حسین بهمنش در گفتگو با خبرنگار«خبرگزاری دانشجو» در رشت، با بیان اینکه ایالات متحده قدرت خود را در حوزه های مختلف در حال افول میبیند و این افول از اواخر قرن گذشته شروع شده است، گفت: ساموئل هانتیگتون طی مقاله ای در اواخر دهه میلادی پیشنهاد جهان تک قطبی و چند قطبی را در قرن آینده میدهد و به مسئولین سیاست خارجه آمریکا تاکید میکند که با توجه به اینکه هژمونی بلامنازع و تک قطبی آمریکا در آینده امکان پذیر نیست، در هر منطقه سعی کنید با قدرت های درجه اول و دوم منطقه پیمان های همکاری و اتحاد منعقد سازد و به این طریق علیه قدرت های منطقه ای و بین المللی رقیب ایالات متحده موازنه سازی کند.
وی افزود: با ورود اوباما به کاخ سفید افول قدرت ایالات متحده بیشتر درک شده است و وی درک کرده است که باید هزینه های سیاسی و نظامی تک روی و تک جانبه گرایی را کاهش دهد و از بار مسئولیت سنتی خود در قبال بعضی از مناطق از جمله خاورمیانه بکاهد؛ وی مجبور شد سربازان آمریکا را به صورت قابل توجهی از افغانستان و عراق خارج کند و حتی در قبال متحدان سنتی خود در منطقه از جمله مصرِ دوران مبارک و عربستان صعودی کم کارتر شود.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: کارشناسان معتقدند با توجه به قدرت گیری چینی در شرق و جنوب شرق و آسیا، ایالات متحده در حال تمرکز بیشتر برآن نقطه است و باید در قبال چین قدرتمند قدرت های درجه دوم منطقه ای را متحد راهبردی خود سازد.
بهمنش گفت: بر این اساس تمرکز آمریکا بر خاورمیانه کم شده و متحدان سنتی از طرفی احساس کاهش امنیت و از طرفی دیگر دامنه استقلال سیاست خارجی خود را افزایش میدهند.
وی با توجه به مقدمه ذکر شده، گفت: ایالات متحده با توجه به افول قدرت خود نمیتواند نفوذ و تاثیرگذاری قدرت های منطقه ای درجه اول بر سیاست بین المللی که از جمله آن ایران است را انکار کند و ناچار است که آن را درک کرده و در مولفه های سیاست ورزی خود بیافزاید.
کارشناس مسائل سیاسی در ادامه افزود: ایالات متحده ناچار است که در خاورمیانه با توجه به نفوذ ایران بر بسیاری از کشورها و مناطق شیعه نشین با ایران به همکاری بپردازد.
بهمنش گفت: حادثه 11 سپتامبر و همچنین حمایت های علنی عربستان سعودی از افراط گرایان تروریست، سوال جدی را نزد کارشناسان و مردم آمریکا به وجود آورده است که با وجود حمایت صد در صدی و گسترده بی چون و چرا از عربستان، چرا آنها به ما حمله می کنند؟ در حالی که هیچ یک از این تروریست ها از ایران نبوده و یا حمایت نمیشوند و ما ایران را دشمن خود میدانیم.
وی ادامه داد: این موضوع در کنار وقایع چند سال اخیر در کشورهای عربی یعنی بیداری اسلامی و فروپاشی حکام مستبد مورد حمایت غرب و بیم از سقوط دوستان دیگر ایالات متحده، این کشور را متقاعد کرده است که باید در سیاست خود تجدید نظر کند و مشکلات خود را با ایران کاهش دهد و از ظرفیت ایران بهره گیری کند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: خود اوباما در چند سال ریاست جمهوری خود، دستاوردهای قابل ملاحظه ای نداشته است و بی سیاستی وی در خاورمیانه منجر به تعارضات جدی و گسترش افراط گرایی شده است، براین اساس وی ناچار است که با توافق هسته ای ایران به یک دستاورد بزرگ و قابل ملاحظه دست یابد.
بهمنش گفت: آمریکا خوب میداند که ایران هیچگاه متحد راهبردی، ایالات متحده نخواهد شد، بنابراین عقلانی نیست که تمامی چماق ها را کنار بگذارد و اگر لازم باشد، دامنه تحریم های جدید را گسترش میدهند و قرار هم نیست که به همین راحتی تلطیف شوند.
وی گفت: در مورد مذاکرات بر سر حقوق بشر نیز باید گفت که بستگی به میزان روند فکری حامیان دولت دارد.
بهمنش گفت: به باور بنده در صورتی که مطالبه گری اصولی و تاکید بر اصول سیاست خارجه و خط قرمزها همواره وجود داشته باشد، خط فکری عده ای که به این موضوع فکر میکنند، بر اهمیت این خطوط پی میبرند و مساله مذاکره حقوق بشر کاهش مییابد.