آخرین اخبار:
کد خبر:۴۲۳۰۵۸
باشگاه دانشجویان/

علل قبول صلح توسط امام حسن(ع) از دیدگاه بزرگان/امام خمینی: امام حسن قیام کرد اما یک عده علاف نگذاشتند،صلح کرد

معاويه يك سلطان بود در آن وقت؛ حضرت امام‏ حسن‏ بر خلافش قيام كرد در صورتى كه آن وقت همه هم با آن مردك بيعت كرده بودند و سلطانش حساب می كردند. حضرت امام‏ حسن‏ قيام كرد تا آن وقتى كه مى‏توانست. وقتى كه يك دسته علاف نگذاشتند كه كار را انجام بدهد، با آن شرايط صلح كرد كه مفتضح كرد معاويه را. 

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» رسول هادی پور؛ طی یاداشتی به بررسی موضوع صلح امام حسن(ع) با معاویه از نگاه امام خمینی (ره)،رهبری و آیت الله جوادی آملی پرداخت.



وی نوشت:موضوع صلح امام حسن (ع) با معاویه ابن ابوسفیان یکی از بحث‌برانگیزترین و شاید آموزنده‌ترین اتفاقات تاریخ اسلام است.



اما این صلح توسط صاحب‌نظران از جوانب مختلفی بررسی شده است برخی از صاحب‌نظران در دلیل قبول صلح توسط امام حسن (ع) و عوامل آن تحقیق کرده اند و عده‌ای درپاسخ به این سوال که چرا این امام رفتاری شبیه به اباعبدالله الحسین انجام ندادند و تا سرحد شهادت با معاویه به جنگ برنخاستند.



در این مطلب به بررسی علل پذیرش صلح و عواقب و عبرت‌های آن از زبان امام خمینی(ره) ، مقام معظم رهبری و آیت‌الله جوادی آملی خواهیم پرداخت.

امام حسن قیام کرد اما علاف ها نگذاشتند



امام خمینی(ره) دریکی از بیانات خود به یکی از دلایل اصلی پذیرش صلح یعنی وجود افراد ناصالح در کنار امام مجتبی(ع) اشاره می‌کنند:


 

«معاويه يك سلطان بود در آن وقت؛ حضرت امام‏ حسن‏ بر خلافش قيام كرد در صورتى كه آن وقت همه هم با آن مردك بيعت كرده بودند و سلطانش حساب می كردند. حضرت امام‏ حسن‏ قيام كرد تا آن وقتى كه مى‏توانست. وقتى كه يك دسته علاف نگذاشتند كه كار را انجام بدهد، با آن شرايط صلح كرد كه مفتضح كرد معاويه را. آن قدرى كه حضرت امام‏ حسن‏ معاويه را مفتضح كرد به همان قدر بود كه سيد الشهداء يزيد را مفتضح كرد. مقابله هميشه بوده است. بعدها هم علماى بزرگ هميشه، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى‏كردند؛ با قدرتها هميشه علماى بزرگ مخالفت می‌‏كردند»


صحیفه امام جلد2 صفحه 371

گرفتاری که امام حسن از دوستان و اصحابش داشت از دشمنانش نداشت

ایشان درجایی دیگر با اشاره به طبیعی بودن وجود مشکلات و موانع در مسیر پیشرفت و عبور از سد ظالمان اشاره می‌کنند و بار دیگر یکی از اصلی‌ترین دلایل شکست سپاه اسلام در برابر معاویه را وجود افرادی در کنار امام (ع) عنوان می‌کنند که قدرت درک شرایط را نداشته و با معاویه سرسازش داشتند.

