به گزارش «خبرگزاری دانشجو»، شورای هماهنگی دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه(گروه خادمین نظام) بیانیه ای پیرامون سیاسی کاری، حاشیهسازی و تحرکات متناقض افراطیون حول پرونده بورسیه ها در یکسال اخیر منتشر کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
در حدود یکسال از آغاز فاز ایجاد بحران و فضاسازی رسانه ای افراطیون و فتنه گران بر ضد دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه مظلوم و مربیان زحمتکش دانشگاه ها با چراغ سبز سازمان امور دانشجویان می گذرد. کوس این فضاسازی مغرضانه با مصاحبه دکتر مجتبی صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان در ۴ خرداد ۱۳۹۳ نواخته شد و همزمان سیل هجمه رسانهای با محوریت تخریب دولت قبل تحت عنوان فساد علمی با هدف تسویه دانشگاه ها از نیروهای نخبه و اثرگذار ارزشی، آغاز شد.
با توجه به اینکه در حال حاضر مشخص شده است که طرح این موضوع و پیگیری رسانه ای آن تنها با اهداف عریان و کثیف سیاسی صورت پذیرفته است، تحلیل و اطلاع رسانی صحیح به افکار عمومی در این راستا حیاتی است. استراتژی فتنه گرانه «برخورد با بورسیه ها»، با چندین هدف خاص در دستور کار قرار گرفت که اهم آنها عبارتند از:
۱- برخی افراطیون تصمیم گیر و تصمیم ساز در وزارت علوم قصد دارند با استفاده از فرصت پیش آمده به تمام فتنه گران و حامیان خود اثبات کنند که با تبلیغات رسانه ای و لابی های گسترده سیاسی خارج از چارچوب قانون و قوه قضاییه، می توان هر عمل ناممکن و غیر قانونی را ممکن ساخت. در صورت توفیق این طیف در تحقق این مدل در حذف چند هزار نفر از اساتید متعهد آینده کشور ( که در حکم کارمندان وزارت علوم می باشند)، ازین پس باید منتظر حرکات عظیم فتنه گران در آسیب رسانی به جمهوریت و کلیت نظام در ابعاد گوناگون باشیم.
اکنون آنها با سناریوسازی و فضاسازی کاذب رسانه ای توانسته اند بر خلاف ابلاغ کمیسیون اصل نود و بر خلاف کلیه تعهدات قانونی و آیین نامه های وزارت علوم، چندین هزار دانشجو و فارغ التحصیل بورسیه را بدون حکم قضایی و قانونی لغو بورس و اخراج کرده و بدون ارائه یک صفحه ابلاغیه، زندگی و آینده این نخبگان دانشگاهی را تباه کنند.
این مغرضان سیاست باز حتی حاضر نیستند احکام اخراج و لغو بورس این دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه مظلوم و مربیان زحمتکش دانشگاه ها را به صورت مکتوب به آنها ابلاغ کنند و با این عملکرد "بدعتی بی نظیر" در نظام اداری و قانونی جمهوری اسلامی ایجاد کرده اند.
۲- حذف کامل یک طیف وسیع از اساتید مطلع و نخبه علمی دانشگاه ها، که ضمن ارادت به نظام و انقلاب قائل به مبارزه با استکبار، حمایت از کلیت نظام و ولایت فقیه و پرچمدار مقابله همه جانبه و روشنگری در مقابل جریان فتنه و انحراف در دانشگاه ها بودند. ورود این طیف از اساتید به محیط دانشگاه ها میتوانست لطمات جدی و اساسی به فتنه گران و آشوب طلبان وارد کند.
۳- انتقام جویی از افرادی که با داشتن بصیرت و با روشنگری در جریان فتنه ۸۸، در مقابل فتنهگران صف آرایی کردند و آنها را از رسیدن به اهدافشان حداقل در فضای دانشگاه ها، باز داشتند. امروز فتنه گرانی که تصاویر آنها در مجلس شورای اسلامی به عنوان گرداننده آشوب و اغتشاش پخش شده است، ضمن بر عهده گرفتن مسئولیت های کلیدی، تمام تلاش خود را برای انتقام جویی از کسانی که در سال ۸۸ در مقابل آنها ایستادند، مصروف داشته اند.
۴- بسیاری از بورسیه های نامشروع و فراقانونی در دولتهای پیش از سال ۸۴، تنها در دایره نیروهای حزبی وفادار به اصلاحات و کارگزاران و مشارکتی ها، به صورت نامحسوس و چراغ خاموش، اعطا می شد. باز کردن این دایره در دولت نهم و دهم و اعلام فراخوان به صورت عمومی و اینترنتی برای آن، راه را برای ادامه مشی اعطای حزبی و سیاسی بورسیه ها بست . در نتیجه بسیاری از کسانی که خود با بورسیه های سیاسی دوران اصلاحات تحصیل کردهاند، قضیه را وارونه جلوه داده و سعی کردند با تبلیغات و فضاسازی رسانه ای، "دروغ بزرگ" را به ضرب تکرار در افکار عمومی القا نمایند. باهمین نیت بود که با بمباران رسانه ای و درج بیش از ۱۱۰۰۰ خبر مرتبط با بورسیه ها تنها در ۹ ماه، خطای عظیم خود در دولت اصلاحات را به پای دولت دهم نوشتند.
۵- ناتوانی دولت در عمل به وعده های خود و عهد شکنی مکرر آمریکا و قدرت های جهانی باعث شد تا جریانی در بدنه دولت با تولید " فسادهای توهمی" و فریاد یافتن "دزدها"، ذهن مخاطب را از جریان اصلی دور کنند. اما سئوال مهم اینجاست که چرا مسئولان اجرایی به جای مسئولین نظارتی و قضایی در مورد فسادها فعال شده و جریان رسانه ای ایجاد می کنند؟!. می توان به جرات گفت اذهانی که اصولا باید پیگیر مطالبه از دولت برای قول های صد روزه و چند صد روزه برای بهبود وضعیت کشور باشند، اکنون پس از گذشت دو سال در موج گسترده " فسادهای توهمی رسانه ای شده" گرفتار شده و از پرسش اصلی بازمانده اند. فتنه گران نیز در این میان با بهره گیری از این فرصت راهبردی، با یک تیر چند نشان مهم انقلاب را می زنند.
۶- وزارت علوم در حال حاضر یک وزارتخانه ضعیف کاملا سیاسی است که حتی توان انتخاب روسای دانشگاه ها و نجات محیط دانشگاه ها از سرپرستهای چند ۱۰ ماهه را ندارد. افت رتبه علمی ایران (طبق آمار سایت های جهانی) و تشنج های ایجاد شده در دانشگاه ها در چند ماهه اخیر، نشان بارزی از انحراف دانشگاه ها از مسیر علمی به مسیر ناصحیح سیاسی است.
بر این اساس افراطیون که کرسی های زیادی را در این وزارتخانه در اختیار دارند، با ایجاد یک جریان رسانه ای و پرداخت پی در پی آن در رسانه ها، قصد دارند عملکرد کودکانه خود در دانشگاه ها را با مسائل حاشیه ای بی مبنا موجه جلوه دهند.
۷- وزارت علوم از جمله معدود وزارتخانه های کشور است که می توان بر مبنای ارزیابی های جهانی و رنکینگ های بین المللی در حوزه دانش و نشر علمی، به توفیق و یا ضعف عملکردی آن پی برد. این وزارتخانه در دولت پیشین با رشددادن بی نظیر دانشگاه ها در مسیر پیشرفت علمی، نماد شعار " ما می توانیم" شد.
نمودار حیرت انگیز رشد علمی کشور در این سالها را به راحتی می توان با جستجو در سایت های Scopus, ،Thomson Reuters، Scimago و ... مشاهده نمود و این پیشرفت امیدبخش و نشاط آفرین را در مقابل رخوت علمی دورها خیرتحسین کرد. علت اصلی این توفیق علمی نیز به خروج دانشگاه ها از سیاسی کاری های گسترده در دوران اصلاحات و ایجاد نشاط علمی و فرهنگی توامان با آرامش در طول سالهای پس از ۸۴ عنوان کرد. اما متاسفانه فتنه گران که با هدف زدن بنیانهای علمی و عقیدتی نظام در چند ساله اخیر به شدت فعال شده اند، بهترین مسیر را در زمین گیر کردن دانشگاه ها و خارج کردن تفکر علمی و پژوهشی از آنها و ایجاد حاشیه سیاسی برای آنها یافته اند.
طرح موضوع بورسیه ها به صورت رسانه ای، نمادی از عزم فتنه گران برای حاشیه آفرینی برای دانشگاه ها و مشغول کردن اذهان به مسائل فرعی و بیهوده می باشد. در غیر اینصورت هر فرد دلسوز و معتقدی می توانست به جای ۱۳ ماه حاشیه آفرینی و حرکات نمایشی بی حاصل، با ارجاع این پرونده ها به قوه قضاییه، سازمان بازرسی یا دیوان عدالت اداری ، مسئله را به صورت قانونی پیگیری نماید و برای ضد انقلاب و رسانه های معاند خوراک سازی نکند. افت تولیدات علمی در دو سال اخیر نیز نشان دهنده سیاست های ناصحیح حاکم بر این وزارتخانه و غلبه کامل حاشیه بر متن است.
از اهداف این که بگذریم، داستان بورسیه ها در ذات خود با تناقضات و انحرافات بسیاری در حوزه عملکرد و نگاه مسئولین روبروست. در ادامه به برخی از این تناقضات به صورت سطحی اشاره می شود و در نوشتاره آینده به صورت مبسوط به برخی انحرافات افراطیون اشاره خواهد شد و دروغ بزرگ آنها برای ملت بزرگ و فهیم ایران آشکار خواهد شد.
۱- حجم بورسیه های خارج (با هزینه های میلیاردی) در دولت های حاکم بین سال های ۶۸ تا ۸۴ چندین برابر بورسیه های دولت های نهم و دهم میباشد. در این میان بسیاری از این بورسیه ها بر خلاف تعهدات خود، به کشور بازنگشته اند و یا اینکه در مورد مساله سن، اشتغال، معدل و ... (طبق قرائت فعلی افراطیون وزارت علوم) مشکل اساسی داشته اند. از کسانی که اینگونه بورسیه های غیر قانونی را در دولت های اصلاحات و کارگزاران دریافت کرده اند را حتی در کاندیداهای معرفی شده به مجلس به عنوان وزیر پیشنهادی علوم و همچنین در مسئولین فعلی وزارتخانه به وفور می توان یافت.
حال سئوال اینجاست که چرا این اسامی افشا نمی شود و آنها از دانشگاه ها اخراج نمی شوند؟ آیا چون آنها در دوران اصلاحات و حاکمیت کارگزاران و مشارکت بر کشور، بورسیه شده اند، مصونیت سیاسی دارند یا اینکه آنها نیز نمونه ای از فساد علمی در کشور هستند؟ بهتر است مسئولین فسادستیز وزارت علوم!! باز هم در یکی از طبقه های فوقانی ساختمان هرمزان جمع شوند و اسامی چندین هزار نفر بورسیه شدگان غیر قانونی دولت اصلاحات و کارگزاران را در اختیار یک وبلاگ نویس بی قید فتنه گر قرار دهند تا برای افکار عمومی روشنگری کند!!.
۲- برخی از افرادی که این روزها آتش بیار معرکه بورسیه ها هستند و نگران از هدررفت بیت المال سینه چاک داده اند، توضیح دهند چرا در سال ۱۳۸۸ حاضر شدند به عنوان گردانندگان فتنه و آَشوب و در حکم سربازان حلقه به گوش و کاسه لیس استکبار، دانشگاه ها را به قهقرا ببرند و منابع مادی و معنوی نظام را با اشاره اربابان صهیونیست و آمریکایی خود نابود کنند؟ آیا امروز هم اربابان غربی و شرقی آنها، دستور به حذف نیروهای نخبه علمی و متعهد دانشگاه ها، در قالب صیانت از بیت المال داده اند!؟
۳- چرا سناریو ساز اصلی جریان بورسیه ها، مدت ها تلاش کرده است تا فرزند خود را به همین روش بورسیه نماید و موفق به اخذ جایابی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر محل خدمت خود، شده و در این راستا باافرادی در وزارت علوم دولت قبل رایزنی کرده است؟ اگر این بورسیه ها غیر قانونی است، تلاش او در این جهت چه معنایی دارد؟ درست است که به دلائل مشخصی فرزند وی در لیست بورسیه ها قرار نگرفت، اما گویا انتقام از تمامی دانشجویان بورسیه را به عنوان هدفی بزرگ برای خود در نظر گرفته است.
۴- مسئولین وزارت علوم که با ذره بین حاشیه آفرینی و سناریو سازی در همه دوایر وزارت علوم به دنبال فساد بین سالهای ۸۴ تا ۹۲ می گردند، لازم است که اندکی هم پرونده های سالهای پیش از سال ۸۴ را بررسی نمایند. باشد که به پرونده های قطور و پرحجمی برسند که بتوانند از آنها به عنوان " پرونده فسادهای بی نظیر در تاریخ آموزش عالی جهان" یاد کنند. شاید در آینده ای نه چندان دور، ما نیز به منظور کمک به این عزیزان در راستای مبارزه با فساد در آموزش عالی، نمونه هایی را در اختیار دستگاه های نظارتی و قضایی قرار دهیم.
با توجه به اطلاعیه اخیر وزارت علوم و لغو بورسیه چندین هزار نفر از نیروهای نخبه مظلوم علمی کشور، دانشجویان بورسیه از این پس قصد دارند با خروج از از وضعیت انفعال، مسائل مهمی از وضعیت نابسامان سازمان امور دانشجویان و وزارت علوم را برای مردم و دلسوزان روشن کنند و با روشن کردن زوایای پنهان و تیره عملکرد متناقض افراطیون در این حوزه ها، به وظیفه خطیر خود در راستای صیانت از دستاوردهای عالیه نظام اسلامی بالاخص در آموزش عالی عمل کنند. از سوی دیگر اگر چه افراطیون قانون گریز هزاران نفر از دانش آموختگان و دانشجویان بورسیه مظلوم، مربیان زحمتکش دانشگاه های مناطق محروم کشور عزیزمان و دانشجویان شاهد و ایثارگررا در سخت ترین شرایط معیشتی و روحی قرار داده اند؛ اما اطمینان داشته باشند آنها ضمن شناخت کامل اهداف فتنه گران، از تقویت علمی و تهذیب روحی خود دست برنداشته و با صبر و روحیه انقلابی خود، مشت فتنه گران و بدخواهان نظام را برای دستگاه های قضایی و افکار عمومی خواهند گشود.