به گزارش خبرنگار اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، مردادماه سال 90 بود که مقام معظم رهبری به طور رسمی و علنی به موضوع جمعیت و لزوم مقابله با سیاستهای تحدید نسل اشاره کردند و بیان داشتند که هر اقدام و تدبیری برای کم کردن جمعیت میبایست پس از 150 میلیون نفر صورت بگیرد.
در مرداد سال 91 نیز بار دیگر در مورد خطرات کاهش جمعیت هشدار دادند و حتی از عبارت «خطا کردیم» در مورد سیاست های کنترلی دهه 70 و عدم پایش صحیح برای توقف این سیاستها در سال های بعد استفاده کردند که همین امر نشان دهنده عمق فاجعه جمعیتی است. ایشان در دیدار با کارگزاران نظام در ماه مبارک رمضان سال 91 فرمودند: «ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻮان و ﺑﺎﻧﺸﺎط و ﺗﺤﺼﯿﻠﮑﺮده و ﺑﺎﺳﻮاد ﮐﺸﻮر، اﻣﺮوز ﯾﮑﯽ از ﻋﺎﻣﻞھﺎی ﻣﮫﻢ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ. در ھﻤﯿﻦ آﻣﺎرھﺎﺋﯽ ﮐﻪ داده ﻣﯽ ﺷﻮد، ﻧﻘﺶ ﺟﻮان ھﺎی ﺗﺤﺼﯿﻞ ﮐﺮده و آﮔﺎه و ﭘﺮﻧﺸﺎط و ﭘﺮﻧﯿﺮو را ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﺪ. ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﮐﻨﯿﻢ. ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ در ﯾﮏ ﺑﺮھﻪ ای از زﻣﺎن درﺳﺖ ﺑﻮد؛ ﯾﮏ اھﺪاﻓﯽ ھﻢ ﺑﺮاﯾﺶ ﻣﻌﯿﻦ ﮐﺮدﻧﺪ. آن طﻮری ﮐﻪ اﻓﺮاد ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﻋﺎﻟﻢ و ﮐﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن ﻋﻠﻤِﯽ اﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و ﮔﺰارش دادﻧﺪ، ﻣﺎ در ﺳﺎل 71 ﺑﻪ ھﻤﺎن ﻣﻘﺎﺻﺪی ﮐﻪ از ﺗﺤﺪﯾﺪ ﻧﺴﻞ وﺟﻮد داﺷﺖ، رﺳﯿﺪﯾﻢ. از ﺳﺎل 71 ﺑﻪ اﯾﻦ طﺮف، ﺑﺎﯾﺪ ﺳﯿﺎﺳﺖ را ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯽ دادﯾﻢ؛ ﺧﻄﺎ ﮐﺮدﯾﻢ، ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺪادﯾﻢ.اﻣﺮوز ﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﺧﻄﺎ را ﺟﺒﺮان ﮐﻨﯿﻢ.»
پس از این تذکرات علنی و محکم، تمامی مسئولین کشور به تکاپو افتادند تا با اتخاذ سیاستهایی، خطای گذشته را جبران کنند.
در همین راستا، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه ای را تصویب و دولت آن را به دستگاه ها ابلاغ کرد. نمایندگان مجلس نیز در دستگاه قانونگزاری به فکر تهیه طرحی در راستای افزایش جمعیت افتادند.
نهایتا در مجلس طرحی با 43-42 ماده تهیه شد که به هیات مدیره مجلس تسلیم شد و پس از طی مراحل مختلف در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت.
لازم به ذکر است، نگرانی های هیات رییسه مجلس بخاطر بار مالی زیاد طرح، باعث شد تا طرح منتقدان جدی داشته باشد.
موافقان و امضاکنندگان طرح 55 ماده ای که توسط کمیسیون های بهداشت و فرهنگی مجلس آماده شد، بر جامع بودن طرح تاکید داشتند و طرح را مطلوب و قابل اجرا می دانستند.
آنها معتقدند بودند که این طرح همگام و همسو با فرمایشات رهبری است و با سیاست های ابلاغی ایشان همخوانی دقیقی دارد.
اما مخالفان دلایل منطقی تری برای مخالفتشان ارائه می دادند که عبارت بود از:
ماده 10 طرح که اولویت استخدام در بخشهای دولتی و غیردولتی را مشخص کرده بود. عدم جذب افراد مجرد در هیئتهای علمی، مراکز آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی و معلمان مدارس در مقاطع مختلف تحصیلی که این موضوع با بالا بردن آمار ازدواج مغایر بود.
ایجاد نارضایتیهایی در میان قشر بانوانی که مجبور به تأمین معاش خانواده بع علت کفالت پدر و مادر بوده و هنوز ازدواج نکردهاند. همچنین منتقدین این طرح، به آرمانگرایانه بودن ﺑﺮﺧﯽ از ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدات ﻃﺮح ﺟﺎﻣﻊ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺧﺎﻧﻮاده و تعارض آن با منویات مقام معظم رهبری ایراد اساسی داشتند.
از دیگر نکاتی که نگرانی هایی را در بین مخالفان این طرح ایجاد کرده تامین بار مالی این طرح بود که اهدای یک سکه به افرادی که صاحب فرزند میشوند از جمله آن موارد بود.
با توجه به سرنوشت مبهم این طرح در سال 93، باید دید این طرح جامع با توجه به مشکلاتی که دارد و ایراداتی که رفع آن مدت ها به طول می انجامد، کی به سرانجام می رسد و آیا نظرات منتقدان برای اصلاح بخش هایی از آن اعمال و مغایرت های برخی بندهای آن با سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری مرتفع خواهد شد یا خیر؟