«جوانها و متوجه‏هاى به خدا اين مشكل بزرگى كه عبارت از اين رژيم فاسد بود آن را پس زديد و از بين برديد، اين روحيه را حفظ كنيد، اين روحيه قوى را حفظ كنيد؛ خدا با شماست. وقتى خدا با كسى باشد كارها درست مى‏شود. البته پشت سر هر انقلاب مشكلات زياد هست. لكن آنهايى كه اعتقاد به اين انقلاب دارند، ايمان به اين نهضت دارند، اين روحيه قويى‏اى كه با آن روحيه قوى و آن ايمان راسخ و آن توجه به خداى تبارك و تعالى شما را پيش برد، مادامى كه اين روحيه محفوظ باشد، شما پيش مى‏رويد. حالا گاهى كندى دارد، گاهى تندى دارد، گرفتارى دارد، راه حق گرفتارى دارد؛ هر راه حقى مشكلات دارد. شياطين نشسته‏اند سر راه حق كه مردم را منحرف كنند، مال حالا نيست، زمان پيغمبر هم همين طور بوده، مشكلات پيغمبر از مشكلات ماها زيادتر بوده است. مشكلات امير المؤمنين- سلام اللَّه عليه- از مشكلات ما بيشتر بوده، گرفتارى آنها از گرفتارى ما بيشتر بوده، آنها هم از دوستانشان مخالفت مى‏ديدند، اين دسته‏اى كه قيام كردند در صفين‏،در مقابل حضرت امير ايستادند و شمشير كشيدند به روى حضرت، اينها از دوستان حضرت بودند؛ مخلصين حضرت بودند، گرفتارى حضرت از مخلصينش شايد بيشتر بود تا از سايرين. امام‏ حسن‏- سلام اللَّه عليه- آن قدر گرفتارى كه از اين دوستان و اصحابش داشت از ديگران نداشت. اصحابى كه توجه نداشتند كه امام زمانشان روى چه نقشه دارد عمل مى‏كند، با خيالهاى كوچكشان، با افكار ناقصشان در مقابلش مى‏ايستادند و غارتش كردند و اذيتش كردند، و- عرض مى‏كنم كه- شكستش دادند، معاهده با دشمنش كردند و هزار جور بساط درست كردند. شما گمان نكنيد كه اين مشكلات براى من و شماست. هر چه مشكلات زيادتر باشد، اجرش زيادتر است؛ الهيتش زيادتر است. اگر آدم در حال خيلى وسعت، و در حال خيلى تفريح و تفرح، گرايش به اسلام بكند اينكه چيزى نيست. خوب، همه وقتى كه وقت نتيجه بردن [است‏] حاضرند. آن روزى كه براى اسلام زحمت پيش مى‏آيد، آن روزى كه زحمت و مرارت‏ دارد، آن روزى كه خون دارد، آن روزى كه رنج دارد، آن روزى كه با سرنيزه آدم مقابل است، آن روزى كه با توپ و تانك مقابله مى‏كند، آن روز، روزى است كه مرد از غير مرد تميز داده مى‏شود، مسلمان از غير مسلمان. آن روز، روزى است كه روز اجر است؛ روزى است كه خداوند توجهش را به اين ملت كرد.»
صحيفه امام، ج‏9، ص: 30

لعنت خدا بر مقدسینی که حکمیت را تحمیل کردند



گله‌های امام خمینی (ره) از دوست‌نمایانی که با هر حیله‌ای سعی می‌کنند مسیر اسلام را منحرف کنند پایانی ندارد ایشان درجایی دیگر از یکی از مکرهای این گروه پرده برمی‌دارند.افرادی که بالباس دیانت ظاهرشده و سعی می‌کنند بانام اسلام و درحالی‌که پشت اسلام مخفی‌شده‌اند و در فکر حکمیت و سازش با دشمن هستند.


امام این افراد را در گناه شهادت امام حسین (ع) نیز شریک دانسته و فاجعه سوزناک عاشورا را همین افراد مدعی حکمیت که خود را اسلام‌شناس معرفی می‌کردند می‌دانند.



«جنگهايى كه در داخل پيش آوردند آنهايى كه مدعى اسلام بودند و با اسم اسلام با ايشان معارضه كردند، و با اسم اسلام، اسلام را كوبيدند و با اسم قرآن كريم ايشان را از مقصد بازداشتند. اگر آن حيله‏اى كه معاويه و عمرو عاص به كار برده بودند، آنهايى كه از طبقه مقدسين باصطلاح بودند مانع نشده بودند از اين كه حضرت امير بشكند آن حيله را و آن حيله شكسته مى‏شد، سرنوشت اسلام غير از اين بود كه حالا هست، نه غير از آن بود كه بعدها بود. شايد قضاياى امام‏ حسن‏- سلام اللَّه عليه- و آن ابتلائاتى كه او پيدا كرد و قضيه كربلا پيش نمى‏آمد. و جرم گناه همه اين امور به گردن آن مقدسين نهروان بود كه لعنت خدا از ابد تا آخر با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان پيغمبر ابتلائات- گذاشته شده بود- مى‏گذاشت، ايشان آن حكومتى كه مى‏خواهد، و آن وضعى كه مى‏خواست پيش بياورد، پيش مى‏آمد، باز هم اين مسائل پيش نمى‏آمد، لكن نگذاشتند. يك دسته به اسم اسلام به دشمنى برخاستند، و يك دسته احمق هم كه در اطراف ايشان بودند باز به اسم قرآن دست ايشان را بستند، دست امير المؤمنين را. و اين يك تأسفى است كه براى مسلمين تا ابد بايد باشد.»


صحيفه امام، ج‏18، ص: 409


صلح امام حسن به ما آموخت دیگر صلح تحمیلی را نپذیریم



امام (ره) بارها مردم را به عبرت گرفتن از تاریخ تشویق کرده و به مردم آموزش می‌دهند و شعار اصلاح‌طلبی را یکی از همیشگی‌ترین حربه‌های حیله گران جمع شده در اطراف مؤمنین عنوان کرده و اخطار می‌دهند مردم از تاریخ عبرت گرفته و فریب این فریادهای اغواکننده را حتی اگر از چهره‌های ظاهرالصلاح مخفی‌شده در پشت نقاب اسلامی نباید خورد.



«ما الآن مبتلاى به جنگيم. يك دسته‏اى در همين قضيه هم دارند اشکال‌تراشی مى‏كنند، نه يك اشخاصى باشند كه حالا تأثيرى داشته باشند، اما هستند. هستند اشخاصى كه مى‏گويند كه بياييد صلح بكنيم، بياييد يك سازشى بكنيم. ما از تاريخ بايد اين امور را ياد بگيريم؛ به حضرت امير تحميل كردند، مقدسين تحميل كردند، آنهايى كه جبهه‏شان داغ داشت و اضر  مردم‏اند بر مسلمين، آنها تحميل كردند به حضرت امير حكميت را و تحميل كردند آنكه حَكَم بايد بشود، بعد كه حضرت امير با فشار اينها نتوانست، مى‏خواستند بكشندش اگر نكند؛ براى اينكه آنها [پيشنهاد] كرده بودند كه چه بايد چه بشود؛ «حَكَم قرار بدهيد، قرآن است، قرآن است اين». اين ابتلا را حضرت امير داشت، الآن نظير او را ما داريم. اينكه مى‏گويند، اين ور و آن ور مى‏افتند كه بگذاريد يك حكميتى پيدا بشود، بيايند حكم، حكم پيدا بشود كه كارها را انجام بدهد، تشخيص بدهد كه كى چى است، دنيا نمى‏داند كه كى متجاوز است؟! ما از آن قضيه بايد عبرت بگيريم و زير بار حكميت [نرويم‏]. ما در اين هفت سالى كه بوده است فهميديم كه اين حكمها كى‏ها هستند و اينهايى كه مى‏خواهند صلح ايجاد كنند کیا هستند. قصه امام‏ حسن‏ و قضيه صلح، اين هم صلح تحميلى بود؛ براى اينكه امام‏ حسن‏، دوستان خودش، يعنى آن اشخاص خائنى كه دور او جمع شده بودند، او را جورى كردند كه نتوانست خلافش بكند، صلح كرد؛ صلح تحميلى بود. اين صلحى هم كه حالا به ما مى‏خواهند بگويند، اين‏ است. بعد از اينكه صلح كردند، به حسب روايت، به حسب نقل، معاويه به منبر رفت و گفت كه تمام حرفهايى كه گفتم، من قرار دادم، زير پايم؛ مثل پاره كردن اين مرديكه آن قراردادها را. آن صلح تحميلى كه در عصر امام حسن واقع شد، آن حكميت تحميلى كه در زمان امير المؤمنين واقع شد و هر دويش به دست اشخاص حيله‏گر درست شد، اين ما را هدايت مى‏كند به اينكه نه زير بار صلح تحميلى برويم و نه زير بار حكميت تحميلى. ما بايد خودمان به حسب رأى خودمان، به حسب رأى ملتمان، آن طورى كه الآن همه ملت دارند مى‏گويند، ما بايد اين جنگ را ادامه بدهيم تا وقتى كه ان شاء اللَّه پيروزى حاصل بشود و نزديك است ان شاء اللَّه»


. صحيفه امام، ج‏20، ص: 118



امام خامنه ای:


مکرراً گفته‌ام چیزى كه امام حسن را شكست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود



حضرت امام خامنه‌ای (مدظله) بیانات گهرباری و همچنین ترجمه‌های در مورد علل و شرایط پذیرش این صلح‌نامه توسط امام حسن(ع) دارند اما آن‌چنان‌که ذکر شد محور این سخنان بیشتر در اطراف دلیل تفاوت میان پذیرش صلح از جناب امام حسن و قیام تا شهادت امام حسین (علیهم‌السلام)است.


معظم له عامل شكست امام حسن(ع)را نبودن تحلیل سیاسی در مردم می‌خوانند و از جوانان و دانشجویان می‌خواهند هرگز به خواب فرونرفته از مکر دشمن غافل نشوند.



« خدا را شكر مى‌كنیم كه ملت ما بیدار است. خدا را شكر مى‌كنیم كه جوانان ما بیدارند. خدا را شكر مى‌كنیم كه شما دانشجویان بیدارید.


اما دانشجویان! بیدار بمانید. دانشجو باید احساس سیاسى داشته باشد، درك سیاسى داشته باشد، تحلیل سیاسى داشته باشد.


بنده در قضایاى تاریخ اسلام این مطلب را مکرراً گفته‌ام كه، چیزى كه امام حسن مجتبى علیه‌السلام را شكست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسى نداشتند.


چیزى كه فتنه‌ خوارج را به وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرارداد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم كرد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود والا همه‌ى مردم كه بى‌دین نبودند. تحلیل سیاسى نداشتند. یك شایعه دشمن مى‌انداخت؛ فوراً این شایعه همه‌جا پخش مى‌شد و همه آن را قبول مى‌كردند!»


دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان 12/08/1372



خیال می کنید شوخی است و آسان بود عبداللَّه‌بن‌مسعود "، صحابى به این بزرگى جزو منحرفین به حساب بیاید؟!



ایشان فتنه را درزمان امام حسن (ع) و مطرح‌شدن موضوع مصالحه با دشمن را خطرناک‌ترین و شدیدترین فتنه‌های می‌خوانند. و دلایل این سختی را نبود یارانی چون عمار و ابوذر و مقداد و...در کنار امام حسن(ع) و قدرت دشمن در منطبق کردن شعارها بر هدف‌های شوم خودشان می‌دانند که برای مقابله با آن به هوشیاری نیاز است.



«دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است كه حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین از این مى‌نالد: "ولكن یوخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لك یستولى الشّیطان على اولیائه ".


