کد خبر:۳۹۳۶۳۲
یک جرعه آرامش؛

از «کشتی پهلو گرفته» تا «انارهای آسمانی» حضرت فاطمه زهرا (س)

دومین گزارش از سلسله گزارش های «یک جرعه آرامش» به کتاب های منتشر شده با موضوع حضرت زهرا (س) اختصاص دارد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»، این خبرگزاری در نظر دارد تا هر هفته بسته‌ای از کتاب‌های پیشنهادی متناسب با مناسبت‌های هر هفته را به مخاطبان معرفی نماید.

 

دومین گزارش از سلسله گزارش های «یک جرعه آرامش» به کتاب های منتشر شده با موضوع حضرت زهرا (س) اختصاص دارد.

 

 «کشتی پهلو گرفته» سیدمهدی شجاعی

 

«کشتی پهلو گرفته» نوشته سیدمهدی شجاعی از جمله نخستین آثار آیینی است که با روایتی متفاوت مروری بر زندگی حضرت فاطمه سلام علیها دارد، این اثر به اندازه ای در خلق داستان موفق بوده که با گذشت چندین و چند سال از خلق آن هنوز اثری در خور و شان مقام فاطمه سلام علیها در ادبیات داستانی ایران نوشته نشده است؛ این اثر از سوی انتشارات نیستان منتشر شده و تاکنون به چاپ چهلم رسیده است.

 

نویسنده اثر درباره آن می گوید: «کشتی پهلو گرفته» در سال‌های اولش خیلی مظلومیت کشید. اینگونه نبود که‌‌ همان موقع استقبال شده باشد. سال 60 بود یا 61. اما گاهی مظلومیت برای آدم خیلی خوب است چون بعد از آن خدا انقدر مواهبش را زیاد می‌کند که انسان دوست دارد در مظلومیت باشد. در آن زمان من سردبیر مجله رشد بودم و این کتاب را سازمان پژوهش چاپ کرد و آقایی که در آن زمان مسئول بود و الان هم از شخصیت‌های مسئول مملکت است، گفت به هیچ وجه نباید این کتاب به اسم آموزش و پرورش بیرون بیاید چون مواردی در آن هست که ممکن است مشکل ایجاد کند و وحدت شیعه و سنی از بین برود و کتاب که با آرم اموزش و پرورش بود برگشت خورد.

 



شجاعی کتاب‌های بسیاری را از جمله : «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی»، «دست دعا، چشم امید» و ... را به رشته تحریر درآورده است.

 

 متن حاضر فصل آخر اثر فاخر او، یعنی کتاب «کشتی پهلو گرفته» است.


فرشتگان بال در بال پرواز می‌کردند و فرود می‌آمدند، آنچنان که آسمان را به تمامى می‌پوشاندند.


دو فرشته پیش روى آنها بودند که طلایه‌دارشان به نظر می‌آمدند.


آمدند، سلام کردند و مرا در هودج بال‌هاى خود به آسمان بردند، ناگهان بوى بهشت به مشامم رسید و بعد باغها و بوستانها و جویبارها، چشمم را خیره کردند.


حوریه‌ها صف در صف ایستاده بودند و ورود مرا انتظار می‌کشیدند.


اول خنده‌اى بسان واشدن گلى و بعد همه با هم گفتند:

 

ــ خوش آمدى اى مقصود خلقت بهشت و اى فرزند مخاطب "لولاک لما خلقت الافلاک".


ملائکه باز هم مرا بالاتر بردند. قصرهاى بی‌انتها، حله‌هاى بی‌همانند، زیورهاى بی‌نظیر.


آنچه چشم از حیرت خیره و دهان از تعجب گشاده می‌ماند.


و بعد نهرآبى سفیدتر از شیر، خوشبوتر از مشک.


و بعد قصرى. و چه قصرى!


گفتم:


ــ اینجا کجاست؟ این چیست؟ از آن کیست؟


گفتند:


ــ اینجا فردوس اعلى است، برترین مرتبه بهشت. منزل و مسکن پدر تو و پیامبران همراه او و هر که خدا با اوست. و این نهر، کوثر است.


قصر انگار از دُرّ سفید بود و پدر بر سریرى تکیه زده بود.


مرا که دید، از جا برخاست، در آغوشم گرفت، به سینه‌اش چسباند و میان دو چشمم را بوسه زد، به من گفت:


ــ اینجا جایگاه تو، شوى تو و فرزندان و دوستداران توست. بیا دخترم که سخت مشتاق توام. من گفتم:


ــ بابا! بابا جان! من مشتاق‌ترم به تو. من در آتش اشتیاق تو می‌سوزم.


زنده شدم وقتى که باز ـ اگرچه در خواب ـ پیامبر را، پدر را صدا کردم و صداى او را شنیدم. یادم آمد که این افتخار، تنها از آن من است که می‌توانم او را بی‌هیچ کنیه و لقب، بابا صدا کنم. وقتى آن آیه نازل شد که:
لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضُکُمْ بَعْضا..."


من پدر را پیامبر و رسول الله صدا کردم و او دستى از سر مهر بر سرم کشید و گفت:


ــ این آیه براى دیگران است فاطمه جان. تو مرا همان بابا صدا کن. تو به من بابا بگو. بابا گفتن تو قلب مرا زنده‌تر می‌کند و خدا را خشنودتر.


شاید او هم می‌دانست که چه لطفى دارد براى من، پیامبر با آن عظمت را بابا صدا کردن.


پدر گفت که همین امشب میهمان او خواهم بود.


اکنون على جان! اى شوى همیشه وفادارم! اى همسر هماره مهربانم! من عازمم. بر من مسلّم است که از امشب میهمان پدرم و خداى او خواهم بود.


گریزانم از این دنیاى پربلا و سراسر مشتاقم به خانه بقا. تنها دل نگرانی‌ام براى رفتن، تویى و فرزندانم. شما تنها پیوند میان من و این دنیائید که کار رفتن را سخت می‌کنید اما دلخوشم به اینکه شما هم آخرتى هستید، مال آنجائید. شما جسمتان در اینجاست. دیدار با شما از آنجا و در آنجا آسان‌تر است.
 

 

«حکمت فاطمی» نوشته آیت الله سیدعزالدین حسینی زنجانی

 

این اثر به بررسی وضعیت سرزمین فدک به عنوان رمز قیامی تاریخی می پردازد که از سوی  سوی موسسه بوستان کتاب منتشر شده است.

 

این اثر که شرحی است بر خطبه حضرت زهرای مرضیه(س)، با هدف بهره گیری عموم اعضای جامعه از معارف ناب آن حضرت، تلخیص شده است تا درک مباحث آن برای عامه مردم سهل شود.

 

 


                  
خطبه بلند و پرمعنای حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه که به «خطبه فدکیه» معروف است، به دلیل معارف ناب و نکته های ژرف و آموزه های فراوانی که در آن است و از نفیس ترین میراث های دینی و معارفی حضرت فاطمه(س) به شمار می رود، تاکنون بارها از سوی محققان و بزرگان ترجمه و شرح شده است، یکی از این شرح ها، شرح عالمانه ای است که به قلم آیت الله حسینی زنجانی بر این خطبه نگاشته شده است.
 


بوستان کتاب در بخشی از سخن ناشر درباره چاپ این اثر آورده است: «از آنجا که مطالب علمی و سنگین و مباحث فلسفی و اشارات دقیق آن (کتاب "شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها") بسیار و حجم کتاب زیاد است و برای عموم کتابخوانان دشوار به نظر می رسد، از سوی دیگر برای بهره گیری عام تر جامعه از مباحث این کتاب در قالبی سهل تر و خلاصه تر، این موسسه بر آن شد تا با موافقت مولف محترم، خلاصه ای از کتاب را نیز چاپ و عرضه کند.

 


آنچه می خوانید گزیده کتاب "شرح خطبه حضرت زهرا(س)" است که به همت و با دقت جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای جواد محدثی صورت گرفته است.»

 

«انارهاي‌ آسماني»‌، نوشته مجيد ملا محمدي  
 

مخاطب در این کتاب هفت داستان کوتاه از زندگی حضرت فاطمه (س) مطالعه می‌کنند که «انارهای آسمانی» نخستین داستان کتاب است ؛ در این داستان  حضرت فاطمه (س) سخت بیمار است .علی (ع) به اصرار از او می‌خواهد چیزی را که دوست دارد از او درخواست کند  و با اصرار زیاد علی (ع) سرانجام فاطمه (س) نام انار را بر زبان می‌آورد. در پی آن علی (ع) از خانه خارج می‌شود و پس از جستجوی بسیار  عاقبت یک دانه انار خریداری می‌کند؛ اما در راه بازگشت  پیرمرد نابینا و مریضی را می‌بیند که او نیز طالب انار است .آن حضرت ابتدا نصف سپس تمام انار را به پیرمرد می‌دهد و با حالتی شرمگین به خانه باز می‌گردد؛  اما در آن جا ظرفی پر از انارهای بهشتی را در مقابل فاطمه (س) می‌بیند.

 

 

 

 اسامی داستان‌های دیگر کتاب عبارت‌اند از: «چادر ساده فاطمه (س)»، «مسابقه خوشنویسی»، «یک تکه لبخند»، «پس از سه روز»، «قصه عطر خوشبو» و «هدیه‌های بهشتی ».

 

«انارهای آسمانی» برای اولین بار در سال1379 از سوی انتشارات مطهر به چاپ رسیده است.

 

«پاره تن آفتاب» اثر مجید ملامحمدی

 

این کتاب در سال 1386 از سوی  انتشارات بوستان کتاب  با موضوع  داستانهایی از زندگی حضرت زهرا(س) و برای رده سنی کودک و نوجوان منتشر شده است.

 

 

 

در چکیده این کتاب آمده است:

 

قصه‏ ها در یادِ من و تو می ماند و در لایه‏هاى عمیقِ ذهن و ضمیر ما رسوخ می کند و رفیقِ همیشگى زندگى مى ‏شود. پس بکوشیم تا دوستان و همراهانِ مشفق و دل‏سوزى انتخاب کنیم و زندگى آینده‏ى خود را با یادها و خاطره ‏هایشان، شکوفا سازیم.


این مجموعه چهارده جلدى، قصه‏ هایى کوچک از زندگانى چهارده معصوم(ع) را به قلمى روان به تصویر کشیده است.


 

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار