به گزارش «خبرگزاری دانشجو»-یادداشت دانشجویی*؛هر انقلابی به عنوان دگرگونی ناگهانی در تمام ابعاد و ساختارهای موجود بدون استثناء دوستانی دارد و دشمنانی؛ انقلاب اسلامی نیز با توجه به این امر آرایش های همسو و همچنین مخالفی در مقابل خود دارد. ویژگی های خاص و متمایز از دیگر انقلاب ها سبب شده است شدت محبت دوستان و از سوی دیگر کینه و عداوت دشمنان انقلاب اسلامی در مسیر اهداف و آرمانهایش مضاعف گردد.
ابتناء انقلاب اسلامی بر تفکر دینی و توحیدی به طور حقیقی موجب گشته نیروهای ارزشی برای حفظ، تثبیت و گستره این گفتمان در عرصه بین المللی از هرگونه اقدام و جان فشانی دریغ نکنند. جنبه ارزشی انقلاب اسلامی با مفاهیمی چون ایثار، مقاومت، ظلم ستیزی، جهاد، ولایت محوری و... اجتماع بی حصار و اقدام به هنگام خود را شکل می دهد.
لذا بدیهی است از سوی دیگر به همین نسبت بغض، کینه و عداوت دشمنان هم دهها برابر باشد؛ چرا که از لحاظ مبانی مجموعه مکاتب و نظام های حاکم در تناقض و تعارض با تفکر توحیدی هستند. به عبارتی اگر این انقلاب، انقلابی کمونیستی، مخملی، رنگی و از این شکل بود و در این قالب ها حرکت و خود را تعریف می کرد قطعاً این همه مقابله و دشمنی وجود نداشت. واقعیت تقابل دو بلوک شرق و غرب در جنگ سرد پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و نیز پس از ظهور آن حاکی از این امر است.
دیگر ویژگی انقلاب اسلامی محدود نبودن آن به جغرافیای خاکی و زمانی خاص است؛ گرچه این انقلاب در ایران شکل گرفت ولی الزاماً محدود به این جغرافیا نیست. دشمن اگر این نهضت و حرکت را محدود به یک منطقه و مردم خاص می یافت اینقدر توان برای دشمنی خرج نمی کرد. کینه و عداوت آنها این است که در حقیقت شاهد پیام جهانی انقلاب اسلامی هستند.
همچنین حدود زمانی مثلاً پنج ساله، ده ساله و بیست ساله برای این انقلاب متصور نمی شود؛ در غیر این صورت دشمن براساس تئوری های جامعه شناسی انقلاب در غرب، با تصور فرایند زایش، رشد، دوران نوجوانی، جوانی، کهنسالی و پیری و در نهایت دگرگونی دیگر و وقوع انقلاب جدید برای این نهضت و بیداری اسلامی، برنامه و روش دیگر را محقق می نمود. لذا در واقع نظاره گر ابعاد عمیق و فرا زمانی گفتمان انقلاب اسلامی هستند که با پیام خود تمام نسل ها و همۀ عصرها را دعوت به آرمان فطریی می کند که هر روز شکوفه های آن سرافراشته و در مقابل دستگاه خودکامه آنها قرار می گیرند.
چرایی این موضوع که "پیام انقلاب اسلامی" پیر شدنی نیست و در واقع همۀ تئوری های شرق و غرب را به چالش کشیده و مهر ابطال بر آنها زده، این است که به منبع حقیقت لایزال الهی متصل است و همواره از آن خود را سیراب می کند. گرچه در طول تاریخ انقلاب های متعددی که البته از سوی قشر خاصی - کارگران، اشراف، روشنفکران و... - رهبری شده با ادعای مردمی بودن و حیات جهانی هستند امّا به دلیل انقطاع از وحی و دوری از فطرت انسانی محکوم به شکست بوده و خواهند بود. این است آن تفاوت جوهری میان آغاز، انجام و غایت انقلاب دینی - خاصه نهضت اسلامی - با تحولات و انقلاب هایی که از آبشخور دیگر می خواهند به لذت و آسایش و نه آرامش حقیقی برسند.
بنابراین پر واضح است که کینه و دشمنی جریان استکبار و از سوی دیگر دوستی و همراهی مردم حق جوی عالم نسبت به این حرکت عظیم شدت یابد. به همین جهت وظیفه دینی - و به حکم ایرانی بودن، وظیفه ملی - ایجاب می کند نسبت به دوستان و دشمنان این انقلاب شناخت ایجاد شود. حال پرسش از اولویت امروز در شناخت دوستان یا دشمنان است؛ تقدم بر شناخت از همراهان و به عبارتی فرصت های انقلاب است یا می بایست در گام اوّل از معارضان که در واقع تهدید هستند آگاهی یافت.
شاید براساس قاعده دوستی دوستان و دشمنی دشمنان - هر چه باشند - و نیز فرصت بودن دوستان و تهدید بودن دشمنان در پیشروی هر جریان انسانی و اجتماعی، الزام در اولویت شناخت دشمن (تهدید) و هر آنچه اسباب مانع در جهش و حرکت می گردد باشد. در این میان شناخت دشمنان به دلیل بالفعل بودن تهدیداتش نسبت به دیگر موانع و همچنین پیچیدگی در رفتار و اقداماتش، نیاز به این شناسایی را مضاعف می کند.
محسن کمانکش-فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.