به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، دانشجویان بورسیه نامهای به محمد فرهادی وزیر علوم نوشتند که متن نامه به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
وزیر محترم علوم تحقیقات و فناوری
با اهدای سلام و تحیت؛
احترامابه پیرو نامه قبلی، همانگونکه که مستحضرید قریب به یک سال است که بیش از ۳۷۰۰ نفر از دانشجویان و فارغ التحصیلان دکتری که در قالب بورسیه وزارت علوم به تحصیل اشتغال دارند، با انواع تهمتهای بیمبنا و فشارهای مختلف تحصیلی، اجتماعی، اقتصادی و حتی خانوادگی روزگار میگذرانند.
فشار بیش از حد و ظلم بزرگ و برنامه ریزی شدهای که بر دانشجویان مظلوم و بیگناه بورسیه تحمیل شده است، در کنار امیدی که به حل این مشکل به دست حضرتعالی بسته بودند، ما را بر آن داشت تا پس از مدتها، انتظار یک تصمیم منصفانه و قانونی را بکشیم. اما صد افسوس که افراطیون کینه توز در نهایت بر خلاف تمامی قوانین موضوعه کشور و بر خلاف انصاف و انسانیت، ماهیت درونشان را در قالب تصمیمی حیرت آور بروز دادند و بسیاری از نخبگان مظلوم نجیب را با تیغ نفاق، فتنه و لابی سنگین سیاسی و رسانهای، در خاموشی مطلق دستگاههای نظارتی و قضایی، گردن زدند.
بر این اساس و بر مبنای شناخت کامل از روحیات و اغراض کوردلانه طراحان حذف جوانان نخبه و متعهد بورسیه و اخراج اساتید در وزارت علوم، در نهایت تصمیم گرفتیم تا سخنان خود را در قالب نامهای سرگشاده دیگری با جنابعالی مطرح نماییم. گرچه نیک میدانیم شما طراح و گرداننده این موضوع در وزارت علوم نیستید؛ اما از سویی همراهی شما با گردانندگان بازی «دروغ بزرگ بورسیهها» و از سوی دیگر روحیه حقیقت جوی شما، شناخت صحیح از موضع و نگاه شما به این سناریوسازی پیچیده را دشوار نموده است.
جناب آقای دکتر فرهادی!
در یک سال اخیر فشار روحی، روانی و مالی سنگینی بر روی دانشجویان مظلوم و نجیب بورسیه و خانوادههای آنها تحمیل شده است. فشاری که عدهای را در اوج جوانی پیر کرده و گردی سپید بر رخ آنها پاشیده است. حجم و سطح این فشارها، تهمتها و افتراهای گسترده که متاسفانه با صدای بلند از برخی رسانههای خبری به نقل از مسئولین فریاد میشود، زندگی روزمره و معمول این دانشجویان را مختل نموده و لحظات شیرین جوانی را به کابوسی تلخ و بیپایان مبدل کرده است.
شاید نه به عنوان وزیر علوم که به عنوان یک مسلمان متدین فرهیخته، نیاز باشد بدانید که فشارهای ناشی از بازیهای سیاسی یک ساله اخیر باعث شده تا اعضای خانواده بسیاری از این دانشجویان نیز دچار مشکلات اساسی روحی و جسمی شدهاند. از بروز چندین مورد مشکلات قلبی و عصبی والدین این دانشجویان پس از شنیدن اخبار ناخوشایندی که به صورت زنجیروار توسط همکاران افراطی شما در وزارت علوم منتشر میشود، تا روستانشینی و فروش لپتاپ دانشجوی نخبه ایرانی شاغل به تحصیل در چین بدلیل قطع مقرری وی توسط اداره بورس و یا اختصاص سهمیه غذایی مستمندان به یکی از دانشجویان نخبه ایرانی در کانادا و کار شبانه دانشجوی دکترا به عنوان پیک موتوری رستوران و.... این هاهمه و همه دردهایی است که در وجود ما سنگینی میکند؛ لیکن گفتن آنرا تاکنون مخالف عزت نفس یک دانشجوی دکترا و یک جوان ایرانی میدانستیم. اینها دردهایی است که تنها به دلیل ثبت نام در یک فراخوان و حضور در مصاحبههای علمی و عمومی فراوان، به آن گرفتار شدیم!!
وزیر محترم علوم؛
حضرتعالی مطلع اید که آیین نامهای که وزارت علوم دولت قبل طبق آن اقدام به پذیرش دانشجویان بورسیه نموده است، در سال ۱۳۶۴ با امضای شخص حضرتعالی به عنوان وزیر وقت به تصویب رسیده و قطعا بهتر از هر کسی به اختیارات وزیر و شورای مرکزی بورس واقفید و نیک میدانید که این حرکاتی که از سوی مجموعه تحت نظر حضرتعالی در حال انجام است، نه تنها درجهت قانون و قانونمداری نیست، بلکه کاملا بر خلاف آیین نامههای وزارت بوده و بیشتر بوی تسویه حساب سیاسی با دولت پیشین از آن به مشام میرسد.
جالبتر آنکه رأی قانونی کمیسیون اصل ۹۰ نیز در این موضوع صادر شده و پرونده این دانشجویان را خالی از هرگونه اشکال قانونی و ایرادی دانسته است. اما متاسفانه همکاران شما در آن وزارتخانه، مجددا بر طبل ابطال بیدلیل بورسیهها کوبیده و تلاش در اتمام حرکتی دارند که برای «تسویه حساب سیاسی» آغاز نمودهاند. از جنابعالی انتظار داریم نگذارید که بر زمین ماندن قوانین مصوب مجلس، تکرار شده و همکارانتان بر خلاف شعار زیبای اعتدال و میانه روی، تندروی و عدم تمکین به قانون را پیشه کرده و شرایط را هم برای وزارت علوم و هم برای دانشجویان بورسیه و خانوادههای آنان پیچیدهتر از قبل کنند.
جناب آقای وزیر!
با توجه به موارد فوق، ما به عنوان دانشجویان بورسیه به سوالات بیپاسخ بسیاری برخوردیم که علاقمندیم شما در جایگاه یک استاد دلسوز به ما در یافتن پاسخ به آنها کمک کنید.
۱-گناه و جرم اساسی دانشجویان بورسیه چیست که از همه طرف مورد هجمه و تهدید قرار گرفتهاند؟ آیا آنها رشوهای پرداخت کرده و یا فعل خلاف قانون مرتکب شدهاند؟ آیا شرایط عمومی و اخلاقی تحصیل و اشتغال را از دست دادهاند؟ آیا توطئهای بر ضد نظام اسلامی داشته و در داخل و خارج از دانشگاه ایجاد آشوب کردهاند؟ چه تناسبی میان جرم بورسیهها و مجازات آنها در تصمیمات وزارت علوم و سازمان امور دانشجویان وجود دارد؟
۲- چرا دانشجوی بورسیه که طبق قوانین وزارت علوم و تعهدات محضری فی مابین در طول تحصیل اجازه هیچگونه اشتغال و کسب درآمد ندارد، اکنون باید چند ده میلیون غرامت به وزارت علوم پرداخت کند؟ این مجازات توسط کدامین محکمه تایید شده که شما آن را اجرایی کردهاید؟ این دانشجوی مظلوم نجیب بیپناه، باید این رقم را از کجا تامین کند؟
۳- حضرتعالی در جایگاه یک مسلمان اگر قائل به صحیح بودن احکام و آرا صادره بر ضد دانشجویان بورسیه هستید، چرا دستور نمیدهید این احکام را به صورت کتبی و مستند به دانشجویان ارائه کنند؟ چرا این احکام به صورت شفاهی، درگوشی و در قالب یک خاله بازی خنده دار به دانشجویان اعلام میگردد؟ اگر افراطیون برنامه ریز وزارت علوم اندکی اعتقاد به صحت احکام صادره دارند، چرا به صورت فوق محرمانه!! از دانشگاهها میخواهند که این احکام را صرفا به صورت شفاهی و صرفا در گوش دانشجو زمزمه کنند؟ در کجای تاریخ جمهوری اسلامی و سایرنظامهای سیاسی و قضایی جهان، شما چنین روش و منشی را برای ابلاغ احکام و اجرای آنها، سراغ دارید؟
۴-چرا کسی که بیش از همه برای گرفتن همین نوع بورسیه برای فرزندش در دولت قبل تقلا کرده است، اکنون سردمدار مبارزه با بورسیههای به قول خودش «غیر قانونی»، شده است و هر صبحگاه و شامگاه برای ضدانقلاب و معاند خوراک سازی خبری میکند؟ آیا هیچ نفس سالمی، این گونه نان خوردن به نرخ روز را میپذیرد؟ آیا هیچ کس میتواند بپذیرد که سخنان این فرد در مذمت بورسیهها، برخاسته از یک روحیه حق طلبانه، عدالت خواهانه و قانون گرایانه است؟ آیا با این اوصاف، فرضیه «دروغ بزرگ بورسیهها» تحقق نمییابد؟
۵-مجموعه تحت نظر حضرتعالی، چرا رای شفاف کمیسیون اصل نود که بر مبنای مطالعات دقیق و بیطرفانه در موضوع بورسیهها صادر شده بود، اعتنا نکرد و بر خلاف نظر قانونی مجلس، باز هم خودسرانه و مغرضانه عمل کرد. مگر دولت شما همواره داعیه اعتدال، قانون و هماهنگی قوا را ندارد!!
۶- چرا پرونده بورسیهها فقط بین سال های۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ مورد بررسی قرار گرفتند؟ شما بیشتر و بهتر از همه میدانید که بورسیههای بیضابطه فلهای، غالبا در سالهای قبل از سال ۱۳۸۴ اعطا شده است!! چرا به سالهای قبل از سال ۱۳۸۴ باز نمیگردید و وضعیت رانتهای علمی اعطا شده به کسانی که اکنون بسیاری از آنها تصمیم گیر و تصمیم ساز جایگاههای مهمی در وزارت علوم هستند، نمیپردازید؟ مگر قانون مداری و مبارزه با فساد شما، تنها محصور به زمان ۸۴ تا ۹۲ است؟ یا اینکه سایر دولتها در وزارتخانه شما، مصونیت قضایی و اداری دارند؟
۷- اگر حضرتعالی، تحقیقا قائل به تخلف در پرونده بورسیهها هستید، چرا آنرا به محاکم قضایی و دیوان عدالت اداری ارجاع نمیدهید؟ چرا معاونین شما و کمیته غیرقانونی، در حکم دادستان، هیات منصفه، شاکی، قاضی و جلاد، به صدور احکام و اجرای آن مشغولند؟
۸- به نظر جنابعالی بهتر نیست وزارت علوم به جای راه اندازی بازیهای سیاسی بیمبنا و جهت گیریهای مغرضانه بیحاصل، درگیر رسالت اصلی خود شود؟ آیا درگیریهای پی در پی سیاسی و شانتاژهای هر روزه رسانهای، مانعی مستحکم در راه رسالت اصیل وزارت علوم نیست؟ به نظر شما توقف و عقب گرد رشد علمی کشور در تمامی نمایههای استنادی و پایگاههایهای علمی پژوهشی، نشانهای از حرکت قهقرایی وزارت علوم در دوسال اخیر نمیباشد؟ نکته جالب اینجاست که در سال گذشته، خبرهای منتشرشده بر مبنای حواشی وزارت علوم در رسانههای مختلف دیداری و شنیداری از تعداد مقالات ISI چاپ شده در ایران بیشتر بوده است!!!!
۹-چرا در وزارت علوم هیچ کس پیگیر افشای اسامی دانشجویان بورسیه در یک صفحه اینترنتی منتسب به یک فتنه گر معلوم الحال نشد؟ چرا نوشتههای این فرد پس از انتشار اسامی و معرفی گردانندگان پشت صحنه قضیه انتشار اسامی در وزارت علوم، با هیچگونه واکنش مشخصی حقوقی روبرو نشد؟ اگر این اسامی از سازمان امور دانشجویان به بیرون درز کرده باشد، که...!! و اگر از مجاری دیگری منتشر شده است، چرا وزارت علوم اقدام قضایی خاصی در مقابله با آن نداشته است؟! آیا سکون و سکوت وزارت علوم به عنوان پرحاشیهترین و خبرسازترین وزارتخانه، در این زمینه جای سوال و حیرت نیست؟
۱۰-در پیشگاه وجدان جنابعالی، دانشجویان نخبه و متعهد بورسیه که طبق یک فرایند شفاف قانونی توانستهاند بورسیه دریافت کنند گناهکارترند یا عناصر خبیث و رذل شریک در فتنه ۸۸؟ آیا آنانکه ماهها کشور و دانشگاه را به آشوب و بحران کشیدند باید تاوان بیشتری دهند یا تعدادی دانشجوی مظلوم که یک فرایند قانونی را طی کردهاند؟ اگر از نظر شما فتنه گران گناهکار ترند آنگاه شما باید کمیتههای حقیقت یاب را در سطح وزارت علوم، این بار نه برای دانشجویان بورسیه که برای فتنه گران آشوبگر، تشکیل دهید و بر مبنای اسناد، با این جرثومههای فساد برخورد کنید. البته شاید در این مسیر علت دشمنی عدهای با نیروهای متعهد و نخبه حامی نظام را نیز دریابید.
ما از پیگیری حقوق خود خسته نخواهیم شد. اگر کسانی مبنای محاسبه خود را بر روی خستگی و بیکارگی ما گذاشتهاند، به زودی خواهند فهمید که ما در مسیر حق طلبی و دفاع از آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی، مفهومی تحت عنوان «خستگی» نداریم. ما به لطف خدا راه حق طلبانه خود را ادامه داده و کسانی که ریاکارانه پشت مفاهیم متعالی پنهان شده و مشغول فتنه، توطئه، انحراف افکار عمومی و سیاه نمایی نسبت به تمامی دستاوردهای نظام هستند را رسوا خواهیم نمود.
استاد بزرگوار جناب آقای دکتر فرهادی
جنابعالی به عنوان یکی از وزرای متعهد و خوشنام کابینه دولت یازدهم که مصداق بارز شعار اعتدال گرایی رئیس جمهور محترم به شمار میروید، با ورود به این موضوع خواهید توانست دردی از آلام این قشر جوان و تحصیلکرده درمان کنید.
ما درد دل خود را ابتدا به درگاه حضرت حق و سپس به شما به عنوان وزیر علوم بیان کردیم و در کنار تلاش مستمر و بیپایان برای احقاق حق محرزمان، امر خود را به خداوند واگذار میکنیم. اما معتقدیم به هرحال روزهای سخت خواهند گذشت و «ان مع العسر یسرا»، و پس از تمام این روزها، بلاشک روزی قرار دارد که همگان باید در پیشگاه داور برحق و قاضی اصلی حاضر شده و پاسخگوی اعمال خود باشیم.
و نفوض امرنا الی الله ان الله بصیر بالعباد ولاحول ولا قوة الا بالله
با احترام
شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه گروه خادمین نظام