همچنین نقد دیگری که در اینجا وارد است این است که ما هر چه جمعیت داشته باشیم ۵ تا ۱۰ درصد می تواند نخبه باشد و اگر ما بخواهیم پیشرفت داشته باشیم باید افزایش هیئت علمی نیز داشته باشیم برای مثال مقالات علمی آمریکا در سال ۲۰۰۸، ۲۷۲ هزار بوده که هیئت علمی آن یک میلیون و ۲۶۸ هزار بوده است در حالی که در همان سال ایران دارای ۱۱ هزار مقاله و کتاب بوده و از هیئت علمی ۱۲۶ هزار که اگر بخواهیم در مقالات علمی یک چهارم آمریکا برسیم در آن صورت باید جمعیت سایر مشاغل نیز به همان نسبت یعنی ۲۰۵ برابر شود.
عالمی در ادامه با اشاره به اینکه عده ای نیز نظریه های کاملاً متضاد با این نظریه ها را دارند، اعلام می کند: جمعیت موجب توسعه می شود که یکی از این نظریه پردازان گری بکر است که می گوید افزایش جمعیت موجب تخصص سازی و پیشرفت را سریع تر می کند.
وی افزود: همچنین این نظریه پرداز معتقد است احتمال افزایش نخبه با افزایش جمعیت بیشتر است و در یک نگاه اقتصادی افزایش جمعیت، افزایش رفاه را به دنبال خواهد داشت.
عالمی در ادامه بیان داشت: همچنین نظریه پرداز دیگری سرمایه را مطرح می کند که افزایش جمعیت تقاضای سرمایه را افزایش می دهد و رشد جمعیت در واقع دارای اقتصادی است چرا که با افزایش جمعیت ذخیره استعدادهای انسانی افزایش پیدا می کند و همچنین افزایش جمعیت باعث گردش اطلاعات و در نتیجه آن هم بهره برداری از اطلاعات و هم توسعه اطلاعات بیشتر می شود.
وی ادامه داد: همچنین عده ای از نظریه پردازان نگاه خنثی گرایانه به بحث جمعیت دارند که می گویند جمعیت نه موجب توسعه می شود و نه موجب فقر و در واقع تعیین کننده نیست و اعلام کردند که ما دیگر کاهش جمعیت را توصیه نمی کنیم و حتی برخی اقتصاددانان بانک جهانی نیز این توصیه را مطرح کردند.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بیان داشت: اما پس از بررسی همه این نظریه ها باید دید داده های تجربی کدام یک را اثبات می کند و این داده ها از دو طریق در طول زمان و همچنین در نقش جغرافیا باید بررسی شوند که در بحث طول زمان به این نتیجه رسیده ایم که در کشور با افزایش جمعیت درآمد سرانه نیز افزایش پیدا کرده است.
وی افزود: همچنین ما شاخص های اقتصادی را با آمارهای کشورهای مختلف مقایسه کرده ایم که در همه موارد کاهش جمعیت تأثیری در بیکاری، نابرابری، فقر و حتی مصرف سرانه انرژی نداشته و در نتیجه این مباحث نشان می دهد در بحث اقتصادی باید مؤلفه های دیگری را مدنظر قرار داد.
هیچ کشوری با کاهش جمعیت نتوانسته رفاه ایجاد کند
عالمی در ادامه تاکید کرد: هیچ کشوری با کاهش جمعیت نتوانسته رفاه خود را افزایش دهد و در واقع شاخص های اقتصادی در طول زمان با افزایش جمعیت افزایش می یابد و در عرض جغرافیا نیز در یک زمان واحد جمعیت اثر معناداری ندارد و در طول زمان میکانیسمی برای تعیین و رشد برای انسان وجود دارد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: حداقل نتیجه ای که همه نظریه ها داشته اند این است که هیچ کدام از نظریه های منفی تاکنون تأیید نشده اند و نظریه های خنثی گرایانه نیز در طول زمان ثابت می شوند.
وضع بد اقتصادی محصول جمعیت نیست بلکه محصول سوء مدیریت است
وی ادامه داد: کاهش جمعیت تأثیری بر روی رفاه ندارد اما نه در حالی که برنامه توسعه وجود داشته باشد و در واقع مسئله ما جمعیت نیست بلکه مدیریت است و وضع بد اقتصادی محصول جمعیت نیست بلکه محصول سوء مدیریت است.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بیان داشت: نرخ رشد جمعیت در ایران ۸/۱ است که پایین تر از سطح جانشینی است و براساس آخرین پیش بینی های سازمان ملل که میانگین سنی ما را در سال ۱۳۵۰، ۲۲ سال اعلام کرده بود و در سال ۲۰۱۰ به ۲۷ سال رسیده بود در سال ۲۰۵۰ به ۹/۴۲ خواهد رسید.
افزایش جمعیت یک برنامه اجباری نیست
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی خاطرنشان کرد: دو اصل در سیاست های افزایش جمعیت باید رعایت شود ابتدا اینکه افزایش جمعیت یک برنامه اجباری نیست و مردم را برای آن باید قانع کرد و مسئله دیگر اینکه برنامه های افزایش جمعیت باید یک برنامه توسعه محور باشد و طرحی که امروز در مجلس وجود دارد با آن بسیار فاصله دارد چرا که باید به لحاظ امکان سنجی نیز همه جوانب آن در نظر گرفته شود.