گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، به نقل از نشریه تحریر، دانشگاه فرهنگیان اصفهان: فکر کنید یک روز خدایی ناکرده تیتر روزنامهها اینگونه باشد:
حامد زمانی و چند تن از همصنفهایش در سفری تفریحی به علت سرعت زیاد و حرکات مارپیچ و رفتار غیرمتعارف و خلاف شان یک خواننده انقلابی دستگیر شدند.
آرمیتا رضایینژاد با مصاحبهی خود با رسانههای بیگانه و اعلام اینکه برنامه هستهای ایران تهدیدی برای تمام ملتهاست، موجی از انتقادات را روانه خود ساخت و تن پدرش را در قبر لرزاند.
چرخنده در پی فساد مالی ناشی از رانت اطلاعاتی به دادگاه فراخوانده شد.
احتمالا شاهد بازی رسانهای «الگو سازی» و «علیه السلام» ساختن شخصیتهای معروف با اهداف مختلف بودهاید. این حرکت در حالی اتفاق میافتد که تکلیف ما روشن شده است، که قوام و استواری ما به آرمان ماست نه افرادمان. با عَلَم کردن افراد با هر هدفی و زیر ذرهبین قرار دادن آنها منجر به آفات خاصی برای فرد و اجتماع میشود.
برای مثال، فرد ممکن است در این شرایط «خود حقیقی» خود را بروز ندهد و پس از دوره ای «خودسانسوری»(!)، بخش هایی از شخصیت واقعیش را آشکار کند که شاید کاملا با تندیس پیشینش در تعارض باشد. در این شرایط است که همان تندیس ناز پرورده مورد خصم جریان مردمی و رسانه های داخلی قرار می گیرد و از آن طرف آبها برایش فرش قرمز پهن می کنند...
زمانی در تــرکیه، زنی مــججبه به نام «مروه کاواکچی»، نماینده پارلــمان شد. اما در آن زمان به دلیل حـکومت لائــیکها، وی نتوانست به پارلمان برود.
در ایران، جوّی بزرگ در حمایت از کاواکچی راه انداختند و روزنامه هایی مانند کیهان نیز در صفحه اول خود از این بانوی مـحجبه تـقدیر و از ظلمی که به او شده بود، ابراز بــرائت کردند. تریبون های نماز جمعه و شبکههای مختلف صدا و سیما پر شده بود از «قهرمان حجاب» به نام مروه کاواکچی که حتی برای رفتن به پارلمان نیز حاضر نشده بود حجاب از سر بردارد.
خلاصه آن که، در مدت کوتاهی او را در ایران به قهرمان و الگو تبدیل کردند. اما کاواکچی در مقابل چه کرد؟ او خطاب به حامیان ایرانی اش که برایش سر و دست می شکستند گفت: شما اگر دلتان برای زنان می سوزد، اول بروید و جلوی نقض حقوق زنان کشور خودتان را بگیرید.
با این پاسخ وی، ناگهان همه چیز در ایران به اتمام رسید و دیگر، کسی از مروه کاواکچی ، چیزی ننوشت و چیزی نگفت!”(عصر ایران) علم کردن اشخاص با نیت الگو سازی و یا اثبات اینکه شعائر اسلام و انقلاب هنوز زنده اند، حرکتی از سر ندانم کاری، نابلدی و سادگی است. اگر از دستاوردها و موقعیت و امنیت فعلی ایران آگاهی داشتند دیگر نیازی نبود که وارد حریم دختر یک شهید دانشمند شوند. همچنین اگر راه و روش صـــحیح تبلیغ حـــجاب کامل و رفع شبهات جــــوانان را می دانستند، نیازی به مــانور مـــجازی روی مساله محجبه شدن یک بازیگر نبود.
مثلا در خصوص معرفی حاصل خون شهیدان، به حق میتوان امنیت ما و جمله ای که هربار در پاسخ به تهدیدات نــظامی نـتانیاهو و رفیقش -اوباما- را تکرار می کنیم، مثال زد: «هیچ غلطی نمی توانند بکنند».
همچنین دلشورهی اجلاس شیطان از اعتلای علمی ایران و تحریم های تحمیلی نیز گواه زحمات همین شهیدان است. احــمدی روشن نـمونه بارز کربلایی بودن آرمان ماست و ثمره ی کار او و همکاران مخلصش بالیدن ما به جایگاه علمی مان است.
آرمان ما با دل آدمی کار دارد و حد و مرزی نمی شناسد. اثباتش همان مرد سیاه پوست در جزیره ی دور افتاده آفریقاست که متاثر از انقلاب خونین ایرانیان به مذهب والای تشیع مشرف می شود و نام فرزندان خود را روح الله خمینی، علی خامنه ای، محمد بهشتی، مرتضی مطهری... می گذارد. مثال دیگر آن اساتید و اندیشمندان آمریکایی هستند که به هر دلیلی، به شیعه شناسی پرداختند و در آخر به تشیع گرویدند. گواه این مدعا هم تشدید موج اسلام و ایران هراسی است. که حتی مطالعه ی این دین الهی به مخیله کسی سر نزند.
کوتاه سخن اینکه چه بهتر بود با مسموم کردن فضای زندگی اشخاص و زیر ذره بین قرار دادن آنها، آینده شان را متزلزل نسازیم. به جای علم کردن اشخاص، دستاورد های انقلاب و شهدا را معرفی کنیم، به جای الگو ساختن یک بازیگر، از الگو های والا و معصوم خود بهره بریم و با روش هایی پسندیده تر حجاب فاطمی را معرفی نماییم و به رفع سوالات و شبهات بپردازیم... // مطلب "حامد...الهام...آرمیتا..." به نویسندگی حسین زین الدین در نشریه شماره فروردین ماه سال ۹۴
شما میتوانید جهت بازدید و دریافت نشریات دانشجویی به سایت پاتوق آزاداندیشی نشریات دانشجویی مراجعه کنید.