کد خبر:۴۰۹۹۸۸
یادداشت/

از ماست که بر ماست

در این اوضاع چه تحریم‌ها مرتفع شود و چه نشود، اگر ما نگاهمان به درون و در درجه اول به خودمان نباشد، تغییری در این اوضاع در هم آشفته اتفاق نخواهد افتاد؛ چرا که از ماست که بر ماست.

به گزارش گروه دانشگاه‌ «خبرگزاری دانشجو»- سجاد بخشی؛ تورم، بیکاری، رکود، کوچک شدن سفره مردم و پرپول شدن جیب دلال‌ها و آقازاده‌ها و ده‌ها مشکل و گره اقتصادی کوچک و بزرگ دیگر؛ بی تعارف باید بگوییم معاش و زندگی روزمره مردم، در هم ریخته است؛ رفاه و آسایش که جای خود دارد، دیگر به سختی می‌شود خانواده‌ای را یافت که با حقوق یک ماهه شکمشان را تا آخر ماه سیر نگه دارند؛ جوان‌ها حالا در پی کاری هستند که با حداقل حقوق، هزینه‌های دوران تحصیلشان را جبران کنند. فرقی هم ندارد که کارشان ربطی به رشته تحصیلی‌شان داشته باشد یا کاملا بی ارتباط باشد. ازدواج و تشکیل خانواده که شده یک رویای دست نایافتنی.

 

در چنین شرایط همه منتظر معجزه‌ای هستیم، معجزه‌ای که ناگهان شرایطمان را دگرگون کند. شکممان را سیر کند، خانه و ماشین لوکس برایمان مهیا کند، شرایط ازدواج فراهم کند و ده‌ها خیال خوش دیگر. اما آن معجزه چیست که هم در زمان کمی دسترسی به آن ممکن باشد و هم قدرت ایجاد چنین تحولاتی را داشته باشد؟!

 

بسیاری از مردم ما معتقدند تحریم‌ها عامل همه بدبختی‌ها و مشکلات فعلی کشور است و رفع آن‌ها می‌تواند «کلید» حل مشکلات معیشتی مردم باشد. دولت مردان هم در این مورد کاملاً با مردم همدل و هم زبانند و رو به راه شدن اوضاع اقتصادی مملکت را در گرو رفع تحریم‌ها می دانند؛ القصه آن که در طول حدوداً دو سالی که دکتر روحانی به ریاست جمهوری رسیده از هیچ تلاشی برای وقوع معجزه رفع تحریم‌ها دریغ نکرده؛ با اطمینان می‌توان گفت که در تاریخ پس از انقلاب هیچگاه سابقه نداشته که ایران و آمریکا این چنین بر سر حل مسئله‌ای با یکدیگر مذاکره و تعامل داشته باشند.

 

اما در طرف مقابل این دیدگاه، دلواپسانی هستند که ابداً اعتقادی به حل مشکل از طریق برقراری رابطه با جهان ندارند و بالعکس معتقدند نتیجه مذاکرات هسته‌ای چیزی جز از دست رفتن صنعت هسته‌ای و تحکیم تحریم‌ها نخواهد بود. و این دوقطبی بین موافقان و مخالفان مذاکرات هسته‌ای هر روز پرقدرت‌تر می‌شود.

 

اما آیا تا بحال اندیشیده‌اید که ما چقدر در این روند معیوب اقتصادی مقصریم؟ آیا همه کشورها این چنین اقتصادشان به دست بیگانگان گره خورده یا این که کشورهایی هستند که بدون تکیه بر دیگران استقلال اقتصادی دارند و حتی دیگران را وابسته به خود کرده‌اند؟ جواب این سوال چندان مبهم نیست از ژاپن گرفته تا برزیل و سنگاپور و مالزی همه و همه در توسعه اقتصادی آنچنان پیشرفت داشته‌اند که حالا نه تنها مصرف کننده نیستند بلکه در جهان جزو تکیه‌گاه‌های اقتصادی محسوب می‌شوند.

 

نگاهی گذرا به این کشورها نشان می‌دهد مهمترین وجه تمایز این کشورها، نه منابع و نه هوش و ذکاوت بالایشان بلکه مدیران، کارمندان و کارگران با وجدان و سالمی است که درستی انجام کارشان برایشان از هر چیزی مهم‌تر است.

***

نیروی انسانی مهمترین رکن یک اقتصاد است. مدیریت صحیح، خلاقیت و نوآوری، تولید محصول با کیفیت و ده‌ها عامل مهم دیگر در اقتصاد در گرو وجود نیروی انسانی توانمند، با دانش و از همه مهم‌تر سالم و پاکدست است.

 

در کشور ما اما دقیقاً همین نقطه ضعف است که بزرگترین ضربات را بر پیکر کم رمق اقتصاد وارد کرده است؛ به این چرخه توجه کنید: استادی در تدریسش کم فروشی می‌کند و دانشجوی همان استاد در سر امتحان بی سوادیش را با حربه تقلب جبران می‌کند. همین استاد می‌شود رئیس یک کارخانه بزرگ خودرو و از جیب کارمندانش می‌زند، برای پر شدن جیب خودش؛ دانشجوی بی سواد هم می‌شود تکنسین همان کارخانه او هم وقتی بی تعهدی رئیسش را می‌بیند هیچ تعهدی نسبت به کالای تولیدیش نخواهد داشت؛ نتیجه آن می‌شود که نمایندگی‌های خودرویی همواره پر از خودروهای صفر کیلومتری هستند که از در کارخانه که بیرون می‌آیند، به تعمیرگاه می‌روند. اما آن رئیس و کارمند خودرو ساز خبر ندارند که اگر روزی گذرشان به اداره‌ای دیگر بی افتد که کارمندانش مثل خودشان اساساً تعهدی به کار ندارند و یا به فرشگاهی که برای فروشنده‌اش چیزی به جز سود فراوان اهمیتی ندارد، بلایی چه بسا بزرگتر از بلاهای خودرویی بر سرشان خواهد آمد.

 

این چرخه معیوب آن چنان تثبیت شده است که تغییر آن به این راحتی ممکن نیست و این گونه می‌شود که دایره المعارف اقتصاد کشور عجین شده با کلماتی از قبیل رانت، آقازاده، یقه سفید، پول کثیف انتخاباتی، ۳۰۰۰ میلیارد، کانادا و امثالهم؛ در چنین شرایطی حتی اگر تولید کالا را به دست اهلش بسپاریم و یا حتی اصلاً همه مایحتاجمان را از خارج کشور تهیه کنیم باز هم هستند دزدهایی که در واردات کالا دخل و تصرف کنند و همین دزدی نهادینه شده در اقتصاد کشور را حتی به جهان صادر کنند!

 

خلاصه آن که در این اوضاع چه تحریم‌ها مرتفع شود و چه نشود اگر ما نگاهمان به درون و در درجه اول به خودمان نباشد تغییری در این اوضاع در هم آشفته اتفاق نخواهد افتاد؛ چرا که جزء جزء اقتصادمان درگیر فریب و دروغ و دزدی است و مقصر این امر هم کسی نیست جز همه ما از استاد دانشگاهمان گرفته تا ما دانشجویان و همه مردم عادی کوچه و بازار.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
بت شكن
Iran (Islamic Republic of)
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۱
خيلي سياه نمايي كرده اي برادر.
حداقل ذكر ميكردي كه در كشورهاي غربي ، دزدي و فريب قانوني ست.
مثلا آمريكا 36 سال است 20 ميليارد دلار ما را دزديده و پس نميدهد.
مثلا دلار آمريكا از سال 1971 كه قرار بوده هر انس طلا 35 دلار باشد تا حالا از دنيا دزديده است.
.
قبول دارم كه مشكل داريم و باور دارم كه از همه ي كشورهاي دنيا بهتريم.
كافي ست يك سفر اروپايي برويد و بدبختي شان را ببينيد.
كساني كه اگر يك ماه بيكار شوند بايد به كميته امدادشان پناه ببرند و بي خانمان شوند.
/
در كشور ما يك ماه است كه دنبال نيروي كار ميگرديم و پيدا نميكنيم.
دوستم در آلمان ، نيم ساعت دير فت سر كارش و فردايش هم تكرار كرد و اخراج شد و دو ماه است بيكار است. شغلش هم فروشنگي ساده بود.
.
ايران از نظر اقتصادي بهشت است.
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار