گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، مسعود براتی: آنچه که برای تحلیلگران اقتصادی مهم است این است که در لوزان سوییس درباره تحریمهای اقتصادی چه تصمیمی گرفته شد؟
مسعود براتی در یادداشتی به این موضوع پرداخته است که در ادامه می خوانید.
ابتدا باید توجه داشت که سه متن توسط مذاکره کنندگان منتشر شده است. در نتیجه مهم است که ابتدا متن اصلی را انتخاب کرده و درباره آن تحلیل انجام شود تا این تحلیلها مستند و قابل اتکا باشد.
قابل تشخیص است که متن اول بیشتر به نفع ایران است و متن سوم نیز بیشتر به سمت آمریکا است. اما متنی که باید محور بررسیها باشد متن دوم است که به صورت رسمی از سوی نمایندگان طرفین قرائت شده است.
در متن رسمی درباره تحریمها اینگونه صحبت شده است:
اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد. یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تاکید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد شد و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد شد.
معمای تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای
همانطور که مشاهده میشود در متن بیانیه (متن فارسی با انگلیسی یکسان است) بیان شده است که اتحادیه اروپا تحریمهای مرتبط با هستهای را خاتمه خواهد دارد و آمریکا آنها را متوقف خواهد کرد. عبارت استفاده شده برای اتحادیه اروپا و عبارت استفاده شده برای آمریکا متفاوت است.اینچنین به نظر میرسد که اتحادیه اروپا تحریمهای خودش را لغو خواهد کرد و آمریکا تنها تعلیق خواهد کرد که این تعلیق را نیز متوقف به تایید آژانس بینالمللی اتمی کرده است.
مهمترین بحث در این بیانیه مفهوم «تحریمهای مرتبط موضوع با هستهای/ nuclear-related sanctions » است. این عبارت برای خودش معمایی است که تاکنون هیچ یک از طرفین مذاکرات این معما را شفاف نکردهاند و گویا تلاشها برای حل این معما به نتیجهای نرسیده است.
بارها از سوی تحلیلگران بیان شده است که این عبارت نامفهوم است و نیاز به تفسیر دارد. چرا که تحریمهای اعمال شده علیه ایران چه توسط آمریکا و چه توسط اتحادیه اروپا تنها و تنها به دلیل فعالیتهای هستهای ایران نبوده است. حتی نمیتوان گفت که مثلا بانک مرکزی ایران تنها به دلیل فعالیتهای هستهای ایران تحریم شده است و یا به دلیل مباحث حقوق بشر و یا حمایت از تروریسم تحریم شده است؟ بانک مرکزی ایران به اتهام پولشویی از سوی آمریکا تحریم شده است و این پولشویی نیز ریشه در تحریم بانکهای عامل ایرانی دارد که آنها نیز به دلایل مختلفی تحریم شدهاند. موارد قابل توجهی از تحریمهای اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا نیز به دلایل حقوق بشری است. برای مثال تحریم سازمان صدا و سیما و قطع پخش شبکههای ایرانی به دلایل حقوق بشری بوده است.
و یا مثال دیگر درباره قانون جامع تحریم ایران و کاهش سرمایهگذاری یا همان CISADA است. در مقدمه این قانون که دلایل تحریمهای جدید بیان میشود به هر سه دسته اتهامات اشاره میشود. (برای مطالعه بیشتر اینجا را ببینید)
آنچه که مسلم است این است که بالاخره این معما باید حل شود و الا توافق معنا نخواهد داشت. دو حالت میتوان برای حل این معما متصور بود. یک راه این است که طرف ایرانی تفسیر خودش از تحریمهای مرتبط با هستهای را بیان کند و تلاش شود تا این تفسیر از سوی طرف دیگر پذیرفته شود. و راه دیگر این است که طرف دیگر مذاکرات که وضع کننده قوانین تحریم است این تفسیر را ارایه دهد.
به نظر میرسد متن اولی که در رسانههای داخلی منتشر شده همان تفسیری است که طرف ایرانی از تحریمهای مرتبط با هستهای بیان کرده است. در این متن آمده است: «براساس راه حل های بدست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک ، تمامی قطعنامه های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه امریکا از جمله تحریم های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی وخودور سازی فورا لغو خواهند شد. همچنین تحریم ها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمان ها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریم های مرتبط هسته ای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر موسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت بهطور همهجانبه فورا برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه (۱+۵) متعهد هستند از وضع تحریم های جدید در موضوع هسته ای خودداری نمایند.»
اگر تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای موارد فوق باشد، باید گفت یعنی تمام ساختمان تحریمها از میان خواهد رفت. اما به نظر میرسد تفسیر طرف ایرانی مورد قبول طرف دیگر قرار نگرفته است و لذا در متن بیانیه نهایی صحبت از تحریمهای مرتبط با هستهای شده است.
راه دوم تفسیر این است که نهادهایی که این قوانین را وضع کردهاند خودشان تفسیر کنند که کدام تحریمها مرتبط با هستهای است و قرار است در توافق نهایی با ایران آنها برداشته شوند. این نهادها عبارتند از کنگره آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل.
در نهادهای فوق کنگره آمریکا بدترین نگاه را نسبت به توافق دارد و بعید به نظر میرسد که مفهوم تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای را تفسیر موسعی کند. بلکه به نظر میرسد تمام تلاش خود برای محدود کردن تعلیق تحریمها انجام دهد. شاید در اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل کمی وضعیت بهتر باشد.
در نهایت میتوان گفت که در لوزان سوییس پیشرفتی درباره تحریمها به دست نیامده و تنها طرفین معمای برداشته شدن تحریمها را به آینده موکول کردهاند.