در دوران پیامبر، این‌طورى نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، كفار و مشركان و اهل مكه بودند؛ كسانى بودند كه یكى‌یكى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانى كرد، او اموال من را غارت كرد؛ بنابراین شبهه‌ای نبود.


یهود بودند؛ توطئه‌گرانى كه همه‌ى اهل مدینه - از مهاجر و انصار - با توطئه‌هاى آنها آشنا بودند. جنگ بنى‌قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده‌ كثیرى آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى كسى نیامد و هیچ‌كس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه‌ روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. این‌طور جایى، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است.


اما در دوران امیرالمؤمنین، چه كسانى در مقابل على(ع) قرار گرفتند؟ خیال مى‌كنید شوخى است؟ خیال مى‌كنید آسان بود كه "عبداللَّه‌بن‌مسعود "، صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عده‌ای - جزو پابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین نماند و جزو منحرفان به‌حساب آمد؟ همین "ربیع‌بن‌خثیم " و آن‌هایی كه در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد كه "من اصحاب عبداللَّه‌بن‌مسعود "! اینجاست كه قضیه سخت است.


وقتى غبار غلیظ‌تر مى‌گردد، مى‌شود دوران امام حسن؛ و شما مى‌بینید كه چه اتفاقى افتاد. باز در دوران امیرالمؤمنین، قدرى غبار رقیق‌تر بود؛ كسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هر جا حادثه‌‌اى اتفاق مى‌افتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه‌ پیامبر بودند كه مى‌رفتند حرف مى‌زدند، توجیه مى‌كردند و لااقل براى عده‌اى غبارها زدوده مى‌شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود.


در دوران شبهه و در دوران جنگ با كافر غیرصریح، جنگ باکسانی كه مى‌توانند شعارها را بر هدف‌های خودشان منطبق كنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود.»


چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسئولان دفاتر نمایندگى ولى‌فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى 27/06/1370


نرمش قهرمانانه استفاده به‌موقع و به‌جا از انعطاف و اقتدار است



ایشان در جمع مسئولان وزارت خارجه و سفرا در مردادماه سال گذشته(93) به موضوع نرمش قهرمانانه اشاره می‌کنند و بارد برخی برداشت‌های ناصواب از این موضوع نرمش قهرمانانه را این‌گونه مطرح می‌کنند: «معنای «مهارت دیپلماتیک» استفاده به‌موقع و به‌جا از انعطاف و اقتدار است. معنای دیگر این ویژگی نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی علیه‌السلام پرشکوه‌ترین نمونه‌ی تاریخی آن به شمار می‌رود. نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونه‌ی آن در مسابقه‌ی کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود به کار نگیرد قطعاً شکست می‌خورد اما اگر انعطاف و قدرت را به‌موقع مورداستفاده قرار دهد پشت حریف را به خاک می‌نشاند.»


آیت‌الله جوادی آملی:امام حسن مجبور شد صلح كند این سوزش بود نه سازش


صاحب‌نظران علمایی بسیاری در محور صلح امام حسن(ع) سخن گفته‌اند اما در این میان بهتر دیدیم از بیانات حضرت آیت‌الله جوادی آملی که شاید بیشتر از دیگر علما توسط تمامی جریانات کشور موردقبول و احترام است بهره ببریم.
آیت جوادی در بیانات روز تاسوعا به موضوع امان‌نامه‌ای که برای حضرت ابوالفضل العباس(ع) توسط دشمن آورده شد اشاره می‌کنند و امضایی صلح توسط امام حسن (ع) را تحمیلی می‌دانند که به دلیل خیانت افسران و بزرگان نزدیک به ایشان، امام مجبور به پذیرش آن شدند.



«عصر تاسوعا كه شد همان نيرنگي كه در صلح تحميلي براي حسن بن علی(سلام‌الله عليهما) انجام دادند همان نيرنگ را خواستند براي حسین‌ابن‌علی(سلام‌الله عليهما) انجام بدهند با نيرنگ‌هاي معاويه, افسران امام حسن را از اطراف حضرت جدا كردند حضرت را تنها كردند مجبور به سوزش كردند نه سازش این‌یک صلح تحميلي بود كه جنگي نشد خوني ريخته نشد و وجود مبارك امام حسن مجبور شد صلح كند همان نقشه را درباره حسین‌ابن‌علی(سلام‌الله عليهما) پياده كردند كه خواستند پرچم‌دار رسمي ابي‌عبدالله را از آن حضرت جدا كنند قهراً برادران قمر بني‌هاشم از او جدا مي‌شدند عده‌اي هم فاصله مي‌گرفتند و فكر مي‌كردند وجود مبارك حسین‌ابن‌علی را به صلح تحميلي وادار مي‌كنند همين نيرنگ از اتاق جنگ كوفه تثبيت‌شده به كربلا آمد.»


بنیاد اسراء روز تاسوعا 1435 هـ . ق



شما مرا به سوختن وادار کردید نه ساختن، این شما بودید که صلح کردید و نه من



این شاگرد برجسته امام خمینی (ره) درجایی دیگر به مناسبت 28 صفر به بررسی علل پذیرش این صلح‌نامه از زبان شخص امام مجتبی(ع) می‌پردازند و امضایی این صلح‌نامه را نه‌تنها امری پسندیده نمی‌دانند بلکه آن را تحمیلی نه از جناب دشمن بلکه از جناب دوستان عنوان می‌کنند.


«وقتی به امام مجتبی(ع) گفتند چرا با معاویه صلح کردی و ساختی؟ فرمودند این سوزش بود که شما تحمیل کردید و نه سازش؛ فرمود: «کنتم فی مسیر کم ایام صفین اصبحتم و دینکم تمام دنیاکم والیوم اصبحتم و دنیاکم امام دینکم»؛ در جنگ صفین پرچم به دست من بود، درصحنه جمل جبهه را حسن اداره می‌کرد، درصحنه نبرد با خوارج حسنین پرچمدار بودند. من در جنگ جمل آن‌چنان به دل ستمکاران چنگ زدم که پدرم گفت نگذارید حسن به قلب سپاه برود.



این سخن را در نهج‌‌البلاغه قرائت می‌کنیم که «أَمْلِکُوا عَنّی هذَا الْغُلاَمَ، فَإِنِی أَنْفَسُ بِهما ـ یَعْنی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ـ لِئَلاَّ یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ» فرمود شما شجاعتم را در جمل دیده‌اید، سخن پدرم را شنیده‌اید که علی(ع) فرمان داد فرمود جلوی حسنم را بگیرید و نگذارید او متهورانه به قلب دشمن بزند؛ زیرا حسن یک جنگنده عادی نیست، حسین یک رزمنده عادی نیست، در همه روی زمین به عظمت حسنین پیدا نمی‌شود. اینها اگر شربت شهادت بنوشند نسل رسول اکرم(ص) قطع می‌شود.



پسرم ابن‌حنفیه اگر کشته شد، خلأش را دیگری پر می‌کند، اما حسن اگر رحلت کرد، خلأش پر شدنی نیست، حسین اگر شهید بشود آن خلاء پر نخواهد شد: ‏«أَمْلِکُوا عَنّی هذَیْنِ ـ یَعْنی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ ـ لِئَلاَّ یَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ». فرمود آثار جنگ را در صفین دیده‌اید، در جمل دیده‌اید، در نهروان دیده‌اید، آنکه نمی‌ترسد منم، آنکه از جنگ هراسی ندارد منم، آنکه به قلب سپاه حمله می‌برد منم، شما مرا به سوختن وادار کردید نه ساختن، این شما بودید که صلح کردید و نه من»


انتشار یادداشت‌های دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروه‌ها و فعالین دانشجویی است.

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار